به منظور تعیین میزان کاهش نفوذپذیری در ایستگاه پخش سیلاب گچساران و به دلیل اینکه پشته های ابتدایی و نزدیک به هر کانال آبرسان بیشتر متاثر از هر بار سیل گیری می باشند، در چهار نقطه از هر کدام از نوارهای اول و دوم هر دو کانال آبرسان و در عمق 15-0 سانتی متری از سطح زمین اقدام به نمونه برداری گردید به طوری که در چهار خط میانی پشته ها و در 16 نقطه نمونه برداری صورت گرفت؛ همچنین به منظور مقایسه و تعیین تغییرات نفوذپذیری عرصه پخش، در محلی که فاقد اجرای عملیات پخش سیلاب بوده (جوار عرصه پخش) به صورت تصادفی در چهار نقطه با عمق مشابه، نمونه برداری انجام شد. سپس نمونه ها با سری الک های استاندارد دانه بندی شده و میزان نفوذپذیری هر نقطه با استفاده از جداول مربوطه تخمین زده شد. نتایج نشان داد که نفوذپذیری در عرصه پخش سیلاب کاهش چشمگیری یافته است به طوری که در نوار اول کانال آبرسان اول (TA1) میزان کاهش حدود پنج برابر عرصه شاهد بوده است و در نوار دوم کانال آبرسان اول (TA2)، حدود شش برابر کمتر از منطقه شاهد بوده است. همچنین در طول نوارهای اول و دوم کانال آبرسان دوم (TB1وTB2) میزان نفوذپذیری، به ترتیب حدود دو و پنج برابر کمتر از نتایج بدست آمده از عرصه شاهد می باشد و به طور متوسط نفوذپذیری عرصه پخش سیلاب حدود چهار برابر، از زمان اجرا کاهش یافته است. کاهش افزاینده نفوذپذیری عرصه-های پخش سیلاب در طول دفعات آبگیری، مهمترین عامل محدود کننده اجرا و نگه داری این نوع طرح های تغذیه مصنوعی می باشد و با پوشش دادن این حالت در کل سطح عرصه پخش، با دفعات آبگیری متعدد، عمر مفید و تاثیر این روش را در افزایش سطح سفره های آب زیرزمینی کاهش می دهد.