هدف از این مقاله، تبیین جامعه شناختی عوامل موثر بر نگرش جوانان به جرم برمبنای نظریه آیسک آیزن و مارتین فیشباین می باشد. برمبنای روش شناسی تحقیق با تکیه بر روش تحقیق پیمایشی و با استناد بر تکنیک مصاحبه کتبی (پرسشنامه محقق ساخته برمبنای طیف رنسیس لیکرت) سعی گردید با مراجعه به کانون اصلاح و تربیت استان البرز (به روش نمونه گیری متناسب با محیط تحقیق و برآورد حجم نمونه به کمک جدول مورگان)، از تعداد 83 نفر جوانان (پسر) بزهکار با 73 نفر مصاحبه شود. بر اساس تحلیل رگرسیون چندگانه و معادله مجذور رگرسیون، 55 درصد تغییر در نگرش به جرم، با تاثیر بهم پیوسته معاشرت های ترجیحی، محل جرم و انگیزه مهاجرت، قابل تبیین است. لذا 30 درصد این مقدار مربوط به سهم (مثبت/ افزایش) معاشرت های ترجیحی، 17 درصد مربوط به سهم (مثبت/ همین شهر) محل جرم، و 7 درصد مربوط به سهم (مثبت/ جمعی) انگیزه مهاجرت است. بنابراین با تاکید بر مکانیزم های جامعه پذیری (خانواده، مدرسه، گروه دوستان، سازمان ها و رسانه ها) و با ایجاد سرانه ورزشی، مکان های تفریحی، کتابخانه ها، فرهنگسراها، هئیت های مذهبی و آموزش های مناسب تبلیغاتی ازطریق بیلبوردها، مراکز خرید، پاساژها، و نظایر آن می توان به فرآیند پیشگیری از جرم پرداخت.