نتایج جستجو

15575

نتیجه یافت شد

مرتبط ترین ها

اعمال فیلتر

به روزترین ها

اعمال فیلتر

پربازدید ترین ها

اعمال فیلتر

پر دانلودترین‌ها

اعمال فیلتر

پر استنادترین‌ها

اعمال فیلتر

تعداد صفحات

1558

انتقال به صفحه



فیلترها/جستجو در نتایج    

فیلترها

سال

بانک‌ها



گروه تخصصی











متن کامل


مرکز اطلاعات علمی SID1
اسکوپوس
مرکز اطلاعات علمی SID
ریسرچگیت
strs
نشریه: 

علوم کشاورزی

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1386
  • دوره: 

    13
  • شماره: 

    3 (ویژه نامه)
  • صفحات: 

    755-768
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    576
  • دانلود: 

    119
چکیده: 

به منظور بررسی تاثیر نسبت های اختلاط و مقادیر مختلف نیتروژن بر عملکرد علوفه و دانه در زراعت مخلوط ذرت و آفتابگردان آزمایشی به صورت کرت های خرد شده، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه آموزشی و تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شوشتر در سال زراعی 1383 به مرحله اجرا درآمد. مقادیر مختلف کود نیتروژن شامل: (50، 100 و 150 کیلوگرم نیتروژن در هکتار) به عنوان کرت های اصلی و نسبت های اختلاط ذرت در آفتابگردان به عنوان کرت های فرعی در نظر گرفته شدند. نسبت های اختلاط شامل100) S1 درصد آفتابگردان(،25) S2 درصد ذرت و 75 درصد آفتابگردان(،S3 (50 درصد ذرت و 50 درصد آفتابگردان)،S4 (75 درصد ذرت و 25 آفتابگردان) و S5 (100 درصد ذرت) بودند. بیشترین و کمترین عملکرد دانه ذرت در تیمارهای کود نیتروژن به ترتیب به مقادیر کودی 150 و 50 کیلوگرم در هکتار اختصاص داشت. عملکرد دانه آفتابگردان در تیمارهای کودی 100 و 50 کیلوگرم در هکتار به ترتیب بیشترین و کمترین مقدار بود. کاهش نسبت ذرت در تیمارهای اختلاط باعث کاهش عملکرد دانه این گیاه شد، کاهش عملکرد دانه با کاهش تعداد ردیف در بلال و تعداد دانه در بلال مرتبط بود بیشترین و کمترین مقدار عملکرد دانه در نسبت های اختلاط آفتابگردان به کشت خالص آن و نسبت اختلاط 75 درصد ذرت 25+ درصد آفتابگردان اختصاص داشت. کاهش تعداد دانه در طبق و وزن هزار دانه موجب کاهش عملکرد دانه در نسبت اختلاط 75 درصد ذرت 25+ درصد آفتابگردان شد کاهش سهم آفتابگردان در نسبت اختلاط افزایش درصد روغن را به همراه داشت. نتایج هم چنین نشان داد افزایش میزان کود نیتروژن موجب افزایش نسبت برابری زمین (LER) شد. بیشترین و کمترین نسبت برابری زمین برای عملکرد دانه به ترتیب در نسبت های اختلاط 75 درصد ذرت 25+ درصد آفتابگردان و 50 درصد ذرت 50+ درصد آفتابگردان بود.

آمار یکساله:  

بازدید 576

دانلود 119 استناد 0 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1397
  • دوره: 

    31
  • شماره: 

    2 (پیاپی 119)
  • صفحات: 

    21-45
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    437
  • دانلود: 

    198
چکیده: 

به منظور بررسی تغییرات عملکرد، اجزای عملکرد و نسبت برابری زمین در کشت مخلوط ارقام ذرت و سویا، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 4 تکرار در سال های 1392 و 1393 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد به اجرا درآمد. تیمارهای آزمایش شامل ترکیب ارقام ویلیامز و سحر سویا و ارقام Ns640 و Ossk713 ذرت و همچنین چهار نسبت مختلف ذرت و سویا (صفر، 25، 50، 75 و 100 درصد برای هر دو گیاه در ترکیب های مختلف) بودند. طبق نتایج آزمایش، تیمارهای ترکیب ارقام و نسبت دو گیاه در کشت مخلوط دارای اثر معنی دار بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت و سویا و نسبت برابری زمین بودند. بیشترین میزان عملکرد دانه و زیست توده ذرت و سویا در کشت خالص ارقام حاصل شد و با کاهش نسبت هر کدام از گیاهان ذرت و سویا، عملکرد دانه و بیولوژیک کاهش یافت. به دلیل دوره رشد طولانی تر، رقم ذرت Ossk713 و رقم سحر سویا در بین ترکیب های مختلف تیماری دارای عملکرد دانه و بیولوژیک بیشتری بودند. در بین ارقام سویا، رقم ویلیامز نسبت به رقم سحر میزان نیتروژن، پروتئین و فیبر خام بیشتری داشت. همچنین در هر دو سال زراعی، بیشترین میزان پروتئین نسبت به سایر تیمارها در تیمار ذرت 50-سویا 50 حاصل شد. شاخص برداشت ذرت و سویا نیز در کشت خالص بیشتر از سایر تیمارهای کشت مخلوط بود. از طرفی، بیشترین نسبت برابری زمین کل (ذرت + سویا) در شرایط کشت 25 % ذرت رقم Ns640 و 75 % سویا رقم سحر ثبت گردید.

آمار یکساله:  

بازدید 437

دانلود 198 استناد 0 مرجع 0
نویسندگان: 

انصاری هادی | معروفی صفر

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1395
  • دوره: 

    23
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    101-118
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    2195
  • دانلود: 

    415
چکیده: 

سابقه و هدف: آب معادل برف، یکی از پارامترهای مهم در چرخه هیدرولوژیکی می باشد. در ایران اندازه گیری عمق برف و آب معادل آن در ایستگاه های برف سنجی به علت خودکار نبودن ایستگاه ها و مشکلات اندازه گیری آن بطور محدودی صورت می گیرد. با توجه به پژوهش های انجام شده در زمینه آب معادل برف، سرعت باد، درجه حرارت، بارش و ارتفاع منطقه از عوامل تاثیرگذار بر میزان آب معادل برف می باشند. از آنجایی که مقادیر پارامترهای سرعت باد، درجه حرارت و بارش می توانند در طولانی مدت بر آب معادل برف تاثیرگذار باشند، بنابراین هدف این مطالعه استفاده از پارامترهای هواشناسی و جغرافیایی برای تخمین آب معادل برف در ایستگاه های برف سنجی حوضه مورد مطالعه می باشد.مواد و روش ها: در این مطالعه با استفاده از داده های ایستگاه های هواشناسی و کاربرد روش های مختلف درون یابی، پس از انتخاب بهترین روش که به وسیله معیارهای ارزیابی صورت گرفت، مقادیر بارش، دما و سرعت باد به صورت میانگین های 10، 20، 30، 40 و 50 روزه در محل ایستگاه های برف سنجی در حوضه ساروق چای تخمین زده شد. بعد از تخمین پارامترهای ذکر شده، همبستگی تک تک هر یک از این پارامترها با آب معادل برف ایستگاه ها بررسی شد. پارامترهایی که بیشترین همبستگی را داشتند، انتخاب شدند. سپس در نرم افزار SPSS بین این پارامترها و ارتفاع ایستگاه ها، با آب معادل برف آنها یک رگرسیون چندمتغیره به دست آمد. رابطه به دست آمده با داده های اندازه گیری شده آب معادل برف در ایستگاه های برف سنجی صحت سنجی شد.یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، میانگین های بارش، دمای 40 روزه و سرعت باد 300 روزه، به ترتیب بیشترین همبستگی را با آب معادل برف ایستگاه ها نشان دادند. بهترین رابطه رگرسیونی برای تخمین آب معادل برف با استفاده از این پارامترها به دست آمد. ارزیابی داده های واقعی و محاسباتی با توجه به معیار ناش ساتکلیف (0.83) و ضریب همبستگی (0.91) صورت گرفت. نتایج نشان داد که رابطه رگرسیونی به دست آمده از دقت خوبی برای تخمین آب معادل برف در ایستگاه های برف سنجی مورد مطالعه برخوردار است.نتیجه گیری: در این پژوهش، با توجه به کمبود ایستگاه های هواشناسی در مناطق کوهستانی شمال غربی کشور از روش های درون یابی برای تخمین مقادیر پارامترهایی سرعت باد بارش و دما، در محل ایستگاه های برف سنجی استفاده شد. نتایج نشان داد که از بین روش های درون یابی، توابع پایه شعاعی با مدل چند ربعی معکوس برای میانگین سرعت باد 10 الی 50 روزه، مدل نواری کاملا منظم برای تخمین میانگین دمای 10 الی 50 روزه و روش کریجینگ با مدل گوسین برای برآورد میانگین بارش 10 الی 50 روزه در ایستگاه های برف سنجی از دقت خوبی برخوردار هستند. با استفاده پارامترهایی که بیشترین همبستگی را با آب معادل برف داشتند، یک برای تخمین آب معادل برف به دست آمد. ارزیابی رابطه رگرسیونی نشان داد می توان از آن برای تخمین آب معادل برف در ایستگاه های مربوطه استفاده کرد.

آمار یکساله:  

بازدید 2195

دانلود 415 استناد 0 مرجع 0
گارگاه ها آموزشی
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1395
  • دوره: 

    8
  • شماره: 

    4
  • صفحات: 

    490-504
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    717
  • دانلود: 

    260
چکیده: 

لطفا برای مشاهده چکیده به متن کامل (PDF) مراجعه فرمایید.

آمار یکساله:  

بازدید 717

دانلود 260 استناد 0 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1396
  • دوره: 

    15
  • شماره: 

    2
  • صفحات: 

    311-322
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    803
  • دانلود: 

    254
چکیده: 

لطفا برای مشاهده چکیده به متن کامل (PDF) مراجعه فرمایید.

آمار یکساله:  

بازدید 803

دانلود 254 استناد 0 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1394
  • دوره: 

    17
  • شماره: 

    2
  • صفحات: 

    373-384
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    616
  • دانلود: 

    249
چکیده: 

به منظور بررسی اثر نسبت های مختلف بذری بر عملکرد کمی و کیفی علوفه و سیلاژ در کشت مخلوط یولاف (Avena sativa L.) و ماشک گل خوشه ای (Vicia sativa L.) آزمایشی به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه تحقیقاتی گلپایگان وابسته به مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان اصفهان در سال زراعی 91-1390 انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل نسبت های مختلف کاشت 100:0، 80:20، 60:40، 50:50، 40:60، 20:80 و 0:100 (ماشک گل خوشه ای- یولاف) به روش نسبت های جایگزینی بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که صفات عملکرد علوفه تر و خشک، نسبت برابری زمین، ماده خشک سیلو، پروتئین خام، اسید بوتیریک، اسید لاکتیک، اسید استیک، الیاف نامحلول در شوینده خنثی، الیاف نامحلول در شوینده اسیدی سیلاژ به جز اتانول، تحت تاثیر نسبت های مختلف بذری قرار گرفتند، به طوری که بیشترین عملکرد علوفه تر و خشک به ترتیب با 62.88 و 15.72 تن در هکتار از نسبت های بذری 40:60 ماشک گل خوشه ای و یولاف به دست آمد. بیشترین مقدار پروتئین خام، اسید بوتیریک و اسید لاکتیک متعلق به تیمار تک کشتی ماشک گل خوشه ای بود. نسبت بذری 20:80 ماشک گل خوشه ای و یولاف نیز بیشترین حجم اسید استیک را دارا بود. بهترین نسبت بذری نسبت 40:60 ماشک گل خوشه ای و یولاف است که دارای بیشترین عملکرد و از لحاظ کیفی در سطح قابل قبولی است.

آمار یکساله:  

بازدید 616

دانلود 249 استناد 0 مرجع 0
strs
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1397
  • دوره: 

    10
  • شماره: 

    2 (پیاپی 36)
  • صفحات: 

    504-515
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    284
  • دانلود: 

    156
چکیده: 

به منظور بررسی اثر الگوی کاشت و نیتروژن مصرفی بر عملکرد و شاخص های رقابت نخود فرنگی (Pisum sativum L. ) و کاهو (Lactuca sativa L. )، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه دانشگاه گنبدکاووس در سال زراعی 94-1393 اجرا گردید. عامل الگوی کاشت در نه سطح شامل کشت خالص نخود فرنگی، کشت مخلوط جایگزین 33، 50 و 67 درصد کاهو به جای نخود فرنگی، کشت مخلوط افزایش 33، 50، 67 و 100 کاهو به نخود فرنگی و کشت خالص کاهو و عامل نیتروژن در سه سطح شامل عدم مصرف و مصرف 25 و 50 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار بود. نتایج نشان داد که اثر الگوی کاشت و نیتروژن بر عملکرد در سطح یک درصد معنی دار بود. صفات مورد بررسی شامل عملکردکل و شاخص های رقابت و سودمندی اقتصادی کشت مخلوط یعنی عملکرد معادل، نسبت برابری زمین، ضریب نسبی تراکم، شاخص غالبیت، نسبت رقابتی، کاهش واقعی عملکرد، سودمندی کشت مخلوط و بهره وری سیستم بود. تیمار کشت مخلوط افزایش 100 درصد کاهو به نخود فرنگی و کشت خالص کاهو به ترتیب با 61565 و 61473 کیلوگرم در هکتار حداکثر عملکرد و تیمار کشت خالص نخود فرنگی با 11759 کیلوگرم در هکتار حداقل عملکرد را تولید کردند. با افزایش مصرف کود نیتروژن، عملکرد در هر دو گیاه افزایش یافت. کم ترین عملکرد معادل نخود فرنگی با 11759 کیلوگرم در هکتار از تیمار کشت خالص نخود فرنگی و بیش ترین آن با 25159 کیلوگرم در هکتار از کشت مخلوط افزایش 100 درصد کاهو به نخود فرنگی به دست آمد. بیش ترین و کم ترین عملکرد معادل نخود فرنگی به ترتیب از تیمارهای مصرف 50 کیلوگرم در هکتار و عدم کاربرد کود نیتروژن به ترتیب با 20669 و 16689 کیلوگرم در هکتار به دست آمد. نسبت برابری زمین در تیمار های کشت مخلوط بیش از تیمار‍ های کشت خالص بود. حداکثر نسبت برابری زمین متعلق به تیمار کشت مخلوط افزایش 100 درصد کاهو به نخود فرنگی با 48/1 بود. ضریب نسبی تراکم در تمام تیمارها بیش از یک بود. بررسی شاخص غالبیت نشان داد که نخود فرنگی در تیمارهای کشت مخلوط افزایشی و تیمار کشت مخلوط جایگزین 33 درصد کاهو به جای نخود فرنگی گیاه غالب بود. در نتیجه، علامت چیرگی نخود فرنگی با وجود مطلوب بودن عملکرد هر دو گیاه مثبت شد. در کلیه تیمارها و به خصوص تیمارهای کشت مخلوط افزایشی، افزایش عملکرد کل مشاهده شد. در مجموع، کشت مخلوط نخود فرنگی و کاهو باعث افزایش سودمندی اقتصادی کشت مخلوط گردید. بیش ترین سودمندی اقتصادی کشت مخلوط مربوط به گیاه نخود فرنگی و کم ترین آن مربوط به گیاه کاهو که از تیمار کشت مخلوط جایگزین 33 درصد نخود فرنگی + 67 درصد کاهو حاصل شد.

آمار یکساله:  

بازدید 284

دانلود 156 استناد 0 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1391
  • دوره: 

    4
  • شماره: 

    2
  • صفحات: 

    131-143
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    5463
  • دانلود: 

    198
چکیده: 

به منظور بررسی سودمندی کشت مخلوط ذرت (.Zea mays L) و لوبیا قرمز (.Phaseolus vulgaris L) و ارزیابی تاثیر آن بر عملکرد و زیست توده علف های هرز، آزمایشی در سال زراعی 89 - 1388 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه پیام نور آذربایجان غربی- شهرستان نقده، در قالب آزمایش فاکتوریل با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار و پانزده تیمار انجام شد. تیمارها شامل سه تراکم کشت خالص ذرت (5، 7 و 9 بوته در مترمربع)، سه تراکم کشت خالص لوبیا (45، 55 و 65 بوته در مترمربع) و نه ترکیب تیماری برای کشت مخلوط از هر دو گونه بودند. کشت مخلوط به روش افزایشی انجام شد. نتایج نشان داد که، اثر تراکم ذرت و لوبیا قرمز بر عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیکی ذرت و لوبیا قرمز در مترمربع معنی دار بود. اثر سیستم کشت روی زیست توده علف های هرز معنی دار شد. کمترین زیست توده علف های هرز در کشت های مخلوط ذرت و لوبیا قرمز و بیشترین زیست توده علف های هرز در کشت های خالص مشاهده شد. ارزیابی نسبت برابری زمین، نسبت برابری زمین استاندارد و مجموع ارزش نسبی نشان داد که تمامی تیمارهای کشت مخلوط ذرت و لوبیا قرمز بر کشت خالص آنها برتری دارد. بالاترین نسبت برابری زمین (1.41) و نسبت برابری زمین استاندارد (1.41)، در تراکم پنج بوته ذرت با تراکم 55 بوته لوبیا قرمز و بالاترین مجموع ارزش نسبی (1.58) در ترکیب تیماری کشت های مخلوط هفت و 55 بوته ذرت و لوبیا قرمز در مترمربع حاصل شد. این دو ترکیب کشت مخلوط در شرایط این آزمایش در حدود 58 درصد افزایش درآمد ناخالص را نسبت به کشت خالص این دو گونه دارا بوده است که نشاندهنده سودمندی کشت مخلوط است.

آمار یکساله:  

بازدید 5463

دانلود 198 استناد 0 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1400
  • دوره: 

    15
  • شماره: 

    29
  • صفحات: 

    66-88
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    142
  • دانلود: 

    111
چکیده: 

چَیتَنیه (1534-1485) از شخصیت های برجسته طریقت بهکتی ویشنویی است. برخی ویشنویی ها او را تجسد کریشنه می شمارند. بهکتی به طریقت عشق و اخلاص گفته می شود و به اعتقاد پیروان این طریقت، تنها با بهکتی می توان به شناخت پروردگار دست پیدا کرد. مراتب عشق از دیدگاه چَیتَنیه، در پنج دسته ی شانته رتی، داسیه رتی و ساکهیه رتی و واتسالیه رتی و مدهوریه رتی قرار می گیرد، که به ترتیب عشق آرام و لطیف، عشق خدمتگذارانه، عشق همراه با احترام، عشق پدرانه و مادرانه و عشق نکاحی تفسیر می شوند. در این نوشتار تلاش شده است به این پرسش پاسخ داده شود که ماهیت این عشق چیست و روش رسیدن به والاترین درجات بهکتی از منظر چَیتَنیه چگونه است؟

آمار یکساله:  

بازدید 142

دانلود 111 استناد 0 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1400
  • دوره: 

    12
  • شماره: 

    4 (پیاپی 45)
  • صفحات: 

    47-70
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    19
  • دانلود: 

    90
چکیده: 

پیشینه و هدف در طی چند دهة اخیر، تغییر کاربری اراضی تحت اثر عوامل محیطی و انسانی سبب بروز اثرات جدی بر محیط زیست و اقتصاد در استان گلستان شده است. از طرفی عرصه های مرتعی و طبیعی وسیعی بدون رعایت اصول اکولوژیکی و علمی به زیر کشت محصولات زراعی رفته یا در جهت مقاصد خاص مورد بهره برداری قرار گرفته و تبدیل به سایر کاربری ها شده اند. در حالی که بسیاری از این اراضی استعداد کاربری های جدید را دارا نبوده و استعداد فرسایشی بالایی دارند که در نتیجه این امر شاهد فرسایش خاک به ویژه در اراضی شیب دار و ایجاد سیلاب های ویرانگر خواهیم بود. لذا داشتن آگاهی از نوع و نحوه استفاده از اراضی و تغییرات احتمالی آن در طی زمان که از موارد مهم جهت برنامه ریزی و سیاست گذاری در کشور خواهد بود لازم و ضروری است. این مطالعه با هدف آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی استان گلستان در طی سال های 1365 تا 1398 و پیش بینی وضعیت کاربری اراضی منطقه برای سال 1429 با استفاده از رویکرد مدل ساز تغییر زمین LCM انجام شد. مواد و روش ها به منظور پایش روند تغییرات کاربری اراضی منطقه مورد مطالعه از تصاویر ماهواره ای لندست 5 و 8 (سنجنده TM و OLI مربوط به سال های 1365، 1380 و 1398) استفاده شد. تفسیر و پردازش داده های ماهواره ای در نرم افزار ENVI انجام گرفت. سپس پیش پردازش های لازم بر روی تصاویر اعمال شد. ابتدا تصاویر مورد نظر با هم موزاییک شده و سپس بر اساس مرز استان برش داده شد. جهت شناسایی و تفکیک پدیده ها از یکدیگر، تصویر رنگی کاذب تهیه شد. در ادامه از روش طبقه بندی نظارت شده با روش حداکثر احتمال (Maximum likelihood) استفاده شد. در این مرحله پنج کلاس کاربری شامل مرتع، زراعت، جنگل، مسکونی و پیکره های آبی تعریف گردید. نقشه های کاربری اراضی مربوط به سال های 1365، 1380 و 1398 تهیه شد. از رویهم گذاری نقشه های پوشش زمین مربوط به سال های 1365، 1380 و 1398 به عنوان ورودی مدل LCM و نقشه های مدل رقومی ارتفاع (DEM) و لایه های جاده و آبراهه برای تحلیل تغییرات منطقه و پیش بینی تغییرات کاربری سرزمین سال 1429 استفاده شد. پس از انجام تجزیه و تحلیل های لازم به منظور آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی میان دوره های زمانی مورد نظر، نقشه های تغییرات و انتقال کاربری ها تهیه شد. در نهایت میزان کاهش و افزایش در هر کاربری، میزان تغییرات خالص، تغییر خالص از سایر کاربری ها به یک طبقه مورد نظر، مناطق بدون تغییر و انتقال از هر کاربری به کاربری دیگر در طبقات گوناگون پوشش سرزمین به صورت نقشه و نمودار تهیه و مورد تجزیه و تحلیل واقع شد. نتایج و بحث این تحقیق با هدف پیش بینی و مدل سازی تغییرات کاربری اراضی در یک دوره 33 ساله در استان گلستان انجام شد. بر اساس نتایج طی این دوره، مساحت مراتع استان کاهش زیادی داشته که این میزان تغییرات کاهشی معادل مساحتی برابر با 181181. 25 هکتار بوده است. بخش زیادی از کاهش مراتع در اثر تبدیل آن به اراضی زراعی است که دلیل آن را می توان افزایش جمعیت و نیاز به گسترش اراضی زراعی دانست. مساحت اراضی جنگلی نیز، طی سال های مذکور از مقدار 393018. 75 هکتار به مقدار 349143. 75 هکتار در سال 1398 رسیده که کاهشی بالغ بر 43875 هکتار (2. 2 درصد) نشان داده است. به طور کلی تخریب عرصه های مرتعی و جنگلی امری است که بخصوص در کشورهای در حال توسعه به دلیل افزایش جمعیت، رشد تکنولوژی و رعایت نکردن اصول اکولوژیکی و اجرای قوانین قابل مشاهده است. همچنین نتایج حاصل از نقشه های طبقه بندی شده طی سال های مذکور نشان دهنده این است که بیشترین مقادیر تغییرات منطقه مرتبط با اراضی زراعی بوده به طوری که میزان این اراضی طی همین دوره 173700 هکتار برابر با 8. 5 درصد افزایش داشته است. میزان تغییرات کاربری مربوط به کلاس اراضی مسکونی نیز با روند افزایشی از مقدار 18731. 25 هکتار در سال 1365 به 37518. 75 هکتار در سال 1398 رسیده که با افزایشی معادل 18787. 50 هکتار (0. 9 درصد) در طی این دوره مواجه بوده است. افزایش جمعیت به سرعت باعث توسعه مناطق مسکونی و شهری و افزایش سطح این نوع کاربری با شیب نسبتاً زیادی به خصوص در سال های اخیر شده است که می توان بخشی از آن را به برنامه های دولت در زمینه ساخت وساز مسکن در مناطق اطراف شهرها نسبت داد. این افزایش سطح اراضی زراعی به خصوص در مناطق مرکزی و شرق استان محسوس تر است و می تواند زنگ خطری برای آینده باشد به این معنی که در یک روند نامحسوس اراضی مرتعی و جنگلی تبدیل به اراضی زراعی دیم و پس از مدتی بهره برداری غیراصولی، در نهایت به صورت اراضی بایر و غیرقابل استفاده در می آیند. از طرفی این امر می تواند گویای افزایش جمعیت و تقاضای اسکان و در پی آن تأمین نیازهای ساکنین منطقه تهدیدی برای اراضی مرتعی باشد که لازم است به جای افزایش سطح اراضی زراعی و مسکونی و تبدیل اراضی مرتعی به چنین کاربری هایی که خود پشتوانه بخش کشاورزی محسوب می شوند، سیاست افزایش بهره وری در بخش کشاورزی دنبال گردد. در خصوص پیکره های آبی می توان بیان نمود که در طی این دوره زمانی به میزان 1. 6 درصد معادل 32568. 75 هکتار افزایش نشان داده است. این مقدار افزایش پیکره های آبی را تا حدی می توان به بارندگی های فراوان و آبگیری پیکره های آبی و حتی جاری شدن سیل در مناطق مختلف استان در سال 1398 نسبت داد. پیش بینی میزان تغییرات کاربری اراضی در سال 1429 گویای آن است که در سال های آتی نیز از سطح مراتع و جنگل ها در محدوده مطالعاتی به ترتیب به میزان 131906. 25 و 291600 هکتار کاسته شده و در مقابل سطح اراضی زراعی و مناطق مسکونی به ترتیب به مقدار 164137. 50 و 25313. 25 هکتار افزایش خواهد یافت. از این رو اتخاذ تدابیر و سیاست های لازم در خصوص کاهش بیشتر اراضی جنگلی و مرتعی امری اجتناب ناپذیر خواهد بود. نتیجه گیری اگر چه شناخت شرایط کاربری های مختلف اراضی در طی دوره های آتی، برنامه ریزی برای آینده را به واسطه ایجاد اطلاعات به لحاظ الگوی پراکنش مکانی آن ها تسهیل می کند ولی حفظ و ایجاد شرایط پایدار برای آینده هم به لحاظ آماری و هم به لحاظ اکولوژیکی از محدودیت های آن است. این محدودیت ها نقش مهمی در استفاده مطمئن از کاربری های مختلف اراضی در فرآیند برنامه ریزی ایفا می کند. بنابراین ایجاد شرایط پایدار در منطقه و مدل سازی آن به منظور استفاده منظم و پایدار از منابع طبیعی یک منطقه از پیش شرط های رسیدن به چشم اندازها و اسناد بالادستی از جمله طرح توسعه پایدار است.

آمار یکساله:  

بازدید 19

دانلود 90 استناد 0 مرجع 0
litScript