مدیریت اقتصادی در قالب های غیرمبتنی بر نگرش های راهبردی و بدون تعهد به آرمان ها و آماج های بلندمدت، در نهایت کشور را به مسیر نوعی روزمرگی و تسلسل و تراکم دشواری ها و تنگناها سوق خواهد داد.شایان توجه است که برنامه بلندمدت راهبردی در مجموع اقتصاد ملی و در بخش های مختلف آن به هیچ روی به معنای تجمیع برنامه های میان مدت نیست و در واقع هدف نهایی آن معطوف به تبیین گزینش های استراتژیک و جهات اصلی تحولات ساختاری - نهادی و ارایه عرصه های انتخاب برای تدوین برنامه های میان مدت در مسیر حرکت به طرف جامعه آرمانی است. از همین رو برنامه های بلندمدت را می توان با تمثیلی ساده به افروختن نوری در تاریکی آینده تشبیه کرد که حرکت ها و ساماندهی کوتاه مدت و میان مدت را با کمترین انحراف و اتلاف در تخصیص منابع به سوی هدف هدایت می کند.در همین حال برنامه استراتژیک بلندمدت، چشم اندازهای آینده کشور را با ملاحظه روندها و گرایش های راهبردی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در سطوح بین المللی و ملی مطرح می کند و به این اعتبار این برنامه یا تحلیل چشم انداز تفاوت های اساسی با شکل مرسوم برنامه ریزی های میان مدت و بلندمدت اجرایی دارد. هدف از تهیه چنین برنامه ای از یک سو آگاهی از گرایش های مسلط و تعیین کننده در حوزه مسایل مربوط به امنیت و بقای ملی در آینده است و از سوی دیگر شناخت عوامل بحران زا و ارایه راهکارهای مناسب برای غلبه بر بحران ها است که ناگزیر باید با ارایه چارچوبی برای مدیریت استراتژیک و طرح راهبردهای بلندمدت توسعه اقتصادی، صنعتی کشور با نگرشی به فرصتها و چالش های پیش رو توام باشد.