امروزه علی رغم پیشرفت های چشمگیر در حوزه های مختلف علوم پزشکی، ناشناخته های موجود در این علوم، حساسیت انجام اقدامات درمانی، به جهت سروکار داشتن با جان انسان ها و بسیاری از عوامل دیگر موجب شده که در برخی مواقع، در هر یک از مراحل تشخیص، معالجه و یا جراحی حوادثی رخ دهد و منجر به ورود خساراتی به بیمار شود. در این مرحله است که وجود قوانین و قواعدی کلی و مبنایی عادلانه برای تعیین مسوول خسارات وارده و جبران آن ها امری ضروری به نظر می رسد. در کشور ما با تغییر قانون مجازات اسلامی در سال 1392، قانون گذار گام های مثبتی در جهت منطبق کردن قوانین مرتبط با مسوولیت پزشک با نیازهای روز جامعه برداشته است. تغییر نگرش قانون گذار از پذیرش مسوولیت مطلق پزشک به نظریه مسوولیت مبتنی بر تقصیر از جمله مواردی است که در این راستا قابل اشاره می باشد. با این حال در این نظریه نواقصی موجود است، از این رو استفاده از آن برای حل تمامی مشکلات مربوط به مسوولیت پزشک کار ساز نخواهد بود. کشورهای پیشرفته ای همچون فرانسه با درک این مساله در دهه های اخیر دست به تدوین مقررات مختلفی جهت تعدیل و رفع نواقص موجود در این نظریه زده اند. در کشور ما نیز لزوم اتخاذ چنین تدابیری از سوی قانون گذار با توجه به نیازهای روز جامعه امری ضروری به نظر می رسد، در این راستا بهره گیری از تجارب و سازو کارهای حقوقی آزموده شده در دیگر کشورها با تکیه بر مطالعات و بررسی های عمیق تر راهگشا خواهد بود.