نتایج جستجو

318

نتیجه یافت شد

مرتبط ترین ها

اعمال فیلتر

به روزترین ها

اعمال فیلتر

پربازدید ترین ها

اعمال فیلتر

پر دانلودترین‌ها

اعمال فیلتر

پر استنادترین‌ها

اعمال فیلتر

تعداد صفحات

32

انتقال به صفحه



فیلترها/جستجو در نتایج    

فیلترها

سال

بانک‌ها



گروه تخصصی








متن کامل


مرکز اطلاعات علمی SID1
اسکوپوس
دانشگاه غیر انتفاعی مهر اروند
ریسرچگیت
strs
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1392
  • دوره: 

    10
  • شماره: 

    4 (پیاپی 40)
  • صفحات: 

    73-80
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    1612
  • دانلود: 

    307
چکیده: 

مقدمه: حبوبات از منابع مهم غذایی سرشار از پروتئین برای تغذیه به شمار می آید. همچنین ارزش بیولوژیکی پروتئین حبوبات به سبب دارا بودن بسیاری از اسیدهای آمینه ضروری در مقایسه با سایر منابع تامین کننده پروتئین بسیار بالا می باشد.مواد و روش ها: در این تحقیق ترکیب شیمیایی و خواص کاربردی (ظرفیت جذب آب و روغن، امولسیون کنندگی و تولید کف) آرد 4 رقم از حبوبات ایرانی (باقلا، نخود، ماش و لوبیا قرمز) بررسی شد.یافته ها: نتایج نشان داد که میزان پروتئین، چربی، خاکستر و رطوبت موجود در آرد این حبوبات نسبت به یکدیگر بسیار متفاوت اند به طوری که میزان پروتئین در آرد نخود از همه بیشتر (حدود 43.33 درصد) و پس از آن به ترتیب در ماش، لوبیا و باقلا قرار دارد. ظرفیت جذب آب در محدوده 0.78 تا 1.38 گرم بر گرم بود در حالی که ظرفیت جذب روغن در بازه 0.79 تا 0.92 گرم بر گرم قرار داشت. ظرفیت امولسیون کنندگی حبوبات بین 16 تا 26 درصد بود.نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که لوبیا قرمز قابلیت استفاده به عنوان جزئی از فرمولاسیون غذاهای عملگر را دارد که ارزش غذایی و ویژگی های عملکردی فرآورده را افزایش می دهد.

آمار یکساله:  

بازدید 1612

دانلود 307 استناد 0 مرجع 14
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1397
  • دوره: 

    10
  • شماره: 

    4
  • صفحات: 

    1121-1134
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    443
  • دانلود: 

    239
چکیده: 

به منظور بررسی تأثیر کشت مخلوط غلات-لگوم بر علف های هرز، آزمایشی در سال زراعی 94-1393 در دانشکده کشاورزی داراب، دانشگاه شیراز اجرا شد. در این آزمایش 16 تیمار (کشت خالص گندم (Triticum aestivum L. )، جو (Hordeum vulgare L. )، تریتیکاله (X Triticosecale witmack)، نخود (Cicer arietinum L. ) و باقلا (Vicia faba L. ) با و بدون علف هرز، و شش تیمار کشت مخلوط جایگزینی گندم-نخود، گندم-باقلا، جو-نخود، جو-باقلا، تریتیکاله-نخود و تریتیکاله-باقلا بدون کنترل علف هرز) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار بررسی شد. تیمارهای وجین به صورت دستی اعمال گردید. عملیات کاشت غلات و لگوم ها به صورت همزمان انجام شد. نتایج نشان داد که کمترین تراکم و زیست توده علف های هرز در تیمارهایی بود که جو حضور داشت. برای مثال، کمترین زیست توده نهایی علف های هرز در تیمارهای کشت خالص جو با علف هرز (1 گرم در متر مربع)، کشت مخلوط جو + باقلا (67/12 گرم در متر مربع و کشت مخلوط جو + نخود (56 گرم در متر مربع) مشاهده شد. کمترین تنوع گونه ای در تیمارهای جو + نخود (صفر) و جو با علف هرز (007/0) به دست آمد. به طور کلی، تنوع گونه ای در بسیاری از تیمارهای مخلوط مشابه یا کمتر از تیمارهای کشت خالص بدون کنترل علف هرز بود. در این آزمایش غلات رشد خوبی در مقایسه با علف های هرز و لگوم ها داشتند و توانستند رشد علف های هرز را در تیمارهای کشت مخلوط نسبت به تیمارهای کشت خالص لگوم به-طور قابل توجهی کاهش دهند. بنابراین توصیه می شود که برای کاهش رشد علف های هرز در لگوم ها، از کشت مخلوط با غلات استفاده شود.

آمار یکساله:  

بازدید 443

دانلود 239 استناد 0 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1394
  • دوره: 

    25
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    45-64
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    549
  • دانلود: 

    188
چکیده: 

لطفا برای مشاهده چکیده به متن کامل (PDF) مراجعه فرمایید.

آمار یکساله:  

بازدید 549

دانلود 188 استناد 0 مرجع 0
گارگاه ها آموزشی
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1399
  • دوره: 

    13
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    85-98
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    207
  • دانلود: 

    182
چکیده: 

سابقه و هدف: یکی از راهکارهای کلیدی در کشاورزی پایدار بازگرداندن تنوع به محیط های کشاورزی و مدیریت مؤثر آن است. کشت مخلوط عبارت است از کشت همزمان دو یا بیش از دو گونه در یک قطعه زمین در طول یک فصل زراعی، که یک روش مهم در توسعه سیستم تولید پایدار بویژه در سیستم هایی که هدف آن ها محدود ساختن مصرف نهاده های خارجی مانند کود و علف کش های شیمیایی است. در قیاس با تک کشتی سیستم کشت مخلوط استفاده بالاتری از منابع مثل کارایی مصرف مواد غذایی، کارایی مصرف آب و کارایی مصرف زمین دارد. این مطالعه به منظور ارزیابی سودمندی سیستم کشت مخلوط آفتابگردان و لگوم (للوبیا و سویا) انجام شد. مواد و روش ها: آزمایش به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه آموزشی و پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا همدان طی دو سال زراعی 1392 و 1393 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل کشت خالص آفتابگردان، لوبیا و سویا و کشت های مخلوط افزایشی 30، 60 و 90 درصد لوبیا با آفتابگردان و کشت های مخلوط افزایشی 30، 60 و 90 درصد سویا با آفتابگردان بودند. ارزیابی کشت مخلوط بر اساس شاخص های نسبت برابری زمین، بهره وری سیستم، غالبیت، رقابت، مجموع ارزش نسبی، نسبت معادل سطح زیر کشت و زمان و ضریب ازدحام نسبی صورت گرفت. یافته ها: بر اساس نتایج این تحقیق، عملکرد دانه هر سه گونه و عملکرد معادل تحت تأثیر الگوهای کشت قرار گرفتند. بیشترین عملکرد دانه آفتابگردان، لوبیا و سویا در کشت خالص به دست آمد و کشت مخلوط به افت عملکرد دانه این محصولات منجر شد. با این حال عملکرد معادل آفتابگردان در کشت های مخلوط با 60 و 90 درصد لوبیا و سویا بیش از عملکرد خالص بود. در این تیمارها شاخص های نسبت برابری زمین، غالبیت، رقابت، مجموع ارزش نسبی، نسبت معادل سطح زیر کشت و زمان و ضریب ازدحام نسبی بالاتر از یک و شاخص رقابت کمتر از یک بود که نشان دهنده ی سودمندی سیستم کشت مخلوط است. از طرفی با توجه به شاخص غالبیت، گیاه آفتابگردان نسبت به لوبیا و سویا غالب بود. نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که سیستم کشت مخلوط عملکرد دانه معادل آفتابگردان را نسبت به کشت خالص آفتابگردان افزایش داد. به طورکلی کشت مخلوط آفتابگردان و لگوم (لوبیا و سویا) در بیشتر تیمارها برتر از کشت خالص گیاهان بود که با بهبود عملکرد اقتصادی و کارایی استفاده از زمین همراه بود.

آمار یکساله:  

بازدید 207

دانلود 182 استناد 0 مرجع 0
نویسندگان: 

AHMADZADEH GHAVIDEL R.

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2014
  • دوره: 

    1
  • شماره: 

    SUPPL. (1)
  • صفحات: 

    64-65
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    37444
  • دانلود: 

    29884
چکیده: 

Background: Although breast milk is adequate to meet the energy and nutrient requirements of an infant up to four to six months of age, thereafter it is insufficient to sustain normal growth and needs to be supplemented with other foods, such as supplementary foods. Inexpensive and available plant protein sources such as LEGUMEs can be used in child feeding. Germination of LEGUMEs is an applicable and easy method to reduce the antinutritional factors and consequently increase the availability of minerals and digestibility of protein and starch. Objective: The objective of this study was to evaluate the protein quality of formulated supplementary foods by use of bioassay procedures.Methods: Two weaning foods were formulated with 60% roasted wheat flour, 25% germinated and dehulled green gram flour, 10% skim milk powder and 5% carrot powder (WG); and 60% rice, 25% germinated and dehulled lentil, 10% skim milk powder and 5% carrot powder (RL). The formulated supplementary foods were made to 30% slurry and then roller dried. They were tested previously for nutritional qualities. Sixty weanling rats of albino strain, balanced for sex distribution, 21-23 days of age, were divided with randomized block design to ten groups. They were fed 8% protein reference standard diet for two days. One group of animals received the basal diet (0% protein). Three groups of animals received reference diets containing three levels of skim milk powder (SMP) (3, 6 and 9%) and six groups received experimental diets containing three levels of the test materials (3, 6 and 9 % of each weaning food).The protein content of formulated diets was analysed by Kjeldahl method. The animals were fed ad libitum for a 14-day experimental period, obtaining weight changes twice weekly and daily food intake. Data were analyzed statistically and relative protein value (RPV), nitrogen growth index (NGI), relative nitrogen growth index (RNGI), net protein ratio (NPR) and relative net protein ratio (RNPR) were estimated.Results: Relative protein value (RPV) and Relative Nitrogen Growth Index (RNGI) were 0.9, 0.85 and 0.78, 0.95 for wheat and green gram based (WG) and rice and lentil based (RL) supplementary foods respectively. Both supplementary foods had high Net Protein Ratio (NPR) and Relative Net Protein Ratio (RNPR).Conclusion: The results confirm that RL supplementary food had higher protein quality but both the formulations can be used safely as weaning or supplementary food.

آمار یکساله:  

بازدید 37444

دانلود 29884 استناد 0 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1395
  • دوره: 

    18
  • شماره: 

    4
  • صفحات: 

    1017-1031
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    550
  • دانلود: 

    248
چکیده: 

به منظور بررسی میزان جذب عناصر غذایی کم مصرف فلزی در کشت مخلوط غلات-لگوم، در سال زراعی 94-1393 آزمایشی مزرعه ای در دانشکده کشاورزی داراب، دانشگاه شیراز انجام شد. در این آزمایش 10 تیمار تک کشتی گندم، جو، تریتیکاله، نخود و باقلا با و بدون حضور علف هرز، و شش تیمار کشت مخلوط گندم+ نخود، گندم+ باقلا، جو+ نخود، جو+ باقلا، تریتیکاله+ نخود و تریتیکاله+ باقلا با حضور علف هرز در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار ارزیابی شد. نتایج نشان داد که تیمارهای آزمایش تاثیر معنی داری بر جذب عناصر آهن، روی، مس و منگنز داشتند، به طوریکه بیشترین محتوای آهن، روی، مس و منگنز شاخساره غلات به ترتیب در تیمارهای تک کشتی تریتیکاله بدون علف هرز (353.2 میلی گرم بر کیلوگرم)، کشت مخلوط جو + باقلا (20.18 میلی گرم بر کیلوگرم)، کشت مخلوط گندم + باقلا (23.59 میلی گرم بر کیلوگرم) و تک کشتی گندم بدون علف هرز (28.22 میلی گرم بر کیلوگرم) به دست آمد. بیشترین محتوای آهن، روی، مس و منگنز شاخساره لگوم ها نیز به ترتیب در تیمارهای کشت مخلوط گندم + باقلا (673.1 میلی گرم بر کیلوگرم)، کشت مخلوط جو + نخود (26.24 میلی گرم بر کیلوگرم)، کشت مخلوط ترتیکاله + باقلا (28.33 میلی گرم بر کیلوگرم) و تک کشتی باقلا بدون علف هرز (32.26 میلی گرم بر کیلوگرم) مشاهده شد. ترتیب میزان جذب عناصر کم مصرف فلزی در گندم، جو، تریتیکاله، باقلا و علف های هرز به صورت آهن > منگنز > روی بود.

آمار یکساله:  

بازدید 550

دانلود 248 استناد 0 مرجع 0
strs
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2012
  • دوره: 

    15
  • شماره: 

    9
  • صفحات: 

    538-544
تعامل: 
  • استنادات: 

    594
  • بازدید: 

    124130
  • دانلود: 

    82140
چکیده: 

BACKGROUND: Studies on the association between LEGUME intake and metabolic syndrome (MetS) are sparse. The objective of this study is to evaluate the association between LEGUME intake, MetS, and its components.METHODS: This study was conducted on 80 subjects (48% female) with MetS as cases and 160 age and gender-matched healthy controls. Anthropometric measures, blood pressure, fasting blood glucose, and lipid profiles were evaluated by standard methods. Dietary data were collected using a food frequency questionnaire (FFQ) and LEGUME intake was determined. MetS was defined according to the definition of the Adult Treatment Panel III.RESULTS: The mean (SD) intake of LEGUMEs was 1.4 (0.9) servings/week for cases and 2.3 (1.1) servings/week for control subjects (P<0.05). After adjustment for potential confounders, decreases in mean systolic blood pressure, fasting blood glucose, and increase in HDL cholesterol levels were observed across increasing quartile categories of LEGUME intake. After adjustments for life style and food groups, subjects in the highest quartile of LEGUME intake had lower odds of having MetS compared with those in the lowest quartile [odds ratio (OR): 0.25; 95% CI: 0.11-0.64, P<0.05], an association that weakened after adjustment for body mass index (BMI), but remained significant (OR: 0.28; 95% CI: 0.12-0.81, P<0.05).CONCLUSIONS: LEGUME intake is inversely associated with the risk of having MetS and some of its components.

آمار یکساله:  

بازدید 124130

دانلود 82140 استناد 594 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1399
  • دوره: 

    51
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    51-62
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    377
  • دانلود: 

    228
چکیده: 

به منظور بررسی اثر کشت مخلوط افزایشی لگوم و غله (جو رقم آبیدر و ماشک برگ درشت) بر شاخص های اکولوژیک تنوع گونه ای و غالبیت علف های هرز، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه لرستان، در دو سال زراعی 95-1393، به-صورت فاکتوریل چهار در پنج و با سه تکرار، در یک مکان و به صورت دیم اجرا شد. تیمارهای کشت مخلوط، تعداد و وزن خشک کل علف های هرز را به طور معنی داری نسبت به تک کشتی کاهش دادند. بهترین تیمارها در سال اول و دوم از جهت کنترل علف های هرز به ترتیب یک بار وجین و نسبت های بذری 70: 100 (جو: ماشک) و 100: 100 و دوبار وجین × 70: 100 بود. همچنین اثر متقابل سه فاکتور مورد مطالعه (سال، علف هرز و کشت مخلوط)، بیانگر سهم به سزای ترکیب 40: 100 و 70: 100 به همراه یک بار وجین در کاهش وزن خشک علف های هرز بود (در سال اول به ترتیب برابر 98/17 و 16/17 گرم در متر مربع). این اثر متقابل در سال دوم نیز کم ترین وزن خشک علف هرز را داشت (82/20 و 20 گرم). کم ترین غنای گونه ای نیز به تیمارهای یک بار و دوبار وجین و عدم وجین با نسبت بذری 100: 100 تعلق داشت. همچنین تیمارهای بالا در سال اول، بیش از سال دوم غالبیت علف های هرز را نشان دادند.

آمار یکساله:  

بازدید 377

دانلود 228 استناد 0 مرجع 0
نویسندگان: 

نشریه: 

PUBLIC HEALTH NUTRITION

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2017
  • دوره: 

    20
  • شماره: 

    2
  • صفحات: 

    245-254
تعامل: 
  • استنادات: 

    810
  • بازدید: 

    7557
  • دانلود: 

    18881
کلیدواژه: 
چکیده: 

آمار یکساله:  

بازدید 7557

دانلود 18881 استناد 810 مرجع 0
نویسندگان: 

رمضانی بهاره

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1385
  • دوره: 

    14
  • شماره: 

    1 (پیاپی 23)
  • صفحات: 

    32-37
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    650
  • دانلود: 

    193
چکیده: 

به منظور تعیین بهترین روش مقاوم سازی بذر به تنش خشکی، آزمایشی در قالب طرح دوبار خرد شده انجام شد. فاکتور اصلی شامل 4 سطح تنش خشکی (%100 FC, %75 FC, %50 FC, %25 FC) و اولین فاکتور فرعی شامل چهار گونه لگوم Trigonella foenum, Onobrychis sativa, Villosa vicia و Lens culinaris و دومین فاکتور فرعی شامل تیمارهای مختلف در پنج سطح (سولفات مس، سولفات روی، محلول بر، شاهد و خیس و خشک کردن متناوب) در نظر گرفته شد. صفات مورد ارزیابی شامل طول ریشه، طول ساقه، وزن تر ریشه و وزن تر ساقه بود. برای اکثر شاخص ها، تفاوت معنی داری میان تیمارهای اعمال شده نسبت به شاهد دیده شد. نتایج نشان داد که از میان تیمارها، خیس و خشک کردن به طور نسبی برای اکثر شاخص ها اثر مثبت داشت که این تاثیر در جنس Trigonella بیشتر بود. با مقایسه میانگین اثر تیمارهای اعمال شده، مشخص گردید که از نظر مقاومت به خشکی به ترتیب جنس های Onobrychis، Vicia، Trigonella و Lens در پتانسیل های مختلف اسمزی و روش های مقاوم سازی از رشد بهتری برخوردار بودند. همچنین تیمارهای سولفات مس، محلول بر و سولفات روی به ترتیب در ایجاد سازگاری تدریجی بذرها به تنش خشکی موثر بودند.

آمار یکساله:  

بازدید 650

دانلود 193 استناد 0 مرجع 0
litScript