پیشینه و هدف رشد جمعیت و گسترش شهرنشینی سبب تغییرات زیاد پوشش و کاربری اراضی شده که به طور گسترده ای بر ساختار، عملکرد و خدمات اکوسیستم تأثیر می گذارد. از سال 2008 بیش از نیمی از جمعیت جهان در مناطق شهری زندگی می کنند که طبق پیش بینی سازمان ملل تا سال 2050، 80 درصد جمعیت جهانی شهری خواهد شد و این افزایش مداوم موجب گسترش سریع مناطق شهری می شود. اکثر این شهرها در کشورهای درحال توسعه، به ویژه در آسیا و آفریقا واقع شده اند که بخش قابل توجهی از آن ها، کشورهای خشک و نیمه خشک هستند. برآوردها نشان می دهد که 85 درصد از کل اراضی ایران تحت تأثیر شرایط خشک و نیمه خشک هستند. مناطق خشک با اقلیم خشک، پوشش گیاهی تنک، کمبود آب، بارش محدود و محیط زیست بسیار شکننده مشخص می شوند. این ویژگی ها باعث شکننده شدن اکوسیستم های شهری می شوند. با توجه به اینکه عملکرد و کارکردهای محیطی به ترکیب و توزیع عناصر ساختاری آن ها بستگی دارد، برای درک بهتر پویایی سیمای سرزمین، بررسی تغییرات الگوهای مکانی ضروری است. اطلاعات تغییرات کاربری ها درگذر زمان می تواند تغییرات آتی را پیش بینی کرده و همچنین در شناخت توان و استعداد اراضی کاربرد دارند که می تواند در دستیابی به برنامه ریزی و طراحی اصولی و پایدار کمک کرده و روند نامناسب تغییرات اراضی را تعیین و از گسترش آن جلوگیری کرد. برای شناسایی این الگوی مکانی و تغییرات آن از سنجه های سیمای سرزمین می توان استفاده کرد. کمی سازی تغییرات در سیمای سرزمین با استفاده از سنجه های سیمای سرزمین صورت می پذیرد و برای تحلیل و برنامه ریزی کاربری ها مورداستفاده قرار می گیرد. سنجه ها ابزار مناسبی برای طراحی و یافتن ارتباط دقیق بین ساختار و عملکرد کاربری های سیمای سرزمین هستند...