نتایج جستجو

59351

نتیجه یافت شد

مرتبط ترین ها

اعمال فیلتر

به روزترین ها

اعمال فیلتر

پربازدید ترین ها

اعمال فیلتر

پر دانلودترین‌ها

اعمال فیلتر

پر استنادترین‌ها

اعمال فیلتر

تعداد صفحات

5936

انتقال به صفحه



فیلترها/جستجو در نتایج    

فیلترها

سال

بانک‌ها



گروه تخصصی











متن کامل


مرکز اطلاعات علمی SID1
اسکوپوس
مرکز اطلاعات علمی SID
ریسرچگیت
strs
نویسندگان: 

BUERGI M. | TURNER M.G.

نشریه: 

ECOSYSTEMS

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2002
  • دوره: 

    5
  • شماره: 

    -
  • صفحات: 

    184-201
تعامل: 
  • استنادات: 

    406
  • بازدید: 

    19345
  • دانلود: 

    19057
کلیدواژه: 
چکیده: 

آمار یکساله:  

بازدید 19345

دانلود 19057 استناد 406 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1400
  • دوره: 

    12
  • شماره: 

    4 (پیاپی 45)
  • صفحات: 

    47-70
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    19
  • دانلود: 

    90
چکیده: 

پیشینه و هدف در طی چند دهة اخیر، تغییر کاربری اراضی تحت اثر عوامل محیطی و انسانی سبب بروز اثرات جدی بر محیط زیست و اقتصاد در استان گلستان شده است. از طرفی عرصه های مرتعی و طبیعی وسیعی بدون رعایت اصول اکولوژیکی و علمی به زیر کشت محصولات زراعی رفته یا در جهت مقاصد خاص مورد بهره برداری قرار گرفته و تبدیل به سایر کاربری ها شده اند. در حالی که بسیاری از این اراضی استعداد کاربری های جدید را دارا نبوده و استعداد فرسایشی بالایی دارند که در نتیجه این امر شاهد فرسایش خاک به ویژه در اراضی شیب دار و ایجاد سیلاب های ویرانگر خواهیم بود. لذا داشتن آگاهی از نوع و نحوه استفاده از اراضی و تغییرات احتمالی آن در طی زمان که از موارد مهم جهت برنامه ریزی و سیاست گذاری در کشور خواهد بود لازم و ضروری است. این مطالعه با هدف آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی استان گلستان در طی سال های 1365 تا 1398 و پیش بینی وضعیت کاربری اراضی منطقه برای سال 1429 با استفاده از رویکرد مدل ساز تغییر زمین LCM انجام شد. مواد و روش ها به منظور پایش روند تغییرات کاربری اراضی منطقه مورد مطالعه از تصاویر ماهواره ای لندست 5 و 8 (سنجنده TM و OLI مربوط به سال های 1365، 1380 و 1398) استفاده شد. تفسیر و پردازش داده های ماهواره ای در نرم افزار ENVI انجام گرفت. سپس پیش پردازش های لازم بر روی تصاویر اعمال شد. ابتدا تصاویر مورد نظر با هم موزاییک شده و سپس بر اساس مرز استان برش داده شد. جهت شناسایی و تفکیک پدیده ها از یکدیگر، تصویر رنگی کاذب تهیه شد. در ادامه از روش طبقه بندی نظارت شده با روش حداکثر احتمال (Maximum likelihood) استفاده شد. در این مرحله پنج کلاس کاربری شامل مرتع، زراعت، جنگل، مسکونی و پیکره های آبی تعریف گردید. نقشه های کاربری اراضی مربوط به سال های 1365، 1380 و 1398 تهیه شد. از رویهم گذاری نقشه های پوشش زمین مربوط به سال های 1365، 1380 و 1398 به عنوان ورودی مدل LCM و نقشه های مدل رقومی ارتفاع (DEM) و لایه های جاده و آبراهه برای تحلیل تغییرات منطقه و پیش بینی تغییرات کاربری سرزمین سال 1429 استفاده شد. پس از انجام تجزیه و تحلیل های لازم به منظور آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی میان دوره های زمانی مورد نظر، نقشه های تغییرات و انتقال کاربری ها تهیه شد. در نهایت میزان کاهش و افزایش در هر کاربری، میزان تغییرات خالص، تغییر خالص از سایر کاربری ها به یک طبقه مورد نظر، مناطق بدون تغییر و انتقال از هر کاربری به کاربری دیگر در طبقات گوناگون پوشش سرزمین به صورت نقشه و نمودار تهیه و مورد تجزیه و تحلیل واقع شد. نتایج و بحث این تحقیق با هدف پیش بینی و مدل سازی تغییرات کاربری اراضی در یک دوره 33 ساله در استان گلستان انجام شد. بر اساس نتایج طی این دوره، مساحت مراتع استان کاهش زیادی داشته که این میزان تغییرات کاهشی معادل مساحتی برابر با 181181. 25 هکتار بوده است. بخش زیادی از کاهش مراتع در اثر تبدیل آن به اراضی زراعی است که دلیل آن را می توان افزایش جمعیت و نیاز به گسترش اراضی زراعی دانست. مساحت اراضی جنگلی نیز، طی سال های مذکور از مقدار 393018. 75 هکتار به مقدار 349143. 75 هکتار در سال 1398 رسیده که کاهشی بالغ بر 43875 هکتار (2. 2 درصد) نشان داده است. به طور کلی تخریب عرصه های مرتعی و جنگلی امری است که بخصوص در کشورهای در حال توسعه به دلیل افزایش جمعیت، رشد تکنولوژی و رعایت نکردن اصول اکولوژیکی و اجرای قوانین قابل مشاهده است. همچنین نتایج حاصل از نقشه های طبقه بندی شده طی سال های مذکور نشان دهنده این است که بیشترین مقادیر تغییرات منطقه مرتبط با اراضی زراعی بوده به طوری که میزان این اراضی طی همین دوره 173700 هکتار برابر با 8. 5 درصد افزایش داشته است. میزان تغییرات کاربری مربوط به کلاس اراضی مسکونی نیز با روند افزایشی از مقدار 18731. 25 هکتار در سال 1365 به 37518. 75 هکتار در سال 1398 رسیده که با افزایشی معادل 18787. 50 هکتار (0. 9 درصد) در طی این دوره مواجه بوده است. افزایش جمعیت به سرعت باعث توسعه مناطق مسکونی و شهری و افزایش سطح این نوع کاربری با شیب نسبتاً زیادی به خصوص در سال های اخیر شده است که می توان بخشی از آن را به برنامه های دولت در زمینه ساخت وساز مسکن در مناطق اطراف شهرها نسبت داد. این افزایش سطح اراضی زراعی به خصوص در مناطق مرکزی و شرق استان محسوس تر است و می تواند زنگ خطری برای آینده باشد به این معنی که در یک روند نامحسوس اراضی مرتعی و جنگلی تبدیل به اراضی زراعی دیم و پس از مدتی بهره برداری غیراصولی، در نهایت به صورت اراضی بایر و غیرقابل استفاده در می آیند. از طرفی این امر می تواند گویای افزایش جمعیت و تقاضای اسکان و در پی آن تأمین نیازهای ساکنین منطقه تهدیدی برای اراضی مرتعی باشد که لازم است به جای افزایش سطح اراضی زراعی و مسکونی و تبدیل اراضی مرتعی به چنین کاربری هایی که خود پشتوانه بخش کشاورزی محسوب می شوند، سیاست افزایش بهره وری در بخش کشاورزی دنبال گردد. در خصوص پیکره های آبی می توان بیان نمود که در طی این دوره زمانی به میزان 1. 6 درصد معادل 32568. 75 هکتار افزایش نشان داده است. این مقدار افزایش پیکره های آبی را تا حدی می توان به بارندگی های فراوان و آبگیری پیکره های آبی و حتی جاری شدن سیل در مناطق مختلف استان در سال 1398 نسبت داد. پیش بینی میزان تغییرات کاربری اراضی در سال 1429 گویای آن است که در سال های آتی نیز از سطح مراتع و جنگل ها در محدوده مطالعاتی به ترتیب به میزان 131906. 25 و 291600 هکتار کاسته شده و در مقابل سطح اراضی زراعی و مناطق مسکونی به ترتیب به مقدار 164137. 50 و 25313. 25 هکتار افزایش خواهد یافت. از این رو اتخاذ تدابیر و سیاست های لازم در خصوص کاهش بیشتر اراضی جنگلی و مرتعی امری اجتناب ناپذیر خواهد بود. نتیجه گیری اگر چه شناخت شرایط کاربری های مختلف اراضی در طی دوره های آتی، برنامه ریزی برای آینده را به واسطه ایجاد اطلاعات به لحاظ الگوی پراکنش مکانی آن ها تسهیل می کند ولی حفظ و ایجاد شرایط پایدار برای آینده هم به لحاظ آماری و هم به لحاظ اکولوژیکی از محدودیت های آن است. این محدودیت ها نقش مهمی در استفاده مطمئن از کاربری های مختلف اراضی در فرآیند برنامه ریزی ایفا می کند. بنابراین ایجاد شرایط پایدار در منطقه و مدل سازی آن به منظور استفاده منظم و پایدار از منابع طبیعی یک منطقه از پیش شرط های رسیدن به چشم اندازها و اسناد بالادستی از جمله طرح توسعه پایدار است.

آمار یکساله:  

بازدید 19

دانلود 90 استناد 0 مرجع 0
نویسندگان: 

محمداسماعیل زهرا

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1389
  • دوره: 

    24
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    81-88
تعامل: 
  • استنادات: 

    5
  • بازدید: 

    2709
  • دانلود: 

    1034
چکیده: 

واحد های کاربری اراضی تحت تاثیر رویدادهای طبیعی، عملکردهای انسانی، مسایل اجتماعی و اقتصادی بویژه در اطراف شهرهای بزرگ همواره دستخوش تغییر می شوند. در این تغییرات اراضی گوناگون به اراضی ساخته شده اعم از مسکونی، تجاری، صنعتی یا شبکه راهها تبدیل شده و در برخی موارد بصورت اراضی بایر رها می شود. برای به نقشه در آوردن مرز واحدهایی که به سرعت در حال تغییر می باشد ابزار و تکنیک هایی مورد نیاز می باشد که قادر به جمع آوری و ثبت داده ها در مدت زمان کوتاه بوده تا نتایج آن بصورت نقشه های موضوعی در دسترس قرار گیرند. در این تحقیق با استفاده از قابلیت تکنیک سنجش از دور تغییرات کاربری اراضی شهر کرج و اطراف واقع در غرب شهر تهران به منظور تخمین میزان کاهش اراضی کشاورزی و باغی و افزایش سطح مجموعه شهری در بازه زمانی بین سال های 1366 تا 1381 1987) تا (2002 مورد بررسی قرار گرفته است. برای تعیین انواع کاربری های منطقه از تصاویر ماهواره ای لندست های 5 و7   (ETM+)استفاده گردید. محدوده مورد مطالعه از تصاویر استخراج گردیده سپس با روش طبقه بندی نظارت شده با استفاده از نقشه های سال 1378 با مقیاس 1:25000، شاخص های روشنایی و سبزینگی واحدهای اراضی تعیین گردبد. نتایج حاصله با یکدیگر و با واقعیت های زمینی مقایسه گردیده و مشخص شد که نوع کلاسبندی نظارت شده با واحد های اراضی موجود تطابق بیشتری را نشان می دهد. با بررسی تصاویر در دو زمان می توان دریافت که همانند دیگر کلان شهر های دنیا کلان شهر کرج نیز در طول 15 سال گذشته در اثر تغییر کاربری اراضی تغییرات وسیعی داشته که در اغلب موارد نتیجه این تحولات به زیان محیط زیست بالاخص پوشش گیاهی بوده و در زمینه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نیز بسیار موثر بوده است.با بررسی تصاویر ماهواره ای مشخص گردید وسعت اراضی مسکونی ساخته شده در تصویر سال 1987 شامل شهر کرج و آبادی های پراکنده در اطراف آن تقریبا 6032.3 هکتار بوده و در تصویر سال  2002که شهر کرج به شهری بزرگ و آبادی های آن به شهرهای کوچک تبدیل شده اند در مجموع وسعتی بالغ بر 10541.12 هکتار را اشغال شده است. گسترش سریع شهر کرج و حومه بویژه به سمت جنوب و غرب سبب گردیده اراضی تولید کننده محصولات زراعی - باغی که دارای شرایط مناسب برای کشت می باشند به واحدهای ساخته شده مسکونی، صنعتی و غیره تبدیل گردیده اند. به این ترتیب می توان برآورد نمود که به طور میانگین هر سال 300.6 هکتار بر وسعت اراضی ساخته شده افزوده شده که قسمت اعظم آن با پیشروی در اراضی کشاورزی بوده است .

آمار یکساله:  

بازدید 2709

دانلود 1034 استناد 5 مرجع 0
گارگاه ها آموزشی
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1399
  • دوره: 

    22
  • شماره: 

    11 (پیاپی 102)
  • صفحات: 

    183-193
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    220
  • دانلود: 

    131
چکیده: 

زمینه و هدف: با توجه به آثار منفی ناشی از استفاده نامناسب از سرزمین و تغییر کاربری اراضی، آگاهی و شناخت روند تغییرپذیری، در ارزیابی آثار محیط زیستی ناشی از توسعه به منظور طرح ریزی و مدیریت پایدار سرزمین ضروری است. این مطالعه به منظور بررسی روند تغییرات سیمای سرزمین در شهر ملایر انجام شد. شهر ملایر به دلیل عوامل گوناگون مانند افزایش جمعیت، نوسازی محلات گسترش حومه نشینی و. . . دچار تغییراتی در پوشش اراضی شده است و عوامل وابسته به جمعیت و سیاست های مدیران از جمله موثر ترین آن ها هستند. روش بررسی: به منظور تهیه نقشه های پوشش سرزمین و تحلیل تغییرات، از تصاویر ماهواره ای لندست در فاصله زمانی بین 2000 تا 2014 استفاده شدو از سنجه های مساحت کلاس، تعداد لکه، تراکم لکه، بزرگ ترین لکه و شکل منظراستفاده شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل سنجه های سیمای سرزمین بیان گر جایگزینی گسترده زمین باز در منطقه با مناطق سبز و ساخته شده بوده است. به گونه ای که جمع کل مساحت فضاهای سبز از حدود 396/8775 هکتار در سال 2000 به حدود 740/7900 هکتار در سال 2014 رسیده است و میزان افزایش آن حدود دو برابر بوده است. همچنین میزان اراضی باز نیز از حدود 1400/823 هکتار در سال 2000 به حدود 1400/467 هکتار در سال 2014 رسیده است و نشان دهنده کاهش 50 درصدی آن است و اراضی ساخته شده نیز دارای افزایش حدود 12 هکتاری می باشند. میزان افزایش تعداد لکه ها نیز بیش از دو برابر بوده است که نشان از ریزدانگی سیمای سرزمین در منطقه دارد. بحث و نتیجه گیری: نتایج نهایی نشان می دهد که تغییرات فضای سبز روند رو به بهبودی را پشت سر گذاشته که این امر می تواند ناشی از تمرکز مدیریت شهر بر روی مقوله ارتقا فضای سبز در شهر ملایر باشد، البته توصیه می شود که برای دست یافتن به توسعه پایدار این رویه در آینده نیز متداوم باشد.

آمار یکساله:  

بازدید 220

دانلود 131 استناد 0 مرجع 0
نویسندگان: 

SRIVASTAVA S. | GUPTA R.

نشریه: 

MAP INDIA CONFERENCE

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2003
  • دوره: 

    -
  • شماره: 

    -
  • صفحات: 

    1-6
تعامل: 
  • استنادات: 

    408
  • بازدید: 

    18180
  • دانلود: 

    19321
کلیدواژه: 
چکیده: 

آمار یکساله:  

بازدید 18180

دانلود 19321 استناد 408 مرجع 0
نویسندگان: 

SALEHI A. | WILHELMSSON E. | SODERBERG U.

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2008
  • دوره: 

    19
  • شماره: 

    -
  • صفحات: 

    542-553
تعامل: 
  • استنادات: 

    364
  • بازدید: 

    11465
  • دانلود: 

    12934
کلیدواژه: 
چکیده: 

آمار یکساله:  

بازدید 11465

دانلود 12934 استناد 364 مرجع 0
strs
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1399
  • دوره: 

    9
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    102-116
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    385
  • دانلود: 

    274
چکیده: 

هدف از این مطالعه بررسی روند کاربری اراضی و تغییرات آن در بازه زمانی 27 ساله (2017-1990) و پیش بینی آن با استفاده از روش زنجیره مارکوف-سلولار خودکار برای سال2026 در اکوسیستم خشک و بیابانی دشت سیرجان با استفاده از تصاویر ماهواره لندست سالهای 1990، 2006 و 2017 می باشد. پس از انجام تصحیحات لازم بر روی تصاویر لندست نقشه های کاربری برای سه مقطع زمانی به چهار کلاس کاربری اراضی: بایر با پوشش گیاهی کم، شوره زار، مناطق مسکونی-انسان ساخت و کشاورزی طبقه بندی گردید. دقت کلی و ضریب کاپا برای سال های 1990، 2006 و 2017 بالای 0/80 و 0/82 می باشد. برآورد کاربری اراضی نشان داد که بیش از 90 درصد منطقه مورد مطالعه را اراضی بایر و شوره زار تشکیل داده است که نشان دهنده حساس بودن اکوسیستم منطقه به بیابان زایی است. نتایج حاصل از آشکار سازی تغییرات بین بازه زمانی 1990 تا 2017 نشان داد که اراضی بایر به میزان 7866/75هکتار (4/47 درصد) روند کاهشی داشته است. در مقابل اراضی شور 1719/78هکتار (14/21درصد)، اراضی شهری-انسان ساخت 1244/50هکتار (275/52)، اراضی کشاورزی 4902/48هکتار (43/17درصد) با روند افزایشی مواجه بوده است. نتایج حاصل از پیش بینی نشان داد که تا سال 2026 سطح اراضی بایر 3792/48هکتار کاهش و سطح اراضی شور 315/74هکتار، اراضی شهری – انسان ساخت 291/51هکتار و اراضی کشاورزی 3185/23 هکتار افزایش پیدا خواهد کرد.

آمار یکساله:  

بازدید 385

دانلود 274 استناد 0 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1400
  • دوره: 

    12
  • شماره: 

    4 (پیاپی 45)
  • صفحات: 

    1-27
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    7
  • دانلود: 

    90
چکیده: 

پیشینه و هدف گسترش شهرنشینی مقیاس و شدت گسترش جزایر حرارتی در شهرها را گسترش داده است. بررسی و مطالعه نحوه تأثیرپذیری شهرها از این جزایر حرارتی نقش مهمی در آینده برنامه ریزی برای شهرها ایفا می کند. به همین منظور، این پژوهش اثر تغییرات پوشش اراضی شهر یزد در سه دسته مناطق شهری، پوشش گیاهی و زمین های بایر بر دمای سطح زمین را برای شهر یزد طی 30 سال اخیر با استفاده از تصاویر لندست 5 و 8 بررسی می کند. این پژوهش همچنین نسبت مجاورت پیکسل های پوشش گیاهی و زمین های بایر به منظور بررسی نحوه تأثیرپذیری دمای سطح زمین ثبت شده توسط سنجنده را در همین دوره زمانی مورد ارزیابی قرار می دهد. مواد و روش ها ابتدا نقشه های پوشش اراضی شهر یزد با استفاده از الگوریتم طبقه بندی نظارت شده شبکه عصبی برای سال های 1990، 2000، 2010 و 2020 به دست آمد. از داده های زمینی، گوگل ارث و نقشه های واقعیت زمینی به منظور تهیه داده های تعلیمی استفاده شد. نقشه های دمای سطح زمین شهر یزد از تصاویر باند حرارتی لندست 5 و 8 محاسبه شد. سپس نقشه های دمای سطح زمین به 6 کلاس دمایی موجود ازجمله؛ 16-20، 21-25، 26-30، 31-35، 36-40 و 41-46 درجه سانتی گراد طبقه بندی شد که نشان داده شد که چهار کلاس انتهایی، نقش عمده ای در دمای سطح زمین این شهر طی 30 سال اخیر داشت. به منظور ارزیابی اثر مجاورت کلاس های پوشش اراضی بایر و پوشش گیاهی بر دمای سطح زمین ثبت شده توسط سنجنده، ابتدا نسبت مجاورت هر یک از پیکسل ها در یک پنجره (کرنل) 5×5 محاسبه شد. سپس میانگین دمای سطح زمین محاسبه شد. میانگین دمای سطح زمین بر اساس نسبت مجاورت با هریک از کلاس های پوشش گیاهی و زمین های بایر به دست آمد. نتایج و بحث بر اساس نتایج به دست آمده، در شهر یزد، از سال 1990 تا 2020، مساحت منطقه شهری به طور فزاینده ای رشد داشته است. به طوری که این منطقه طی 30 سال اخیر 91. 5 درصد (33. 6 کیلومترمربع) رشد داشته است. زمین های بایر و پوشش گیاهی اما، در این منطقه و در دوره زمانی یکسان با رشد منفی همراه بوده اند. به گونه ای که زمین های بایر، از سال 1990 تا 2020، در شهر یزد، رشد-79. 4 درصدی (21. 3 کیلومترمربع) را تجربه کرده اند که رشد شدید مناطق شهری، این رشد منفی در زمین های بایر، را توجیه می کند. طبقات پوشش گیاهی شهر یزد از سال 1990 تا 2020، رشد-68. 5 درصدی (12. 2 کیلومترمربع) را نشان داد. میانگین دمای سطح زمین این شهر طی همین دوره 30 ساله به صورت مداوم افزایشی بوده است. به طوری که تا سال 2020، شهر یزد با رسیدن به میانگین 38. 1 درجه سانتی گراد نسبت به 29. 2 درجه سانتی گراد در 1990، افزایش 30. 4 درصدی را در میانگین دمای سطح زمین خود تجربه کرده است. کلاس های دمایی این شهر نیز در این 30 سال به سمت کلاس های دمایی گرم تر حرکت کرده اند. به گونه ای که عمده ترین بخش مساحت های دمایی سطح زمین شهر یزد، در سال 1990 در وهله نخست، در کلاس 26-30 درجه با 47 کیلومترمربع سانتی گراد و در وهله دوم در کلاس 31-35 درجه با 26. 4 کیلومترمربع طبقه بندی می شوند. این در حالی است که در سال 2000، در روندی معکوس، کلاس دمایی 35-31 درجه سانتی گراد با 52. 8 کیلومترمربع در وهله نخست و کلاس دمایی 26-30 درجه سانتی گراد با 20 کیلومترمربع در وهله دوم قرار دارد. با یک کلاس افزایش، کلاس دمایی 36-40 درجه سانتی گراد برای هردو سال 2010 و 2020 با به ترتیب 40. 2 و 63 کیلومترمربع به عنوان بزرگ ترین کلاس دمایی ثبت شده است. کلاس دمایی 31-35 درجه سانتی گراد نیز به عنوان کلاس دمایی دوم هر دو سال به ترتیب با 33. 2 و 9. 7 کیلومترمربع ثبت شده است. تفاوت این دو سال، در رشد-70. 7 درصدی (23. 5 کیلومترمربع) مساحت کلاس 31-35 درجه سانتی گراد و افزایش رشد 10. 3 درصدی (0. 8 کیلومترمربع) گرم ترین کلاس کل دوره آماری، 41-46 درجه سانتی گراد، در سال 2020، نسبت به سال 2010 است. نتایج این مطالعه نشان داد بیشترین میانگین دمایی در تمام سال ها برای زمین های بایر با 37. 3 درجه سانتی گراد ثبت شده است. همچنین همبستگی مثبت (میانگین همبستگی 0. 95) بین مجاورت با پوشش اراضی بایر و میانگین دمای سطح زمین نیز نمایش داده شد. با این وجود، روند شدید افزایشی مناطق شهری در کل دوره آماری (91. 5 درصد با 33. 6 کیلومترمربع) به عنوان دومین کلاس با بیشترین میانگین دمایی پس از زمین های بایر با میانگین 34. 1 درجه سانتی گراد در مقابل روند کاهشی 79. 4 درصدی (21. 3 کیلومترمربع) زمین های بایر موجب افزایش میانگین دمای سطح زمین طی دوره آماری 30 ساله شده است. چراکه کاهش 68. 5 درصدی (12. 2 کیلومترمربع) مناطق پوشش گیاهی به عنوان کلاس پوشش اراضی با کمترین میانگین دمای سطح زمین (32. 2 درجه سانتی گراد) در همین دوره، اثر کاهش زمین های بایر را خنثی، و روند افزایش میانگین دمای سطح زمین را تشدید کرده است. این در حالی است که همبستگی منفی (میانگین همبستگی-0. 97) میان نسبت مجاورت با پوشش گیاهی و میانگین دمای سطح زمین به اثبات رسید. نتایج حاصل از پیش بینی تغییرات پوشش زمین در سال 2030 برای شهر یزد بیانگر آن است که در روندی مشابه با دوره های قبل، پوشش مناطق شهری با افزایش روبرو خواهد بود. این رشد، نسبت به سال 2020، با 1. 6 درصد (1. 1 کیلومترمربع) چشمگیر نخواهد بود. اما کاهش چشمگیر مناطق سبز (پوشش گیاهی) با-19. 6 درصد (1. 1 کیلومترمربع) در همین دوره، به همراه ناچیز بودن کاهش زمین های بایر (-1. 8 درصد با 0. 1 کیلومترمربع) سبب گرم تر شدن زمین، و رشد مساحت کلاس های دمای سطح زمین در سال 2030 خواهد شد. بر این اساس، عمده ترین مساحت کلاس دمای سطح زمین در سال 2030 برای شهر یزد، همانند سال 2020، 36-40 درجه سانتی گراد با 58. 2 کیلومترمربع (-7. 6 درصد رشد نسبت به دوره 2020) پیش بینی شده است. اما رشد فزاینده و چشمگیر گرم ترین کلاس دوره آمار (41-46 درجه سانتی گراد) با 166. 3 درصد (14. 3 کیلومترمربع) رشد مثبت به عنوان دومین کلاس عمده دمای سطح زمین در این سال (2030)، و نیز رشد منفی و چشمگیر کلاس نسبتاً خنک تر 31-35 درجه سانتی گراد با-97. 9 درصد (9. 5 کیلومترمربع) در این سال بیانگر گرم تر شدن دمای سطح زمین در سال 2030 خواهد بود. نتیجه گیری نتایج این پژوهش نشان می دهد که در یک دوره 30 ساله در شهر یزد، کاهش پوشش گیاهی در وهله نخست، به همراه افزایش مناطق شهری در وهله دوم، سبب افزایش دمای سطح زمین شده است. بدین ترتیب، کلاس پوشش گیاهی به دلیل اثر خنک کننده خود به دلیل دارا بودن آب، سبب کاهش دمای سطح زمین می شود. در این پژوهش نشان داده شد که با ثابت در نظر گرفتن تمام عوامل، کاهش زمین های بایر به کاهش دمای سطح زمین منجر خواهد شد و همچنین افزایش مناطق شهری با ضریب تأثیر کمتر از زمین های بایر، دمای سطح زمین را افزایش می دهند. با این حال کاهش مساحت زمین های سبز (پوشش گیاهی) در سال های اخیر، به همراه افزایش شدید مساحت زمین های مناطق شهری موجب افزایش دمای سطح زمین در این شهر شده است. همچنین رابطه منفی بین مجاورت با پوشش گیاهی رابطه مثبت بین مجاورت با زمین های بایر با میانگین دمای سطح زمین ثبت شده یافت شد. افزایش مجاورت با پوشش گیاهی از طریق ایجاد زمین های سبز با افزایش میزان نسبت پوشش گیاهی در مجاورت پوشش های مختلف و نیز کاهش مساحت زمین های بایر، می تواند راهکار مناسبی در مقابله با تأثیر گسترش شهرنشینی در سال های اخیر بر روی دمای سطح زمین باشد.

آمار یکساله:  

بازدید 7

دانلود 90 استناد 0 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1397
  • دوره: 

    14
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    216-225
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    1446
  • دانلود: 

    534
چکیده: 

لطفا برای مشاهده چکیده به متن کامل (PDF) مراجعه فرمایید.

آمار یکساله:  

بازدید 1446

دانلود 534 استناد 0 مرجع 0
نویسندگان: 

TURSILOWATI L. | TETUKO SRI SUMANTYO J. | KUZE H.

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2012
  • دوره: 

    3
  • شماره: 

    4
  • صفحات: 

    645-653
تعامل: 
  • استنادات: 

    408
  • بازدید: 

    11502
  • دانلود: 

    19410
کلیدواژه: 
چکیده: 

آمار یکساله:  

بازدید 11502

دانلود 19410 استناد 408 مرجع 0
litScript