نتایج جستجو

125

نتیجه یافت شد

مرتبط ترین ها

اعمال فیلتر

به روزترین ها

اعمال فیلتر

پربازدید ترین ها

اعمال فیلتر

پر دانلودترین‌ها

اعمال فیلتر

پر استنادترین‌ها

اعمال فیلتر

تعداد صفحات

13

انتقال به صفحه



فیلترها/جستجو در نتایج    

فیلترها

سال

بانک‌ها


گروه تخصصی








متن کامل


مرکز اطلاعات علمی SID1
اسکوپوس
مرکز اطلاعات علمی SID
ریسرچگیت
strs
نویسندگان: 

SHIRAZI M.A. | BOERSMA L.

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2001
  • دوره: 

    25
  • شماره: 

    B4
  • صفحات: 

    0-0
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    73654
  • دانلود: 

    19588
چکیده: 

Different systems are in use for texture classification of soils. The two most common systems originated with the International Soil Science Society (ISSS) and the United States Department of Agriculture (USDA). These systems use different particle size cutoff limits to define sand percentages, namely, 0.02mm to 2mm in the ISSS and 0.05mm to 2mm in the USDA. To merge data sets with soil properties reported in the ISSS with those reported in the USDA system, it is necessary to convert the ISSS particle size distribution (PSD) to the USDA PSD or vice versa. Previous research converted sand or silt of a soil sample but allowed the PSD statistics of the whole sample to change. We developed an approach that held the sample PSD statistics, the geometric mean particle diameter and the geometric particle standard deviation, constant in the ISSS and USDA systems. The standard errors of the difference between the two approaches were ±2.21% and ±4.14% for clay and sand conversions, respectively, and the error of conversion in the present method was ±0.2%.

آمار یکساله:  

بازدید 73654

دانلود 19588 استناد 0 مرجع 0
نویسندگان: 

MCGRANAHAN D.A. | CROMARTIE J. | WOJAN T.R.

نشریه: 

ECONOMIC RESEARCH SERVICE

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2010
  • دوره: 

    -
  • شماره: 

    -
  • صفحات: 

    0-0
تعامل: 
  • استنادات: 

    377
  • بازدید: 

    10419
  • دانلود: 

    14482
کلیدواژه: 
چکیده: 

آمار یکساله:  

بازدید 10419

دانلود 14482 استناد 377 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1383
  • دوره: 

    57
  • شماره: 

    4
  • صفحات: 

    621-633
تعامل: 
  • استنادات: 

    1
  • بازدید: 

    1794
  • دانلود: 

    399
چکیده: 

برای برآورد دبی اوج و ارتفاع رواناب در حوضه های آبخیز روش های تجربی وغیرمستقیم متعددی ابداع گردیده که هر کدام دارای یکسری ضرایب منطقه ای خاص به خود بوده و تحت آن شرایط توسعه داده شده اند به این دلیل در سایر مناطق ممکن است غیرقابل استفاده بوده یا استفاده از آنها همراه با خطاهایی باشد. یکی از روش های تجربی که به صورت گسترده و جهانی مورد استفاده هیدرولوژیست ها و طراحان پروژه های منابع آب قرارگرفته روش شماره منحنی است که توسط سرویس حفاظت منابع طبیعی دپارتمان کشاورزی ایالات متحده آمریکا (USDA-NRCS-CN) پیشنهاد شده است. در این تحقیق روش شماره منحنی در حوزه آبخیز معرف لیقوان مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. به این منظور ابتدا از طریق جداول استاندارد و با توجه به عواملی نظیر پوشش گیاهی، نحوه استفاده از اراضی و گروه های هیدرولوژیک خاک، شماره منحنی حوضه محاسبه شد. در مرحله بعد شماره منحنی جریان براساس روش احتمال فراوانی وقایع بارش - رواناب تعیین گردید. روش دیگری که در این حوضه مورد آزمایش قرار گرفت روش مجانبی بود که با استفاده از این روش نیز شماره منحنی محاسبه شد. برای مقایسه مقدار کارایی سه روش یادشده، مقدار دبی اوج مشاهداتی به عنوان مبنا درنظر گرفته شد و مقدار دبی اوج برآورد شده و مقادیر درصد خطا نسبت به دبی اوج مشاهداتی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که روش مجانبی، شماره منحنی و دبی اوج را با دقت بالاتر و خطای کمتری برآورد می نماید. همچنین روش احتمال فراوانی وقایع مشاهداتی شماره منحنی و رواناب را به مقدار قابل قبولی برآورد نموده و خطای آن نیز پایین است ولی روش استاندارد SCS به دلیل دارابودن خطای بسیار زیاد در برآورد دبی اوج بدون انجام فرایند منطقه ای نمودن قابل توصیه برای حوضه موردمطالعه و نواحی مشابه نیست .

آمار یکساله:  

بازدید 1794

دانلود 399 استناد 1 مرجع 1
گارگاه ها آموزشی
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1383
  • دوره: 

    8
  • شماره: 

    2
  • صفحات: 

    159-185
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    783
  • دانلود: 

    236
چکیده: 

بیماری آتشک با عامل باکتریایی Erwinia amylovora (Burrill) Winslow et al. از بیماری های مهم و خطرناک درختان میوه دانه دار محسوب می شود که در بعضی نقاط کشور خسارات اقتصادی فراوانی به ترتیب افزایش در درختان به، گلابی و سیب ایجاد نموده است. به منظور تعیین شدت آلودگی 43 رقم گلابی موجود در کلکسیون بخش تحقیقات باغبانی که در شرایط کاملاً طبیعی به بیماری آتشک آلوده شده بوند و نیز بررسی واکنش این ارقام در مقابل بیماری، ارزیابی با استفاده از سیستم استاندارد USDA در کلکسیون مذکور بر روی این ارقام انجام گرفت. در این بررسی، اکثر ارقام در شرایط طبیعی آلوده شده بودند، ولی شدت بیماری به طور معنی داری در بین ارقام تفاوت داشت. با استفاده از این سیستم گروه بندی، ارقام گلابی مورد بررسی در 2 گروه قرار گرفتند. 81.4% از ارقام گلابی به عنوان خیلی حساس و 18.6% دیگر به عنوان نیمه حساس شناسایی شدند. هم چنین برای گروه بندی ارقام گلابی، علاوه بر روش مذکور با استفاده از نرم افزار SPSS، تجزیه خوشه ای (کلاستر) نیز در مورد میانگین کلیه ارقام بر اساس گروه شدت اکتسابی و با روش فاصله متوسط میانگین جفت گروه های موازنه نشده (UPGMA) انجام گردید و ارقام در سه کلاستر مجزا قرار گرفتند و چنین به نظر می رسد که گروه بندی حاصل از تجزیه خوشه ای با سیستم گروه بندی USDA تطابق چندانی ندارد. هم چنین بین دو روش ارزیابی شدت آلودگی ارقام گلابی یعنی سیستم استاندارد USDA در شرایط آلودگی طبیعی و ارزیابی مزرعه ای با آلودگی مصنوعی هم بستگی معنی داری در سطح احتمال یک درصد دیده شد (0.83-=r).

آمار یکساله:  

بازدید 783

دانلود 236 استناد 0 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1400
  • دوره: 

    21
  • شماره: 

    63
  • صفحات: 

    427-442
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    59
  • دانلود: 

    114
چکیده: 

هدف از این پژوهش مطالعه تأثیر تغییرات اقلیمی بویژه افزایش دما بر میزان بارش موثر در استان لرستان در با استفاده از روش USDA است. جهت مقایسه شرایط، در دوره قبل و بعد از تغییر اقلیم دو بازه زمانی 5 ساله که بازه زمانی اول 1369تا 1373 و بازه زمانی دوم از 1393 تا 1397 انتخاب شدند. نتایج نشان داد میزان بارش در بازه زمانی اول بیش از بازه زمانی دوم بوده است. فراوانی روزهای بارش، در دوره بعد از تغییر اقلیم، کاهشی بوده است، دما در بازه زمانی دوم افزایش یافته است. تبخیر در بازه زمانی دوم بیشتر شده است. رطوبت نسبی در بازه دوم نسبت به بازه اول کاهش یافته و سرعت باد نیز افزایش نشان داد. با بررسی روند تغییرات داده­ ها، مشخص شد تغییر اقلیم، باعث افزایش غیر یکنواختی بارش، در دو مقیاس مکانی و زمانی در منطقه مورد مطالعه شده است. به روش ویبول، خشکسالیهای ناشی از وقوع بارش موثر، محاسبه شد؛ و احتمال رخداد بارش موثر در حداقل 5 بازه زمانی آورده شد؛ و نشان داد؛ که در سال 1369 و 1396 رخداد بارش موثر، در منطقه ناچیز بوده؛ لذا اثرپذیری آن زیاد بوده است. همچنین با مدل دوبیف، بارش موثر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت؛ و سالهای با حداقل بارش موثر، برای کشت دیم، با علامت مثبت، یعنی شرایط متناسب و منفی یعنی شرایط نامطلوب به ثپت رسید. بر اساس ضریب خطی، روند بارش در سه ایستگاه خرم آباد، الیگودرز و بروجرد، نشان داد؛ در هر سه ایستگاه، روند کاهشی بوده است. در بررسی توزیع جغرافیایی بارش موثر، نشان داد، در بخش جنوب و جنوب شرقی استان، ضریب بارش موثر، بیشتر از بقیه قسمتهای استان می باشد؛ این ضریب به سمت شمال غرب استان، کاهش می یابد؛ کاهش ضریب بارش موثر بیشتر به دلیل افزایش تبخیر، به این سمت می باشد. تغییرات رخ داده در متغیرهای اقلیمی مورد بررسی بیان کننده این موضوع بود که تحت تأثیر تغییر اقلیم، بارش موثر در منطقه مورد مطالعه کاهش یافته است. کاربرد این مقاله در امور کشاورزی و حفظ منابع آب­ های زیر زمینی، که حیات طبیعی وابسته به آن است، مورد توجه می باشد.

آمار یکساله:  

بازدید 59

دانلود 114 استناد 0 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2020
  • دوره: 

    9
  • شماره: 

    4
  • صفحات: 

    71-88
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    161
  • دانلود: 

    142
چکیده: 

Assessment of land use capabilities based on regional conditions is essential to reduce human impacts on natural resources and to identify suitable land uses. However, the selection of appropriate method for evaluating the potential of the land at the watershed scale has received less attention. Therefore, the present study aimed to apply and validate three methods of FAO, USDA and the Forests, Range and Watershed Management Organization (FRWMO) in assessing the land capability of the Oshnavieh Galazchai Watershed in West Azerbaijan, Iran. Towards this, different criteria were assessed for designation of land capability for the Galazchai Watershed based on the available standards. Corresponding available data were consequently obtained using 122 soil samples taken throughout the watershed as well as topographic and meteorological information. According to the results of the study, the highest and the lowest absolute changes were regarded to the FRWMO and FAO methods with an area of 6682 and 5656 ha, respectively. On the other hand, the maximum disagreement was found between the current land use with the FRWMO method with Kappa of 0. 64, which is due to allocation of land with steep slope to agriculture and orchard. Hence, it is recommended to allocate land to different uses according to the land potential of the region and also considering the economic and social conditions of watershed stakeholders after applying land use changes to maximize the satisfaction of all stakeholders and lead to sustainability of the study watershed.

آمار یکساله:  

بازدید 161

دانلود 142 استناد 0 مرجع 0
strs
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1397
  • دوره: 

    25
  • شماره: 

    4
  • صفحات: 

    113-132
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    1007
  • دانلود: 

    269
چکیده: 

سابقه و هدف: تعیین حریم کیفی منابع آب سطحی با توجه به حساسیت و آسیب پذیری بالای آن به آلودگی نسبت به منابع آب زیرزمینی در ارجحیت قرار دارد. از طرف دیگر در تعیین حریم کیفی رودخانه ها براساس نوع هدف مورد نظر و میزان اهمیت رودخانه در منطقه، می توان مقادیر متفاوتی از اطراف بستر رودخانه را در نظر گرفت. از مهمترین اهداف مورد نظر در تعیین حریم کیفی می توان به کنترل و کاهش آلودگی آب، کنترل فرسایش و یا ایجاد پناهگاه های حیات وحش اشاره نمود. مواد و روشها: سازمان کشاورزی ایالات متحده (USDA ) عوامل مختلف فیزیوگرافی رودخانه از جمله توپوگرافی، ظرفیت نگهداشت خاک و پوشش گیاهی را در تعیین حریم کیفی رودخانه موثر دانستند. از اینرو در تعیین حریم کیفی به روش USDA بر مبنای سه فاکتور و از طرف دیگر از آنجا که در روش USDA تنها عوامل فیزیکی منطقه در نظر گرفته شده است، از اینرو در این مطالعه جهت لحاظ نمودن تاثیر کیفیت رودخانه در تعیین حریم آن از تلفیق روش USDA با آسیب-پذیری کیفی برای نخستین بار استفاده شده است. این مطالعه روی یکی از رودخانه های اصلی در استان کهگیلویه و بویراحمد بنام رودخانه آب شیرین انجام گرفته که سرشاخه های آن بطور کامل مورد تجزیه و تحلیل کیفی قرار گرفته است. در این راستا به منظور تعیین آسیب پذیری کیفی رودخانه جهت تعیین حریم کیفی، نمونه برداری از رودخانه در 9 ایستگاه در اسفندماه سال 1394 صورت پذیرفت. یافته ها: در این مطالعه، روشی جدید جهت تعیین حریم کیفی رودخانه با درنظر گرفتن روش ارائه شده از سوی USDA و تلفیق آن با آسیب پذیری کیفی مبتنی بر نمونه برداری ارایه می گردد. روش USDA با تلفیق لایه های شیب، نوع خاک و پوشش گیاهی اطراف رودخانه میزان حریم اولیه رودخانه را تعیین می کند. در مرحله بعد به منظور تعیین آسیب پذیری کیفی رودخانه آب شیرین، نمونه برداری در مسیر جریان رودخانه انجام گردید. تحلیل نتایج نمونه برداری نشان داد از بین کلیه پارامترهای کیفی، غلظت نیترات، BOD و Ec نسبت به سایر پارامترهای کیفی بخصوص در برخی از بازه های رودخانه به ویژه در محل تلاقی سرشاخه های آن بالاتر می باشد. از طرف دیگر در زمینه کاهش غلظت این پارامترهای کیفی در اطراف بستر رودخانه، تحقیقاتی توسط محققین صورت گرفته که ضروری است جهت کاهش غلظت این پارامترها عرض پیشنهادی به حریم کیفی رودخانه اضافه شود. به عبارت دیگر چنانچه حریم کیفی رودخانه در بازه هایی که میزان غلظت آن بالاتر از حد مجاز است، افزایش یابد سبب کاهش و یا حذف آلاینده ی انتقالی به رودخانه خواهد گردید. تلفیق حریم کیفی بدین صورت انجام می گیرد که در یک بازه مورد نظر از رودخانه چنانچه میزان غلظت بالاتر از حد مجاز باشد، با توجه به نتایج محققین، میزان عرض حریم جهت کاهش غلظت به عرض به دست آمده از روش USDA اضافه می شود. به عنوان نمونه در یک بازه رودخانه با حریم محاسبه شده به روش USDA، چنانچه شیب کم، پوشش گیاهی متراکم و نفوذپذیری خاک نیز کم باشد، حریم در نظر گرفته شده در مرحله اول (با روش USDA) 21 متر می باشد، که با توجه به وضعیت غلظت پارامترهای کیفی، حریم کیفی26 متر پیشنهاد شده است. به عبارت دیگر با افزایش حریم به میزان 5 متر، مطابق پژوهش دیگر محققین، غلظت پارامترهای کیفی به دلیل افزایش مسافت و زمان انتقال تعدیل خواهد شد. نتیجه گیری: نتایج طبقه بندی حریم کیفی رودخانه آب شیرین نشان داد که بیشترین تغییرات ناشی از آسیب پذیری در سرشاخه منشعب شده از محدوده ی مطالعاتی دهدشت و در محل تقاطع رودخانه ها در محدوده تیله کوه است. همچنین حریم کیفی رودخانه یاسوج از حدود 10 متر تا 55 متر متغیر بوده و پارامترهای Ec، نیترات و BOD بیشترین تأثیر را در افزایش حریم داشته است.

آمار یکساله:  

بازدید 1007

دانلود 269 استناد 0 مرجع 0
نشریه: 

اکوهیدرولوژی

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1396
  • دوره: 

    4
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    825-836
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    588
  • دانلود: 

    237
چکیده: 

با توجه به اهمیت حیاتی آب در زندگی بشر، شناخت دقیق کل باران و همچنین مقدار قابل استفاده یا مؤثر آن به منظور برنامه ریزی اقتصادی و آب مورد نیاز در صنعت، شرب و کشاورزی ضروری است. شناسایی و به کارگیری روشی مناسب برای برآورد بارش مؤثر به خصوص در کشت دیم اهمیت دوچندانی دارد. در پژوهش حاضر به منظور تعیین مناسب ترین روش تجربی برآورد بارش مؤثر در زراعت دیم، از داده های آماری بارندگی 20 ساله (1991 تا 2011) برای محصولات گندم، جو، نخود و عدس برای مناطق پربارش (رشت در استان گیلان) و نیز مناطق کم بارش (داران در استان اصفهان) استفاده شده است. در این پژوهش از پنج روش تجربی مختلف تعیین بارش مؤثر از جمله: روش های سرویس حفاظت خاک اداره ی کشاورزی ایالات متحده (SCS)، بارش قابل اطمینان، تجربی، وزارت کشاورزی ایالات متحده (USDA) و درصدی استفاده شده است. نتایج این ارزیابی نشان داده است در رشت همه ی روش های بارش مؤثر در زمینه ی کشت دیم قابل استفاده هستند، اما در داران، که یک منطقه ی کم باران است، برای استفاده از این روش ها لازم است که از قبل واسنجی شوند. نتایج نشان داده است به منظور اولویت بندی استفاده از روش های بررسی شده در این دو منطقه، روش های SCS و USDA برای رشت و روش های USDA و درصدی برای داران پیشنهاد می شود. از آنجا که میزان و زمان ریزش باران قابل کنترل نیست، می توان با به کارگیری تدابیری میزان کارایی بارش و در نتیجه بارش مؤثر را افزایش داد. از جمله می توان به کاهش رواناب سطحی، ذخیره ی آب برای اوقات کم باران، کاهش عمق نفوذ آب و برنامه ریزی به منظور کشت گونه های منطبق بر رژیم بارش اشاره کرد.

آمار یکساله:  

بازدید 588

دانلود 237 استناد 0 مرجع 0
نویسندگان: 

حاج نجاری حسن

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1391
  • دوره: 

    26
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    261-268
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    730
  • دانلود: 

    216
چکیده: 

بیماری باکتریایی آتشک با عامل Erwinia amylovora از مهم ترین بیماری های درختان میوه دانه دار از جمله سیب در سراسر جهان است. کاربرد ارقام مقاوم همواره بهترین روش کنترل بیماری بشمار می رود. در این بررسی، طی سال های 1385 تا 1387 عکس العمل 89 رقم بومی و وارداتی تجاری سیب در شرایط آلودگی طبیعی با استفاده از سیستم استاندارد گروه بندی ارقام برای مقاومت به آتشک توسط شاخص بلتسویل (USDA) در کلکسیون ارقام تجارتی موجود در ایستگاه تحقیقات باغبانی کمالشهر کرج مورد ارزیابی قرار گرفت. دراین مطالعه تفاوت معنی داری در ارقام مورد ارزیابی مشاهده گردید (P<0%). در مجموع، 19 رقم (21%) در گروه بسیار مقاوم، 51 رقم (57%) نیمه مقاوم، 17 رقم (19%) حد وسط و 2 رقم (2%) در گروه نیمه حساس قرار گرفت، ولی هیچ رقمی در گروه بسیار حساس جای نگرفت. ارقام ثبت شده بومی تجاری و مهم همچون مشهد نوری، شیخ احمد و رقم جدید شربتی، در کنار ارقام تجاری وارداتی Early Red One, Cooper Spur, Hi- Early, Northern Spy, Red Spur, Prime Gold, Red Chief در گروه بسیار مقاوم جای گرفتند. بیشترین شدت بیماری (سطح احتمال 1%) در سال 1386 رخ داد.

آمار یکساله:  

بازدید 730

دانلود 216 استناد 0 مرجع 1
نویسندگان: 

DIXON L.B. | SUBAR A.F. | PETERS U.

نشریه: 

JOURNAL OF NUTRITION

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2007
  • دوره: 

    137
  • شماره: 

    -
  • صفحات: 

    2443-2450
تعامل: 
  • استنادات: 

    383
  • بازدید: 

    9800
  • دانلود: 

    15214
کلیدواژه: 
چکیده: 

آمار یکساله:  

بازدید 9800

دانلود 15214 استناد 383 مرجع 0
litScript