تهیه نقشه های پراکندگی و ادغام آنها توسط روش های آمار فضایی و سیستم های اطلاعات جغرافیایی (GIS) در گرایش های مختلف جغرافیا نقش ویژه ای یافته است. لذا جغرافیدانان برای تهیه این نقشه ها از روش های دورن یابی بهره می برند. روش کریجینگ از جمله مدل های پرطرفدار در این زمینه می باشد. از آنجایی که این روش تفاوت های عمده ای با سایر روش ها دارد؛ بنابراین در این مقاله مدل کریجینگ در درون یابی مورد بررسی و نقد قرار گرفته است. از نتایج به دست آمده مشخص شد، با اینکه این مدل از دقت بالایی برخوردار است، اما در اکثر تحلیل های جغرافیایی نتایجی دور از واقعیت می دهد؛ ضمن آنکه به ساختار فضایی نقاط نمونه برداری وابسته است و تحت تاثیر دامنه تغییرات نمونه ها می باشد. ویژگی های دیگر آن از جمله هموارسازی، جمع پذیری و مطلق بودن نیز محدودیت هایی را در تحلیل های جغرافیایی ایجاد می کند.