نتایج جستجو

13807

نتیجه یافت شد

مرتبط ترین ها

اعمال فیلتر

به روزترین ها

اعمال فیلتر

پربازدید ترین ها

اعمال فیلتر

پر دانلودترین‌ها

اعمال فیلتر

پر استنادترین‌ها

اعمال فیلتر

تعداد صفحات

1381

انتقال به صفحه



فیلترها/جستجو در نتایج    

فیلترها

سال

بانک‌ها



گروه تخصصی











متن کامل


مرکز اطلاعات علمی SID1
اسکوپوس
مرکز اطلاعات علمی SID
ریسرچگیت
strs
نویسندگان: 

NAGHIBI ELAHEH | HABIB FARAH | SHABANI AMIRHOSSEIN

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2015
  • دوره: 

    5
  • شماره: 

    2 (16)
  • صفحات: 

    31-42
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    158944
  • دانلود: 

    44938
چکیده: 

Pedestrian areas are a type of urban public space, nowadays because of the serious consequences of car-dependency and ignoring pedestrian needs, a consensus on the importance of walking and the necessity for planning for pedestrians movement has been formed among urban designers, planners and people. The concerns about human health and movement in city create a new trend in contemporary urbanism, entitled “pedestrianization movement”. So far, walking in the streets has been defined under the influence of cars and they have always been given a priority over pedestrians. As a result, cars gradually conquer urban spaces, retreat pedestrians from their essential rights to use public spaces. If it is accepted that the quality of urban public areas has a considerable influence on citizens’ everyday social activities, this influence can be seen much greater in car free zones than anywhere else in the city. The main attention of the present study is enhancing social interactions in urban spaces, so the main purpose of the study is finding solutions and providing a model and design criteria to promote social interaction of citizens. The research methodology is qualitative which is based on reviewing literature of pedestrian areas and social interactions. The case of study is KHAJOO NEIGHBORHOOD, one of the oldest and historical neighbors of ISFAHAN1. The result shows that design of pedestrian zones invite people and residents to spend their time in urban space and have social interactions.

آمار یکساله:  

بازدید 158944

دانلود 44938 استناد 0 مرجع 3682
نشریه: 

باغ نظر

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1392
  • دوره: 

    10
  • شماره: 

    27
  • صفحات: 

    61-70
تعامل: 
  • استنادات: 

    1
  • بازدید: 

    2053
  • دانلود: 

    1501
چکیده: 

لطفا برای مشاهده چکیده به متن کامل (pdf) مراجعه فرمایید.

آمار یکساله:  

بازدید 2053

دانلود 1501 استناد 1 مرجع 2
نشریه: 

جغرافیا

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1396
  • دوره: 

    15 (دوره جدید)
  • شماره: 

    53
  • صفحات: 

    165-180
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    1221
  • دانلود: 

    333
چکیده: 

شهرگریزی با تعاریف گوناگون در ادبیات پژوهش مطرح شده و تعریف آن بر افزایش جمعیت شهرهای کوچک(small cities)  در فرایند رشد و توسعه شهرها دلالت دارد. در این پژوهش، براساس داده های جمعیتی، مهاجرتی، آمدوشدهای روزانه (commuting) و محرک های مهاجرتی، سعی شده است با بهره گیری از روشی اکتشافی به بررسی پدیده شهرگریزی در منطقه کلانشهری اصفهان پرداخته شود. نتایج نشان می دهد که افزایش جمعیت در طی دورهای مختلف از شهرهای بزرگ به نفع شهرهای کوچک و خارج از محدوده کلانشهری تغییر جهت داده است. به صورتی که در فواصل نزدیک به شهر اصلی رشد جمعیت کمتری در طی دهه اخیر مشاهده می شود. با توجه به مهاجرت و اثربخشی مهاجرت  (migration effectiveness)بر جمعیت و همچنین محرک های مهاجرتی در منطقه می توان بیان داشت که عواملی مانند دستیابی به مسکن بهتر و شغل از جمله مهمترین محرک ها در افزایش جمعیت شهرهای کوچک در پیرامون شهر اصلی بوده است. همچنین کاهش آمدوشد روزانه جمعیت با فاصله گرفتن از شهر اصلی نشان می دهد که شهرهای با فاصله گرفتن از شهر مرکزی از استقلال عملکردی بیشتر برخوردارند. همچنین براساس مدل برگشت تمرکز  (polarization reversal)و بررسی فرایندهای تحولات جمعیتی در منطقه کلانشهری، تحولات جمعیتی از مرکز به پیرامون مشاهده می شود که در هر دوره به کاهش جمعیت شهر اصلی و افزایش جذب جمعیت در شهرهای کوچک منجر شده است. در مجموع می توان بیان داشت که منطقه کلانشهری اصفهان از یک مرحله شهرنشینی به مرحله شهرگریزی وارد شده است.

آمار یکساله:  

بازدید 1221

دانلود 333 استناد 0 مرجع 1
گارگاه ها آموزشی
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1397
  • دوره: 

    6
  • شماره: 

    12
  • صفحات: 

    47-70
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    466
  • دانلود: 

    573
چکیده: 

رفتار گردشگر در مقصد به عنوان یک رفتار معنی دار در قالب عمل اجتماعی شکل می گیرد که در این نوع عمل، رابطه با دیگری مهمترین عنصر است. بنابراین از طریق توصیف و تحلیل نوع و فراوانی روابط گردشگر و سرمایه اجتماعی ناشی از آن می توان به پیش بینی رفتار، دلبستگی و وفاداری او به مقصد دست یافت. نوشتار حاضر تأثیر شبکه روابط زائران اصفهانی در جامعه میزبان بر وفاداری آنان به محله سرشور مشهد را مورد بررسی قرار داده است. روش پیمایشی و نمونه ی مطالعه متشکل از 150 نفر از زائران اصفهانی در محله سرشور، از اربعین حسینی تا یک هفته بعد از آن در سال 1395 است. نتایج مطالعه نشان داد میانگین اندازه شبکه روابط زائران اصفهانی در محله سرشور 11/2 نفر (در بازه میان 0 تا 9 نفر) است. میانگین شاخص کلی دلبستگی زائران اصفهانی به محله سرشور31/4 در بازه میان 06/3 تا 5 و شاخص وفاداری، 43/4 در بازه ی 1تا 5 برآورد شده است. نتایج مدل معادلات ساختاری با کاربرد نرم افزار آموس، نشان می دهد در مجموع دو مسیر علی در این مدل، 80 درصد از واریانس وفاداری زائران اصفهانی را به مقصد تبیین می کند. سرمایه اجتماعی شبکه روابط زائران اصفهانی در محله سرشور باعث افزایش دلبستگی به محله شده و دلبستگی به صورت مستقیم و غیرمستقیم (از طریق افزایش رضایتمندی) بر افزایش وفاداری گردشگر تأثیرگذار است.

آمار یکساله:  

بازدید 466

دانلود 573 استناد 0 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1399
  • دوره: 

    13
  • شماره: 

    31
  • صفحات: 

    53-65
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    156
  • دانلود: 

    152
چکیده: 

محله به عنوان یک مکان-رفتار مهم، علاوه بر ظرفیت های فراوان اجتماعی، فرهنگی و کالبدی، نقش شایان توجهی در محله گزینی و گرایش به سکونت دائم شهروندان بر عهده دارد. پرداختن به این مهم از موضوعات اساسی در حیات اجتماعی بافت های تاریخی به شمار می آید؛ به گونه ای که متناسب با میزان و عمق شناخت از معیارهای محله گزینی، مسکن پذیری نیز از دوام و پایداری بیشتری برخوردار خواهد شد. پژوهش با طرح این پرسش که شاخصه های محله گزینی در بافت تاریخی شهر اصفهان چیست و آیا با جابه جایی مکان، شاخصه های محله گزینی نیز تغییر می کند؟ در پی آن است که به مؤلفه های مؤثر در انتخاب محله و شناسایی شاخصه های مکان گزینی در بافت تاریخی اصفهان دست یابد. روش پژوهش کیفی و در حوزه روش شناسی متکی به توصیف و تحلیل است. بدین منظور، سه محله درب امام، علیقلی آقا و جلفا در بافت تاریخی اصفهان مبتنی بر ماتریس گولر انتخاب شده و چهار شاخصه اصلی در محله گزینی یعنی امنیت، همسایگی سازگار، دسترسی به مرکز خرید و دسترسی به شبکه حمل ونقل عمومی، در نمونه ای با تعداد 90 نفر، مورد پرسش قرارگرفته و از طریق آزمون لیکرت دیدگاه پرسش شوندگان سنجش شده است؛ سپس با روش AHP، شاخصه های محله گزینی در محله های منتخب، ارزیابی شده و ضرایب اهمیت هر یک از شاخصه ها محاسبه و تحلیل شده است. استنتاج ها نشان می دهد که شاخصه امنیت بالاترین رتبه را در بین شاخصه ها کسب نموده است. همسایگی سازگار، دسترسی به مرکز خرید و شبکه حمل ونقل عمومی اولویت های مهم بعدی محله گزینی از سوی ساکنان تعیین شده اند و از این حیث، محله علیقلی آقا بالاترین رتبه در میان محله های بررسی شده را به خود اختصاص داده است.

آمار یکساله:  

بازدید 156

دانلود 152 استناد 0 مرجع 0
نشریه: 

MANZAR

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2022
  • دوره: 

    14
  • شماره: 

    60
  • صفحات: 

    50-57
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    1357
  • دانلود: 

    652
چکیده: 

Julfa is one of the oldest NEIGHBORHOODs in ISFAHAN, which was built to settle the Christians of Armenia on the south part of the Zayandehrood River during the Safavid period. Although its construction has undergone many changes, like the other parts of the city, it is one of the few NEIGHBORHOODs that still carries the “, NEIGHBORHOOD”,prefix, and the citizens, as the city’, s landscape audience, acknowledge it as “,a NEIGHBORHOOD. ”,The question is, what factor (s) has made this region withstand the anarchist pressures of the perceived concepts of the modern imported urbanism, while the similar NEIGHBORHOOD of Juibareh has failed in this regard? Undoubtedly, various factors contribute to an area’, s identification and its transformation into a NEIGHBORHOOD, but in the present study, we encounter a special minority NEIGHBORHOOD that, contrary to the views of many reputable sociologists and anthropologists, still has its former prosperity. By examining library resources, documents, field visits and using a landscape holistic approach, and also with the help of sociology and historical anthropology, we found that in this region a threat like being a minority has changed into an opportunity that causes solidarity and a sense of belonging to the NEIGHBORHOOD. (Which is also confirmed by experts). Comparing Juibareh NEIGHBORHOOD (formerly Judea) to another minority NEIGHBORHOOD of the same period in ISFAHAN shows that minority solidarity is not enough for a NEIGHBORHOOD and when power, wealth, and freedom of action come together with cultural factors provided by the government (from outside the group) and reinforce the help of this solidarity (from within the group), the NEIGHBORHOOD will be full of dynamism and progress. The present study seeks to investigate and analyze some of the most important factors of success in Jolfa remaining a NEIGHBORHOOD compared to Juibareh and examines factors that may contribute to the prosperity and revitalization of the NEIGHBORHOOD concept.

آمار یکساله:  

بازدید 1357

دانلود 652 استناد 0 مرجع 0
strs
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1388
  • دوره: 

    2
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    57-69
تعامل: 
  • استنادات: 

    1
  • بازدید: 

    6847
  • دانلود: 

    2902
چکیده: 

شهر بزرگترین نماد تمدن بشری است که بشر آن را برای امنیت و آسایش خود بنا نموده است. شهر تنها یک سکونتگاه نیست، بلکه آبادی است که روح اجتماع در آن دمیده شده است و از آن هویت می گیرد هویت شهری، هویت جمعی است که با تبلور عینی در فیزیک و محتوای شهر معنادار می شود و به واسطه ایجاد تداعی خاطرات عمومی در شهروندان، و تعلق خاطر شهرنشینان را به سوی شهروند شدن هدایت می کند. پس هر چند که هویت شهر خود معلول فرهنگ شهروندان آن است؛ لیکن فرایند شهروندسازی را تحت تاثیر قرار داده و می تواند باعث تدوین معیارهایی مرتبط با مشارکت و قضاوت نزد ناظران و ساکنان گردد.از آنجایی که «هویت» مجموعه ای از صفات و مشخصاتی است که باعث «تشخص» یک فرد یا اجتماع از افراد و جوامع دیگر می شود؛ شهر نیز به تبعیت از این معیار، شخصیت یافته و مستقل می گردد. مقوله هویت به طور عام و هویت شهری به طور خاص از جمله مقولاتی است که به جهت نقشی که در شناخت افراد، اشیا، اجتماعات و مکان ها دارد، حائز اهمیت فراوان است. علی رغم اهمیت این موضوع در دوران اخیر بحران هویت شهری به صورت نگران کننده ای احساس می گردد شهرها و فضاهای شهری در گذشته از استقلال، شخصیت و هویت ویژه ای برخوردار بوده اند؛ در حالی که آنچه از اغلب شهرهای کنونی در ذهن عموم شکل می گیرد جز مجموعه ای از ساختمان های بلند، خیابان ها، ادارات و پارک ها نیست که در نتیجه آن، تعلق خاطر به این فضاها به مرور کمتر و کمتر می شود. در واقع باید گفت در دوره معاصر و به خصوص در سال های اخیر ساختن برای ساختن و نه ساختن برای زیستن مجالی را برای توجه به مقولاتی مهم و عمیق همچون هویت در شهرسازی و معماری باقی نگذاشته است. مدیران و طراحان شهری به جدیت با تدوین قوانین سعی بر اعمال نظر خود را بر کالبد مصنوع شهر داشته و از سوی دیگر شهروندان نیز که تابع فرهنگ و عناصر فرهنگی جامعه خویشند، اصرار بر هدایت کالبد شهر بر اساس فهم خویش از هویت شهری دارند. این مساله مشکلات عدیده ای در فرایند شکل گیری کالبد شهرها ایجاد نموده است و عملا خلاهای بزرگی در وضع موجود با آرمان شهر پدید آورده است. از طرفی به علت عدم آموزش های لازم و تقلیدهای بدون اندیشه از مظاهر غربی و الگوهای مدرن، شهرهای زیادی بر خلاف هویت اصیل شهر ایرانی، در حال شکل گیری و گسترش اند. در این میان فضاهای شهری و به ویژه فضاهای شهری تاریخی به سبب نقشی که در شکل دادن تصویر ذهنی و نقشه شناختی از شهرها در هویت بخشی به شهرها از جایگاه ویژه ای برخوردارند. در مقاله حاضر شاخص های موثر بر هویت شهری و محله ای در محله جلفا، واقع در منطقه پنج شهرداری اصفهان که شکل گیری آن به دوران صفوی باز می گردد؛ معرفی شده است. این شاخص ها در ابعاد گوناگون زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی فضایی و میزان تاثیرشان بر مبنای مطالعات میدانی و تطبیقی بوده است در انتها راهکارهایی در راستای ارتقای هر چه بیشتر این شاخص ها در این محله ارائه شده است.

آمار یکساله:  

بازدید 6847

دانلود 2902 استناد 1 مرجع 5
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1395
  • دوره: 

    7
  • شماره: 

    26
  • صفحات: 

    71-88
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    2065
  • دانلود: 

    1193
چکیده: 

ارتقای تعاملات اجتماعی در محله از مهم ترین جلوه های تحقق پایداری در شهرها است. پژوهش حاضر ابتدا به بررسی تلقی ذهنی اهالی هر دو محله از تفاوت شاخصه های اجتماع پذیری در گذشته و امروز و پس از آن به تبیین میزان اجتماع پذیری با هر دو معنای سنتی و جدید آن در سطح محله های سنتی و جدید شهر اصفهان با استفاده از دیدگاه ساکنان می پردازد تا از این طریق بتوان راهکارهایی را برای ترمیم و بازخوانی اجتماع پذیری در محله های جدید و قدیم استخراج و پیشنهاد نمود. رویکرد تحقیق کیفی و استدلالی و راهبرد آن استدلالی و همبستگی و از نوع بررسی تطبیقی است که در آن با استخراج شاخص های موثر بر پایداری اجتماعی محله ها از مطالعات اسنادی و روش تحلیل محتوا و بررسی اعتبار آن ها با دلفی نخبگانی و پس از آن مراجعه به اهالی هر دو محل و بررسی تلقی ذهنی آن ها از هر نظام اجتماعی و ارزیابی آن ها از محله خود، همبستگی معیارها نظری نخبگان و اهالی در هر دو نظام و فکری و تطبیق آن ها با نظام کالبدی مربوطه شناسایی و میزان پایداری اجتماعی هر محله با روش های کمی بررسی شده است. جامعه آماری پژوهش را ساکنان هر دو محله جلفا و سپاهان شهر تشکیل داده اند. حجم نمونه بر اساس سطح اطمینان 95 درصد و احتمال خطای 5 درصد برای 171 نفر تعیین شد. اعتبار این پرسشنامه با توجه به آلفای کرونباخ برای محله جلفا معادل  0.715و برای محله سپاهان شهر معادل 0.908 مورد تایید قرار گرفت. شاخص ها در سه گونه (کالبدی فضایی، فرهنگی اجتماعی و انسانی) و زیر شاخص های اصلی طبقه بندی گردید. با ارزیابی نظر خبرگان در مورد امتیاز هر شاخص در اجتماع پذیری محله سنتی و جدید و امتیاز اختصاص یافته توسط ساکنان در شاخص های مورد بحث، این نتیجه حاصل گردید که شاخص فرهنگی- اجتماعی و کالبدی- فضایی در محله نوین سپاهان شهر و در طرف مقابل شاخص انسانی در محله سنتی جلفا امتیاز بیش تری را در اجتماع پذیری به خود اختصاص داده اند که می توان با تمرکز بر عوامل تاثیرگذار بر این شاخص ها (در محله نوین تمرکز بر شاخص انسانی و در محله سنتی تمرکز بر دو شاخص دیگر) اجتماع پذیری هر محله را ارتقا بخشید.

آمار یکساله:  

بازدید 2065

دانلود 1193 استناد 0 مرجع 19
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1397
  • دوره: 

    16
  • شماره: 

    2 (پیاپی 31)
  • صفحات: 

    153-178
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    312
  • دانلود: 

    180
چکیده: 

اهداف: انجام مطالعات عدالت محور فضایی و جغرافیایی برای شناخت نابرایری فضایی در شهرها برای ایجاد جامعه در خور تعالی انسان یک ضرورت است. محله، کوچکترین سطح تقسیم کالبدی شهر که به طور مستقیم با اساسی ترین نیاز های زندگی انسان در ارتباط است، مهمترین بخش تاثیر پذیر از نابرابری های فضایی می باشد. محله های شهر اصفهان از این قاعده جدا نیستند. هدف این پژوهش تحلیل سطح برخوداری از خدمات عمومی در مقیاس محله ای در محله های شهر اصفهان است. روش: از نظر روش شناسی براساس ماهیت از نوع توصیفی _موردی و تحلیلی است. براساس هدف از نوع کاربردی می باشد. به منظور گرد آوری اطلاعات از روش های اسنادی، کتابخانه ای و میدانی و ابزار های مشاهده، پرسش نامه، آرشیوهای اطلاعاتی شهرداری اصفهان استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از مدل های شاخص توسعه انسانی (HDI)، آزمون های آمار فضایی، همبستگی فضایی شاخص موران و میانگین نزدیکترین همسایه و تحلیل های ZONAL در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) به صورت ترکیبی بر اساس مدل مفهومی استفاده شده است. نتایج: نتیجه نشان می دهد که نابرابری در توزیع شاخص های عدالت فضایی با عملکرد محله ای در بین محله های شهر اصفهان وجود دارد و این نقش مهمی در ایجاد دوگانگی فضایی در شهر اصفهان داشته است. این نابرابری فضایی در درون هر محله شهر نیز وجود دارد. در پهنه شهر اصفهان جزیره هایی با سطح برخورداری بالا در مقابل سطح وسیع با برخورداری کم شکل گرفته است.

آمار یکساله:  

بازدید 312

دانلود 180 استناد 0 مرجع 0
نویسندگان: 

Payedar Mahsa | Afshary Mohsen

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2020
  • دوره: 

    10
  • شماره: 

    40
  • صفحات: 

    5-16
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    157
  • دانلود: 

    222
چکیده: 

Life in the traditional cities of Iran until the end of the Qajar period was organized in the form of a NEIGHBORHOOD, which suffered a physical and functional rupture following the urban development of the Pahlavi period. Over time, changing the lifestyle and accelerating its process caused semantic changes, isolation and destruction of NEIGHBORHOOD structures from the collective memory of citizens. Since the NEIGHBORHOOD is the bedrock of current life in the old city and the most important residential scale, it is important to study its structure and key elements. However, not much research has been done on the structure of NEIGHBORHOODs in ISFAHAN during the Qajar period and in order to identify each NEIGHBORHOOD from the perspective of architectural history studies. In this regard, Lonban NEIGHBORHOOD, which is one of the oldest and largest NEIGHBORHOODs in ISFAHAN and located in the western part of the city will be studied in the mentioned period. The purpose of this recognition is to examine and map the historical background of one of the most important historical cities of Iran. The present research has been done by historical-interpretive method and using valid written historical sources. Historical data from which the existence of the NEIGHBORHOOD originated or was important to local people were compiled and extracted as key components from various sources, including maps, travelogues, historiographies, etc., and with different perspectives on the five categories of natural, historical, economic and occupational, demographic, and physical characteristics were explained. Finally, using the studies and matching with Seyyed Reza Khan’ s map, the area of this NEIGHBORHOOD in the city of Qajar period was redrawn and the key elements in this NEIGHBORHOOD were identified and their positioning was done. These studies are not only valuable in terms of urban historiography, but as a structure derived from human behaviors and activities over a long period of time and in accordance with their natural environment, it is essential for the process of improving the quality of today’ s cities.

آمار یکساله:  

بازدید 157

دانلود 222 استناد 0 مرجع 0
litScript