در سال های اخیر شاهد روند روبه رشد میزان خودکشی نسبت به سال های گذشته در میان اقشار مختلف، بخصوص در میان قشر جوان و نوجوان بوده ایم. وجود چنین معضلی، زمینه را برای انجام پژوهش های علمی به منظور علت یابی و ارایه راهکارهای بهینه فراهم می سازد. هدف اصلی تحقیق حاضر، بررسی جامعه شناختی میزان گرایش دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه به خودکشی بوده است. برای نیل به این منظور، از روش تحقیق پیمایشی و ابزار پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات بهره گرفته شد. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه رازی کرمانشاه در سال تحصیلی 87-1386 تشکیل داد ه اند، که در مجموع 380 نفر از آنها به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای چند مرحله ای متناسب انتخاب شده اند. چهارچوب نظری تحقیق بر نظریه خودکشی دورکیم استوار است. و متغیر های مستقل مدل تحلیلی که در پی تبیین متغیر وابسته (میزان گرایش به خودکشی) بوده، شامل حمایت اجتماعی، نظارت خانواده، رفتار بزهکارانه، تقدیرگرایی و آنومی بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، به طور کلی، مهمترین پیش بینی کننده های تغییرات میزان گرایش به خودکشی پاسخگویان به ترتیب متغیرهای حمایت اجتماعی (0.45-)، رفتار بزهکارانه (0.32)، نظارت خانواده (0.31) و تقدیر گرایی (0.25) بوده است. به لحاظ تاثیر مستقیم، متغیر رفتار بزهکارانه (0.32) بیشترین تاثیر را داشته است. همچنین، حمایت اجتماعی از طریق تاثیر بر رفتار بزهکارانه، تاثیر غیرمستقیم بالایی بر روی گرایش به خودکشی داشته است (-0.26).