مشارکتهای بین سازمانی یکی از قدرتمندترین عوامل ایجاد ارزش و جزو مهمترین ابزار کسب و کار محسوب می شوند. امروزه توانائی در مدیریت موثرآنها یک مزیت رقابتی محسوب می شود. مشارکت ها می توانند در مراحل مختلف زنجیره ارزش و در هر یک از بخشهای تحقیقات، توسعه محصول، تولید، بازاریابی و توزیع و خدمات بعد از فروش اتفاق بیفتد. شکل این مشارکتها در داخل طیفی بین دو محدوده «خرید» و «ادغام-مالکیت» قرار می گیرند .پیتر دراکر بیان می دارد که: «بزرگترین تغییر در روش کسب و کار، افزایش رشد ارتباطات بر اساس شراکت است نه بر اساس مالکیت. امروزه همکاریهای بین سازمانی به صورت یکی از مهمترین ابزار مدیریت کسب و کار برای بهبود رقابت پذیری سازمانها به ویژه در محیطهای پیچیده و آشفته درآمده است و توانائی در مدیریت موثر آن یک مزیت رقابتی محسوب می شود. محرک شرکتها برای ورود به ائتلافهای استراتژیک دستیابی به سطح بالایی از موفقیت است که امکان رسیدن به این سطح از موفقیت به تنهایی مقدور نیست (Glaister & Husan ,2003).نوع تحقیق حاضر مروری بوده و از حیث روش در جایگاه یک تحقیق توصیفی می باشد. در این تحقیق سعی شده است با روش کتابخانه ای و مطالعه ادبیات تحقیقات انجام یافته چهارچوب مفهومی از همکاری های بین سازمانی ارائه گردیده و با یک نگاه کل نگرو همه جانبه مدل های همکاری و عوامل موثر برآن و همچنین علل برقراری ارتباط بین سازمان ها مورد بررسی قرار گیرد.