زمینه
و هدف: حادثۀ
کربلا یکی از حوادثی است که از جنبه های گوناگون تاریخی، فرهنگی و هنری میتوان به
آن نگاه کرد. گستردگی و عظمت این حادثه و برجستگی رخدادها و شخصیتهای این دوره از تاریخ
بویژه رشادتها و فداکاریهای خاندان اهل بیت(ع) برای حفظ ریشه های آیین تشیع و
تأثیر آن در باطن و جان و روح انسان تا بدان اندازه است که میتوان از دیدگاه عشق
حقیقی عاشق به معشوق و معبود ازلی و نظرگاه عرفانی به آن نگریست. در پرتو نگاه
عرفانی بسیاری از رخدادها، حوادث، اقوال و کردار خاندان و اهل بیت امام حسین (ع) و
یاران وفادار ایشان رنگ و بویی دیگر بخود میگیرد. در این میان مثنوی زبده الاسرار
صفیعلیشاه شاعر و عارف نامی قرن سیزدهم هجری قمری که خود از پیروان مکتب عرفانی
نعمت اللهی است و در این تراژدی سنگین و تلخ تاریخی نکات ناب عرفانی
را بتصویر کشیده است.
روش
پژوهش:
نتایج این پژوهش که بشیوۀ سندکاوی و روش
توصیفی - تحلیلی و بر مبنای داده ها و مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است
نشان میدهد که صفیعلیشاه مثنوی زبدهالاسرار را مجال بسیار مناسبی برای بیان عقاید
عرفانی و مسلک عاشقانۀ خویش قرار داده است.
یافته های
پژوهش:
صفیعلیشاه، نکات و ظرایفی چون عشق، حیرت، فقر، فنا، پیر، استغنا و سلوک عرفانی را
بخوبی در میان حادثۀ تاریخی قیام امام حسین (ع) ترسیم نموده و مبارزۀ امام و یاران
ایشان را با رنگ و بویی ذوقی و عرفانی تحلیل نموده است.
نتایج
پژوهش:
صفیعلیشاه در حادثۀ کربلا تنها درد و رنج و مصیبت خاندان اهل بیت را نمیبیند بلکه
از عشق و شوق امام (ع) و یاران ایشان به زیبایی سخن میگوید؛ وی شهادت امام و
یارانش را فنای در وجود حق میداند، فنایی که عین بقاست و سبب رسیدن عاشقان حقیقی
به معشوق ازلی میشود. صفیعلیشاه با بیان عاشقانه و بیدلانه ای که دارد مقوله های
عرفانی عمیق را بصورت عینی، محسوس و ملموس بتصویر میکشد.