نتایج جستجو

824

نتیجه یافت شد

مرتبط ترین ها

اعمال فیلتر

به روزترین ها

اعمال فیلتر

پربازدید ترین ها

اعمال فیلتر

پر دانلودترین‌ها

اعمال فیلتر

پر استنادترین‌ها

اعمال فیلتر

تعداد صفحات

83

انتقال به صفحه



فیلترها/جستجو در نتایج    

فیلترها

سال

بانک‌ها



گروه تخصصی









متن کامل


مرکز اطلاعات علمی SID1
اسکوپوس
مرکز اطلاعات علمی SID
ریسرچگیت
strs
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1391
  • دوره: 

    4
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    265-273
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    677
  • دانلود: 

    190
چکیده: 

به منظور بررسی مقاومت انواع ریزکپسول های روغن ماهی در شکمبه و میزان خروج روغن از این ریزکپسول ها و تاثیر آنها بر تولید گاز و قابلیت هضم در شرایط شکمبه در مقایسه با تیمارهای حاوی روغن ماهی محافظت نشده سه آزمایش انجام شد. در آزمایش اول تاثیر pH شکمبه و شیردان بر میزان باز شدن دیواره ریزکپسول ها و خروج روغن در محیط آبی، در آزمایش دوم میزان تولید گاز و تاثیر روغن ماهی ریزکپسوله شده بر کینتیک تخمیری شکمبه و در آزمایش سوم تاثیر روغن ماهی ریزکپسوله شده بر تجزیه پذیری مواد در شکمبه با روش آزمایشگاهی (Batch culture) مطالعه شد. تیمارهای آزمایشی برای آزمایش اول شامل: 1) ریزکپسول ساده، 2) ریزکپسول اسید تانیکی و 3) ریزکپسول کلسیمی با زمان انکوباسیون 24 ساعت بود. در آزمایش تولید گاز دو نوع جیره پایه شامل جیره علوفه ای (یونجه خشک) و جیره کامل (نسبت 40: 60 علوفه به کنسانتره) و هشت تیمار برای هر جیره شامل: 1) کنترل (فاقد افزودنی)، 2) روغن ماهی (4 درصد ماده خشک جیره پایه)، 3) پودر آب پنیر و روغن ماهی (به ترتیب 12 و 4 درصد ماده خشک جیره پایه)، 4) پودر آب پنیر و اسید تانیک (به ترتیب 12 و 1.2 درصد ماده خشک جیره پایه)، 5) پودر آب پنیر، روغن ماهی و اسید تانیک (به ترتیب 12، 4 و 1.2 درصد ماده خشک جیره پایه)، 6) ریزکپسول ساده (16 درصد جیره پایه)، 7) ریزکپسول اسید تانیکی (17.2 درصد جیره پایه) و 8) ریزکپسول کلسیمی (17.2 درصد جیره پایه) با 72 ساعت زمان انکوباسیون استفاده شد. در آزمایش سوم از یونجه خشک به عنوان جیره پایه با شش تیمار شامل: 1) کنترل (فاقد افزودنی)، 2) روغن ماهی، 3) پودر آب پنیر و روغن ماهی، 4) ریزکپسول ساده، 5) ریزکپسول اسید تانیکی، 6) ریزکپسول کلسیمی (نسبت تیمارها یکسان با آزمایش تولید گاز در نظر گرفته شد) در 24 ساعت زمان انکوباسیون استفاده شد. در آزمایش اول میزان خروج روغن ماهی از ریزکپسول های ساده، اسید تانیکی و کلسیمی تحت شرایط pH شکمبه به ترتیب 74، 7 و 12 درصد و در pH شیردان به ترتیب 74، 59 و 67 درصد از کل روغن ماهی کپسوله شده بود که برای ریزکپسول اسید تانیکی در شرایط pH شکمبه به صورت معنی داری (P<0.05) کمتر از دو تیمار دیگر و در تیمار ریزکپسول کلسیمی به صورت معنی داری (P<0.05) کمتر از ریزکپسول ساده بود. شرایط یکسانی برای تیمارهای مورد آزمایش در pH شیردان مشاهده شد. در آزمایش تولید گاز تیمارهای حاوی ریزکپسول اسید تانیکی بهترین عملکرد تولید گاز را در مقایسه با بقیه تیمارها نسبت به تیمار کنترل داشت و در جیره بر پایه علوفه اختلاف معنی داری بین این تیمار با تیمار کنترل مشاهده نشد. در آزمایش سوم درصد آزادسازی روغن ماهی از ریزکپسول های ساده، اسید تانیکی و کلسیمی به ترتیب 78.72، 13.52 و 26.2 در شرایط شبیه سازی شده شکمبه بود. تجزیه پذیری ماده خشک در تیمار حاوی ریزکپسول اسید تانیک با تیمار کنترل اختلاف معنی داری نداشت (p>0.05)، از طرفی تیمارهای حاوی ریزکپسول های کلسیمی و اسید تانیکی در مقایسه با تیمارهای حاوی روغن ماهی محافظت نشده به طور معنی داری دارای عملکرد بهتری بود (p<0.05). با توجه به نتایج به دست آمده، تیمارهای حاوی مکمل روغن ماهی کپسوله شده نسبت به تیمارهای حاوی روغن ماهی محافظت نشده، عملکرد بهتری نشان داد. از این رو، می توان انتظار داشت که با استفاده از ریزکپسول های دارای دیواره مقاوم به باز شدن در شرایط شکمبه بتوان تاثیرات ضدمیکروبی اسیدهای چرب غیراشباع را در شکمبه کاهش داد و از آن به عنوان یک روش تغذیه ای برای دستکاری یا تغییر ترکیب اسیدهای چرب تولیدات دامی استفاده نمود.

آمار یکساله:  

بازدید 677

دانلود 190 استناد 0 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1393
  • دوره: 

    -
  • شماره: 

    105
  • صفحات: 

    193-202
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    1163
  • دانلود: 

    331
چکیده: 

در این مطالعه، تاثیر فرآوری های اوره (5 درصد)، آمونیاک (3.5 درصد)، هیدروکسید سدیم (5 درصد)، هیدروکسید کلسیم (4 درصد)، اسید سولفوریک (5 درصد) و پرکسید هیدروژن (5 درصد) بر pH، محلولیت ماده خشک، الیاف، لیگنین، سیلیکا، ترکیبات فنولیک، ساختار سلولز و همی سلولز و تجزیه پذیری ماده خشک و کربوهیدرات های دیواره سلولی کاه برنج ارزیابی شد. پس از فرآوری، کاه های برنج در سیلوهای آزمایشگاهی به مدت 1 ماه سیلو شدند و سپس تحت تجزیه شیمیایی، آزمون FTIR (آنالیز مادون قرمز فوریر) و تجزیه پذیری شکمبه ای (گاو فیستوله شده) قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که فرآوری کاه با اوره تاثیر قابل ملاحظه ای بر خواص شیمیایی و بهبود تجزیه پذیری شکمبه ای کاه برنج ندارد (P>0.05). آمونیاک تاثیر کمی بر محلولیت ماده خشک و کربوهیدرات های دیواره سلولی (P>0.05) ولی تاثیر به سزایی در آزادی ترکیبات فنولی و افزایش تجزیه پذیری دیواره سلولی داشت (P<0.01). بیشترین میزان محلولیت ماده خشک، ترکیبات فنولی و کربوهیدرات های دیواره سلولی با فرآوری اسیدی حاصل گردید (P<0.01). فرآوری اسیدی، تجزیه پذیری ماده خشک کاه را افزایش، ولی پیوندهای هیدروژنی داخل میکروفیبریل سلولز و تجزیه پذیری کربوهیدرات های دیواره سلولی را کاهش داد ((P<0.01. فرآوری با پرکسید هیدروژن، پیوندهای عرضی اسمزی بین ترکیبات دیواره سلولی را افزایش داد در حالی که بر سایر ترکیبات کاه تاثیری نداشت (P>0.05) تجزیه پذیری ماده خشک و بویژه بخش همی سلولز با پرکسید هیدروژن کاهش یافت (P<0.01). بیشترین میزان تجزیه پذیری، محلولیت سیلیکا و ترکیبات فنولیک با فرآوری سود بدست آمد (P<0.01). فرآوری پرکسید هیدروژن با افزایش اتصالات عرضی و فرآوری اسید سولفوریک باکاهش pH کاه باعث افت تجزیه پذیری شده در حالی که فرآوری آمونیاک و سود بدون تاثیر منفی بر خواص شیمیایی کاه، تجزیه پذیری شکمبه را به طور قابل توجهی افزایش دادند.

آمار یکساله:  

بازدید 1163

دانلود 331 استناد 0 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1391
  • دوره: 

    1
  • شماره: 

    4
  • صفحات: 

    53-61
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    1182
  • دانلود: 

    226
چکیده: 

این آزمایش به منظور تعیین تجزیه پذیری ماده خشک و پروتئین خام کنجاله سویا و کنجاله سویا فرایند شده با زایلوز در شکمبه، با استفاده از سه راس گاو ماده هلشتاین فیستولاگذاری شده از ناحیه شکمبه به روش کیسه های نایلونی انجام شد. هر کیسه حاوی 7.5 گرم نمونه برای زمان های 0، 2، 4، 8، 16، 24 و 48 ساعت جهت قرار گرفتن در شکمبه بود. در کنجاله سویا فرایند شده با زایلوز، بخش سریع تجزیه شونده (a) ماده خشک نسبت به کنجاله سویا کمتر بود (21 در برابر 27 درصد). بخش سریع تجزیه شونده (a) پروتئین خام کنجاله سویا فرایند شده با زایلوز نیز به طور معنی داری کمتر بود (3 در برابر 20 درصد). درصورتی که بخش کند تجزیه شونده (b) پروتئین خام در کنجاله سویا فرایند شده با زایلوز افزایش معنی داری را نشان داد (84 در برابر 78 درصد). تجزیه پذیری موثر پروتئین خام در سرعت های عبور 5 و 8 درصد در ساعت، برای کنجاله سویا فرایند شده با زایلوز به طور معنی داری کمتر از کنجاله سویا بود (27 و 20 در برابر 62 و 53 درصد). بنابراین می توان نتیجه گرفت که در اثر فرایند کنجاله سویا با زایلوز نسبت پروتئین عبوری از شکمبه در مقایسه با کنجاله سویا افزایش می یابد.

آمار یکساله:  

بازدید 1182

دانلود 226 استناد 0 مرجع 0
گارگاه ها آموزشی
نویسندگان: 

PARAND E. | VAKILI A.R. | DANESH MESGARAN M.

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2016
  • دوره: 

    6
  • شماره: 

    2
  • صفحات: 

    277-284
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    35102
  • دانلود: 

    17798
چکیده: 

DVE2010 system was used for model prediction of nutrient supply to ruminants from soy bean meal (SBM), extruded soy bean meal (SBE) and full-fat soybean meal (FSBM). Extruded soy bean meal had the highest truly absorbed RUMEN undegraded protein in the small intestine (ARUP) followed by SBM and FSBM. There was no significant difference between SBE and FSBM in the case of truly absorbed RUMEN synthesized microbial protein (AMCP) in the small intestine and largest possible microbial protein synthesis, based on the available amount of energy at RUMEN level (MCPe) but SBM had a higher AMCP and MCPe compared to the other soy bean meal sources. Endogenous protein loss (ECP) was highest in SBE while there was no significant difference between SBM and FSBM in ECP. Extruded soy bean meal had highest total metabolizable protein (DVE) followed by SBM and FSBM. Modeling nutrient supply to dairy cows using DVE2010 system can offer valuable quantitative data on total amount of true protein digested in the small intestine from different sources which may be used to formulate diets to lower hazardous consequences of nitrogen leakage to environment.

آمار یکساله:  

بازدید 35102

دانلود 17798 استناد 0 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1394
  • دوره: 

    7
  • شماره: 

    2
  • صفحات: 

    120-128
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    424
  • دانلود: 

    191
چکیده: 

لطفا برای مشاهده چکیده به متن کامل (PDF) مراجعه فرمایید.

آمار یکساله:  

بازدید 424

دانلود 191 استناد 0 مرجع 0
نویسندگان: 

ISAH O.A. | BABAYEMI O.J.

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2010
  • دوره: 

    12
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    289-297
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    53187
  • دانلود: 

    44466
چکیده: 

Nutritive value of RUMEN Epithelial Scraping (REP) was assessed using in sacco and in vivo procedures. Concentrates were so formulated that 0% (A), 35% (B), 70% (C), and 100% (D) of Soybean Meal (SBM), were replaced (weight for weight) with REP. In a completely randomized design, 16 West African Dwarf (WAD) goats were randomly allocated to the experimental diets to assess feed intake and digestibility. In a second trial, the concentrates, SBM and the REP were degraded in the RUMEN of fistulated goats to determine Dry Matter (DM) and Crude Protein (CP) DEGRADABILITY. No significant difference (P< 0.05) was observed in DM and CP consumption of goats on the various dietary treatments. The variation observed for digestible DM and CP among diets were significant (P< 0.05). The highest value of digestibility coefficients of DM and CP were observed in diet B (77.72% and 79.2% respectively). There were significant differences observed (P< 0.05) in the DM and CP degradation characteristics of the different samples incubated in the RUMEN of goats. RUMEN epithelial waste contained more soluble fractions (30.13% DM and 71.04% CP) than soybean meal (29.82% DM and 18.6% CP), and it was shown that increasing REP in the concentrate increases the soluble DM and CP (P< 0.05). The results indicated that REP is nutritive and can replace SBM at reasonable levels in goat production enterprise.

آمار یکساله:  

بازدید 53187

دانلود 44466 استناد 0 مرجع 0
strs
نویسندگان: 

MADIBELA O.R. | GIDDIE B. | MOKWENA K.K.

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2013
  • دوره: 

    3
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    39-45
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    54761
  • دانلود: 

    53672
چکیده: 

Three cannulated Tswana steers were used to investigate the RUMEN DEGRADABILITY of mopane worm (Imbra-sia belina) by measuring the amount of dry matter (DM) and crude protein (CP) disappearing at incubation periods up to 72 h. The effective DEGRADABILITY (ED) of DM and CP in the RUMEN was calculated at outflow rates of 0.03 / h (ED0.03) and 0.05 / h (ED0.05). RUMEN degradable CP (RDP) was estimated as the amount of CP x ED 0.05 and RUMEN undegraded protein (RUP) was calculated as CP minus RDP. The soluble DM, slowly degradable DM, ED0.03 and ED 0.05, and degradation rate of evacuated (i.e. fresh leaves and faecal material removed) mopane (EM) and intact mopane (IM) were similar (P>0.05).Water soluble protein fraction, slowly degradable protein, degradation rate and RDP were also similar (P>0.05) between EM and IM samples. However, EM had significantly more (P<0.01) RUP than IM samples. The current results support previously observations that removal of gut contents from mopane worms increased CP, consequently improving RUP. Further research is needed to evaluate the effects of roasting on DEGRADABILITY of EM and IM as well as the availability of amino acids post-ruminally.

آمار یکساله:  

بازدید 54761

دانلود 53672 استناد 0 مرجع 0
نویسندگان: 

NASEHI M. | TORBATINEJAD N.M. | ZEREHDARAN S. | SAFAEI A.R.

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2014
  • دوره: 

    4
  • شماره: 

    2
  • صفحات: 

    257-261
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    47562
  • دانلود: 

    20594
چکیده: 

This study was conducted to investigate the effect of biological treatment with Pleurotus florida fungi on chemical composition and RUMEN dry matter (DM) and organic matter (OM) DEGRADABILITY of wheat and barley straw. Wheat and barley straw were collected from Golestan province of Iran and after pasteurization mixed with fungi spawn (than 5% by weight). After 21 days samples were dried in oven (60oC) in order to stop fungi growth. Dry matter (DM) and organic matter (OM) degradation determined using nylon bag technique with two fistulated Dalagh rams and samples were incubated at zero to 96 hours in RUMEN. Fungi cultivation significantly decreased the amount of dry matter (DM), Neutral detergent fiber (NDF) and acid detergent fiber (ADF) in wheat and barley straw (P<0.01). Ash and crude protein (CP) content significantly increased with processing by fungi in treatments (P<0.01). Ether extract (EE) and acid detergent lignin (ADL) content did not differ by processing with fungi. The soluble fraction (a) and potential DEGRADABILITY (a+b) of dry matter (DM) increased (P<0.05) by processing with fungi in both straw. The insoluble but potentially degradable fraction (b) of dry matter (DM) DEGRADABILITY increased (P<0.05) by processing with fungi in wheat straw, but did not change in Barley straw. The and a + b fractions of organic matter (OM) DEGRADABILITY increased (P<0.01) by processing in both straw. The b fraction of organic matter (OM) DEGRADABILITY increased (P<0.01) by processing with fungi in wheat straw, but did not observed difference in Barley straw. Therefore, it has been concluded that the treating the wheat and barley straw with fungi improved the nutritive value in the present study.

آمار یکساله:  

بازدید 47562

دانلود 20594 استناد 0 مرجع 393
نویسندگان: 

GHADAMI M. | Teimouri Yansari a. | Chashnidel y.

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2019
  • دوره: 

    9
  • شماره: 

    4
  • صفحات: 

    609-615
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    19425
  • دانلود: 

    15895
چکیده: 

The objective of this study was to investigate the effects of cut and irrigation water quality on chemical composition and in situ dry matter (DM), crude protein (CP) and neutral detergent fiber (NDF) degradabil-ity of alfalfa. Three fistulated Zel sheep (approximately 2 years old) were used in a complete randomized design to evaluate the in situ RUMEN DEGRADABILITY. Ruminal incubation times consisted of 0, 3, 6, 9, 12, 24, 48, and 72 h. The results showed that increasing the cut of maturity and irrigation with saline water significantly cause to increase the components of cell wall (P=0. 0011) and decrease the protein concentrations in alfalfa (P=0. 0001). Except the quickly RUMEN DEGRADABILITY of DM that in first cut of alfalfa was higher, other parameters of ruminal DEGRADABILITY of DM were not different. Ruminal NDF DEGRADABILITY in second cut of alfalfa, that irrigated with saline water, was higher (P=0. 0143). Degradation rate of NDF in first cut of alfalfa, and effective RUMEN degradation of NDF at different passage rate in alfalfa that irrigated with saline water were higher. Slowly ruminal CP DEGRADABILITY (P=0. 001) and effective degradation at different passage rate of alfalfa, that irrigated with saline water, were higher. The cut did not effect on CP DEGRADABILITY of alfalfa. Our experiment indicates that increasing water salinity have not a negative effect on alfalfa forage quality.

آمار یکساله:  

بازدید 19425

دانلود 15895 استناد 0 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1390
  • دوره: 

    21
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    89-103
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    1022
  • دانلود: 

    604
چکیده: 

این پژوهش به منظور تعیین اثر غیرفعال کردن ترکیبات فنولیک موجود در علوفه خشک اسپرس با استفاده از پلی اتیلن گلیکول (وزن مولکولی 6000) و آب بر تجزیه پذیری، قابلیت هضم و فراسنجه های خونی و شکمبه ای گاوهای هلشتاین انجام گرفت. از 3 راس گاو غیرشیرده هلشتاین بالغ چند بار زایش، در قالب طرح چرخشی متوازن و با 3 جیره غذایی و 3 دوره 17 روزه (10 روز عادت پذیری و 7 روز جمع آوری نمونه) استفاده گردید. میزان تانن های متراکم قابل استخراج علوفه شاهد 21.3 گرم بر کیلوگرم ماده خشک بود که در اثر هر دو روش فرآوری بیش از 90 درصد کاهش یافت. فرآوری ها سبب افزایش معنی دار قابلیت هضم ماده آلی، پروتئین خام و دیواره سلولی و انرژی قابل متابولیسم علوفه اسپرس شد (P<0.05). غلظت کل اسیدهای چرب فرار در شکمبه و نسبت های مولی آنها تحت تاثیر روش های فرآوری قرار نگرفت. فرآوری علوفه اسپرس توانست 2 ساعت پس از خوراک دهی به صورت معنی داری سبب افزایش نیتروژن آمونیاکی مایع شکمبه گردد (P<0.05). میزان گلوکز، اوره و کراتینین پلاسمای خون گاوها تحت تاثیر فراوری ها قرار نگرفت. تجزیه پذیری ماده خشک علوفه اسپرس در حیوانات مصرف کننده علوفه فرآوری شده با پلی اتیلن گلیکول نسبت به شاهد و فرآوری با آب بصورت معنی داری بالاتر بود (P<0.05). با توجه به نتایج حاصل از این آزمایش می توان عنوان کرد که فرآوری علوفه خشک اسپرس با پلی اتیلن گلیکول و آب به منظور کاهش ترکیبات فنولیک سبب افزایش قابلیت دسترسی مواد مغذی بخصوص نیتروژن شد. بین این دو روش فرآوری، فرآوری با آب قابلیت استفاده در شرایط عملی در دامداری های کشور را دارا می باشد.

آمار یکساله:  

بازدید 1022

دانلود 604 استناد 0 مرجع 0
litScript