نتایج جستجو

34940

نتیجه یافت شد

مرتبط ترین ها

اعمال فیلتر

به روزترین ها

اعمال فیلتر

پربازدید ترین ها

اعمال فیلتر

پر دانلودترین‌ها

اعمال فیلتر

پر استنادترین‌ها

اعمال فیلتر

تعداد صفحات

3494

انتقال به صفحه



فیلترها/جستجو در نتایج    

فیلترها

سال

بانک‌ها



گروه تخصصی











متن کامل


مرکز اطلاعات علمی SID1
اسکوپوس
دانشگاه غیر انتفاعی مهر اروند
ریسرچگیت
strs
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2010
  • دوره: 

    4
  • شماره: 

    4
  • صفحات: 

    152-158
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    80461
  • دانلود: 

    28594
چکیده: 

Background: The DISTRIBUTION and magnitude of left ventricular hypertrophy (LVH) are not uniform in patients with hypertrophic cardiomyopathy (HCM), which results in regional heterogeneity of left ventricular (LV) systolic function. The aim of this study was to evaluate LV regional systolic dyssynchrony in patients with HCM by Tissue Doppler Imaging (TDI) and to find any correlation between TDI data and syncope.Methods: A total of 44 consecutive patients with HCM are recruited in the present study. All patients, under-went complete clinical and echocardiographic evaluation including TDI. The following were measured in 6 different basal and 6 mid-myocardial segments: systolic peak velocity (Sm), early diastolic myocardial velocity (Em), pre-contraction time (Q-Sm) from beginning of Q-wave of ECG to the onset of Sm, total asynchrony index, interventricular mechanical delay (difference in Q-Aortic valve opening and Q-Pulmonic valve opening) and maximum difference in time to peak systolic velocity between 2 of 12 segments (DPVI).Results: TDI analysis in HCM subgroup with syncope showed both significant interventricular (36.72±26.26 vs 14.74±11.30 msec, P<0.001) and intraventricular delays (39.40±22.38 vs27.70±17.32 msec, P=0.07). The prevalence of LV systolic dyssynchrony was from 20.5% to 38.6% based on different methods. Patients with syncope had greater impairment of regional systolic and early diastolic function, remarkably lower Sm and Em velocities.Conclusion: The impairment of inter and intraventricular systolic synchronicity is significantly related to syncope in patients with HCM.TDI analysis may be able to select subgroups of HCM patients at increasing risk of syncope and major cardiac events.

آمار یکساله:  

بازدید 80461

دانلود 28594 استناد 0 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1399
  • دوره: 

    52
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    775-792
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    346
  • دانلود: 

    281
چکیده: 

مفهوم رشد هوشمند شهری راهکاری است در برابر گسترش افقی یا رشد اسپرال گونه شهر که در نیم قرن اخیر الگوی رشد جهانی شهرها بوده است. رشد هوشمند در مخالفت با گسترش افقی در بخش مرکزی شهر بر عواملی مانند باززنده سازی محلات، توسعه درونی، کاهش فواصل بین محل کار و زندگی، کاهش آلودگی های زیست محیطی، افزایش کاربرد حمل و نقل عمومی، و حداکثر دسترسی به خدمات شهری و. . . تاکید می کند. در حال حاضر، منطقه 6 تهران، به عنوان بخش مرکزی شهر، با چالش های آلودگی زیست محیطی، کم رنگ شدن هویت محله ای، افت جمعیت ساکن، و. . . روبه روست. بنابراین، در این تحقیق اصول رشد هوشمند برای کاهش مشکلات موجود و افزایش کارایی منطقه مناسب دیده شد. هدف از این تحقیق نخست سنجش درجه فشردگی/پراکنش منطقه 6 تهران و سپس تحلیل و تطبیق 6 شاخص رویکرد رشد هوشمند شهری (تراکم، کاربری ترکیبی، حمل و نقل عمومی، فضاهای سبز و باز، بازسازی بافت قدیمی، و حس تعلق مکان) با استفاده از روش سلسله مراتبی (AHP) بوده است. ماهیت این تحقیق کاربردی و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است و برای گردآوری اطلاعات از محاسبات کمی و روش میدانی و اسنادی استفاده شده است. جامعه آماری ساکنان منطقه 6 است. با استفاده از فرمول کوکران، 160پرسش نامه برای ساکنان و 30 پرسش نامه برای کارشناسان تهیه و گردآوری شد. یافته های این پژوهش نشان می دهد فرم کالبدی منطقه 6 تهران فشرده است و در سنجش تطبیقی 6 شاخص انتخاب شده ناحیه 3 منطقه با فاصله نسبتا زیاد ناحیه سازگارتر با شاخص های رشد هوشمند شهری شناخته شد. سرانجام، راهکارهایی برای سازگاری بیشتر سایر نواحی منطقه پیشنهاد شد.

آمار یکساله:  

بازدید 346

دانلود 281 استناد 0 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1400
  • دوره: 

    15
  • شماره: 

    2 (41 پیاپی)
  • صفحات: 

    75-86
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    148
  • دانلود: 

    122
چکیده: 

یکی از راهکارهای موثر در بهبود عملکرد سیستم های منابع آب، ارزیابی نقش پیش بینی جریان در بهبود شاخص های بهره برداری مانند اعتمادپذیری است. بر همین اساس، در گام نخست، دو روش پیش بینی بر مبنای تبدیل موجک گسسته و انتخاب ویژگی برای تخمین مقدار جریان ورودی ماهانه به مخزن سد دز معرفی شد. در گام دوم، یک مدل شبیه ساز-بهینه ساز ترکیبی توسعه داده شده و نقش دقت پیش بینی در عملکرد دو منحنی فرمان از پیش تعریف شده، شامل منحنی فرمان چندجمله ای و جیره بندی بررسی شد. نتایج، نشان دهنده نقش مهم دقت پیش بینی جریان در عملکرد سیاست های مذکور بود؛ به گونه ای که درنهایت، افزایش 4 درصد در ضریب همبستگی پیش بینی، سبب افزایش 10 درصد در اعتمادپذیری منحنی فرمان چندجمله ای و 15 درصد در منحنی فرمان جیره بندی شد. همچنین، مشاهده شد که افزایش دقت پیش بینی، میزان سرریز را در دو سیاست مذکور به ترتیب، 9 و 12 درصد کاهش می دهد. علاوه بر این، نتایج نشان داد عملکرد مدل انتخاب ویژگی در تشخیص متغیرهای موثر بر جریان ماهانه مناسب بوده و با تشخیص چهار ویژگی موثر با خطای نسبی 0. 31 الگوی تغییرات جریان را شناسایی می کند.

آمار یکساله:  

بازدید 148

دانلود 122 استناد 0 مرجع 0
گارگاه ها آموزشی
نویسندگان: 

VAZIFEHKHAH N. | MANAFPOUR A.R.

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2013
  • دوره: 

    42
  • شماره: 

    4 (69)
  • صفحات: 

    47-56
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    64030
  • دانلود: 

    29692
چکیده: 

Poor behavior of concrete in tension has led to development of various methods, such as reinforcing and prestressing to improve its weakness. This has paved the way for its ever increasing structural and nonstructural applications. Since early 1960's, many research studies have been carried out and several industrial applications have been introduced. In recent years, its practical application is rapidly expanding and there are many applications in civil engineering works such as slabs, shelters, blast-resistance structures, airport runways, bridges and tunnels. Fiber reinforced concrete consists of the concrete and many DISTRIBUTION fibers. The use of fibers within concrete allows for more ductile behavior of concrete after cracking. Steel fibers are the most economical fibers and therefore are used more extensively than other fibers. They have large elastic modulus and ultimate strain and also enjoy sufficient ductility and high tensile strength. Additionally, to improve their behavior it is readily possible to produce them in various shapes and simply mix them with concrete. Polypropylene fibers are also one of the most frequently used synthetic fibers in concrete. This is mainly due to their relatively low production cost. They are normally used to control plastic shrinkage of concrete. In addition, even with small fiber content ratio, they can effectively reduce the fire risk for concrete. This study investigates the tensile strength of Fiber Reinforced Concrete (FRC) using steel and polypropylene fibers and considering various fiber contents. The volumetric ratios of steel fibers considered in this study are 0%, 0.3%, 0.6%, 0.9% and 1.2% while corresponding ratios for polypropylene fibers are 0%, 0.2 % and 0.4%. The test program included concrete splitting test for three different cylindrical specimens of 150´300mm, 100´200mm and 75´150mm and also flexural strength test on the prismatic specimens of 100´100´500mm. For all specimens, the tensile strength tests were carried out at the ages of 7 and 28 days. The same concrete mix design were used for all specimen so that to remove the effect of compressive strength variations on the test results. Concrete mix design includes 400 kg of cement, 947.8 kg of fine and 886.5 kg of coarse aggregates and 220.6 kg of water for each cubic meter of concrete. Water cement ratio was therefore 0.55. Type I cement was used for all tests, without any admixture. The compressive strength for the plain concrete, based on 150x300mm cylindrical specimens, was about 30 MPa. The test results show that the tensile strength of the cylindrical and the prismatic specimens notably increases, compared to normal concrete, by increasing the volumetric ratios of steel fibers. This is equally true for both 7 days and 28 days ages of concrete. However, the tensile strength of steel fiber reinforced concrete in splitting and flexural tests is not significantly affected by fiber ratios up to 0.6%. Additionally, test results indicate that the tensile strength of cylindrical specimens with 0.2% polypropylene fibers is increased at the ages of 7 and 28 days with respect to the concrete without fibers. But the specimens with 0.4% polypropylene fibers do not show significant increase of tensile strength and even there are evidences of reduced strength. With regards to prismatic samples, the results show that adding polypropylene fibers to concrete does not indicate a clear increase or reduction in tensile strength. Overall it is concluded that the effects of polypropylene fibers are very limited and more specifically it is almost negligible in the case of prismatic specimens.

آمار یکساله:  

بازدید 64030

دانلود 29692 استناد 0 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1385
  • دوره: 

    13
  • شماره: 

    3 (پیاپی 28)
  • صفحات: 

    56-62
تعامل: 
  • استنادات: 

    1
  • بازدید: 

    1332
  • دانلود: 

    204
چکیده: 

زمینه و هدف: سندرم متابولیک نوعی اختلال است که عموما با چاقی شکمی، پرفشاری خون، دیس لیپیدمی و تست تحمل گلوکز غیر طبیعی همراه است. این سندرم می تواند نشانه پیش آگهی بیماریهای کشنده ای همچون بیماریهای قلبی و عروقی و دیابت تلقی گردد. مطالعه حاضر بخشی از مطالعه قلب سالم اصفهان است و جهت تعیین شیوع بیماری مذکور در یک جامعه ایرانی انجام شد.روش تحقیق: در این مطالعه توصیفی، بیماران مبتلا به سندرم متابولیک مطابق شاخص مطالعه ATP III انتخاب شدند و معیار ابتلا، وجود حداقل سه مورد از پنج عامل زیر محسوب شد:1- چاقی شکمی (³102 cm محیط شکم مردان و ³ 88 cm محیط شکم زنان)، 2- تری گلیسرید ³150mg/dL، 3- £40mg/dL HDL، 4- فشارخون ³130.85 mmHg، 5- سابقه ابتلا به دیابت و مصرف داروهای کاهنده قند و یا قند خون ناشتا ³110 mg/dL. داده های فوق از پرونده نمونه های قلب سالم اصفهان جمع آوری شد و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS، فراوانی عوامل سندرم متابولیک بر حسب سن، جنس و محل سکونت تعیین گردید. یافته ها: شیوع کلی سندرم متابولیک در جامعه شهری %25.4 و در جامعه روستایی %21.7 بود؛ همچنین شیوع این سندرم در زنان شهرستانهای اصفهان و مرکزی بالاتر از مردان و حداکثر فراوانی آن در افراد بالای 60 سال ساکن روستاهای شهرستان اصفهان (%68.9) مشاهده شد. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که %21.9 از جمعیت مورد مطالعه، مبتلا به سندرم متابولیک هستند که احتمال ابتلا در بین زنان میانسال به علت شیوه زندگی با فعالیت فیزیکی کم افزایش می یابد؛ بنابراین پیشگیری اولیه نه تنها عوامل خطر بیولوژیک بلکه شرایط زندگی فردی اجتماعی را نیز بایستی در برگیرد؛ در این خصوص سازماندهی بنیادی جهت تعیین و شناسایی بیماران مبتلا و همچنین پیگیری مداوم و آموزش آنان پیشنهاد می شود.

آمار یکساله:  

بازدید 1332

دانلود 204 استناد 1 مرجع 1
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1399
  • دوره: 

    43
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    365-387
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    242
  • دانلود: 

    162
چکیده: 

پژوهش اخیر با هدف بررسی تاثیر کرم خاکی، کاربرد کود گاوی و بیوچار آن و برهمکنش آن ها بر چگالی ظاهری، تخلخل، هدایت هیدرولیکی اشباع، پایداری خاکدانه و توزیع خاکدانه ای کربن انجام شد. بدین منظور، خاک با مقادیر 0، 1، 2 و 5 درصد کود گاوی و بیوچار آن در بودن و نبودن کرم خاکی در سه تکرار به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی ترکیب و به مدت30 و 90 روز انکوباسیون شد. نتایج نشان داد که اگرچه تاثیر کود گاوی بر کاهش چگالی ظاهری، افزایش تخلخل، هدایت هیدرولیکی و پایداری خاکدانه ها بیشتر از بیوچار آن بود ولی با گذشت زمان از شدت اثر کود گاوی بر ویژگی های فیزیکی خاک در برابر بیوچار آن کاسته شد. همچنین کربن خاکدانه های 4-2، 2-25/0 و 25/0-05/0 میلی متری به مقدار 8/42، 8/27 و 1/20 درصد در زمان 30 روز و به مقدار 2/27، 7/28 و 6/20 درصد در زمان 90 روز انکوباسیون در تیمارهای کود گاوی بیشتر از بیوچار آن بودند. کرم خاکی باعث افزایش بیشتری در کربن خاکدانه های کوچک شد و ویژگی های فیزیکی خاک را بهبود بخشید ولی چنین تاثیری بر چگالی ظاهری و تخلخل خاک در تیمار کود گاوی بیشتر از بیوچار آن بود. در مجموع، اگرچه تاثیر کود گاوی بر بهبود کربن خاکدانه ها و ویژگی های فیزیکی خاک بیشتر از بیوچار آن بود ولی به نظر می رسد که بیوچار باگذشت زمان تاثیر پایدارتری بر ویژگی های فیزیکی خاک دارد. همچنین کرم خاکی می تواند ذخیره کربن در خاک را افزایش و برخی ویژگی های فیزیکی خاک را در حضورکود گاوی بهتر از بیوچار بهبود بخشد.

آمار یکساله:  

بازدید 242

دانلود 162 استناد 0 مرجع 0
strs
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1401
  • دوره: 

    3
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    164-177
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    10
  • دانلود: 

    100
چکیده: 

فضاهای بی دفاع تأثیرات مختلفی بر فضاهای شهری و زندگی شهروندان می گذارند که تأثیر بر افزایش جرائم و کاهش احساس امنیت شهروندان مهم ترین تأثیرات آن می باشد. شناسایی و بررسی نقش فضاهای بی دفاع شهری در وقوع جرم با تأکید بر منطقه 9 شهر تهران پرداخته شده است. روش تحقیق مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی براساس فرمول کوکران تعداد 150 نفر به عنوان جامعه نمونه مشخص شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله نرم افزار SPSS و مدل وایکور انجام گرفت. معیارهای ناهنجاری اجتماعی، کمبود امکانات روشنایی و آلودگی نیز به ترتیب رتبه های اول تا سوم را کسب کرده اند. معیار ناهنجاری اجتماعی با وزن 2752/0 بیشترین وزن را کسب کرده بنابراین از اهمیت بیشتری نسبت به سایر معیارها برخوردار است. رتبه بندی براساس شاخص ویکور نشان داد محله استاد معین بهترین وضعیت را در بین سایر محله های منطقه 9 دارد. ناهنجاری اجتماعی با بتای 398/0 بالاترین تأثیر را بر کیفیت فضایی نسبت به کاربری های نامناسب و کمبود فضای تفریحی داشته است. مجموع متغیرهای بکار رفته (کیفیت فضایی و کیفیت اجتماعی و روان شناختی) 1/55% از واریانس فضای بی دفاع شهری را پیش بینی می کند. کیفیت فضایی، اجتماعی و روان شناختی در سطح (01/0<α, )، قادر به پیش بینی فضای بی دفاع شهری منطقه 9 شهرداری تهران می باشند. ناامنی و نامطلوبیت محله منطقه 9 شهر تهران از حیث فضاهای بی دفاع و برخورداری این فضاها از چندین شاخص است. نبود برنامه مشخص از سوی سازمان های مرتبط برای چنین فضاهایی، چیزی جز تشدید خشونت، ناامنی، افزایش نرخ بزهکاری و خروج جمعیت بومی محله به همراه ندارد.

آمار یکساله:  

بازدید 10

دانلود 100 استناد 0 مرجع 0
نویسندگان: 

آیتی حمید

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1391
  • دوره: 

    3
  • شماره: 

    10
  • صفحات: 

    0-0
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    1468
  • دانلود: 

    127
چکیده: 

شهر به خودی خود مجموعه ای از ساختمان ها، خیابان ها و جلوه های بی روح از فناوری دنیای جدید است. در واقع این سازمانها هستند که اداره شهر و پاسخ گویی به شهروندان را ممکن میسازند. محیط زیست شهری، مدیریت طرح های عمرانی، آرایش مبلمان شهری، حمل و نقل، دفع و بازیافت مواد زاید، تبلیغات شهری، ارائه انواع خدمات، تولید، توزیع، تجارت، آموزش، فرهنگ و صدها مقوله دیگر، ماموریت های اجتناب ناپذیری در شهر هستند که سامان دهی هرکدام، نیازمند وجود سازمان است.از آن جایی که نظام سیاسی کشور، مبتنی بر ارزش های دینی است، بی تردید مدنیت نظام اسلامی (شهر اسلامی)، علاوه بر سازمان های عرفی به سازمان هایی با هویت انقلابی و دینی نیز نیازمند است. جهاد دانشگاهی یکی از نمونه های بارز این گونه سازمان هاست که پیشینه ای به درازای انقلاب اسلامی دارد و با توجه به نیروهای مومن و انقلابی شاغل در آن و نیز ماهیت ویژه ماموریت ها و اهداف انقلابی و مکتبی پیشبینی شده در اساسنامه اش، میتوان آن را سازمانی اسلامی نامید. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد و شاخص های فرهنگ سازمانی در جهاد دانشگاهی به عنوان نمونه سازمان اسلامی است. فرهنگ سازمانی الگویی است از ارزش ها و اعتقادات مشترک که به هنجارها و رفتارهای مشخصی می انجامد. بازشناسی ابعاد و شاخص های فرهنگ سازمانی در این نهاد میتواند به عنوان الگویی در سایر سازمان های عرفی با ماهیت علمی و فرهنگی مورد بهره برداری قرار گرفته و در ارتقای کارآمدی شهر اسلامی موثر واقع گردد. روش تحقیق از نظر ماهیت داده ها از نوع روش ترکیبی اکتشافی است زیرا ابتدا با توجه به مصاحبه های انجام شده و استخراج داده های کیفی و رسیدن به ابعاد الگو، کیفی و پس از آن با توجه به بهره گیری از روش پیمایشی، کمی است. یافته های پژوهشی به درستی ابعاد و شاخص های فرهنگ سازمانی را معین نموده و نقاط ضعف و قوت سازمانی را آشکار می سازد و راه را برای برنامه ریزی های دقیق تر آینده هموار می نماید.

آمار یکساله:  

بازدید 1468

دانلود 127 استناد 0 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1397
  • دوره: 

    12
  • شماره: 

    4 (پیاپی 31)
  • صفحات: 

    35-50
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    425
  • دانلود: 

    173
چکیده: 

ارزیابی آسیب پذیری آبخوان برای توسعه و مدیریت منابع آب زیرزمینی، تصمیم های کاربری زمین و نحوة برنامه ریزی و مدیریت منابع آب خصوصاً بهره برداری و حفاظت کیفی آب زیرزمینی بسیار مفید و پراهمیت است. در این تحقیق، هفت لایه از پارامترهای تشکیل دهندة مدل استاندارد دراستیک (DRASTIC) تهیه شد. سپس، میزان تأثیرگذاری هر یک از پارامترهای مدل بر وضعیت آبخوان بررسی و بعد از به کارگیری وزن پارامترهای مدل دراستیک، نقشة هم پوشانی هفت لایه تشکیل دهندة مدل که نقشه پهنه بندی شاخص آسیب پذیری مدل دراستیک بود، تهیه گردید. بر اساس این طبقه بندی 4/3، 2/42، 4/41، 24 و 7 درصد آبخوان به ترتیب دارای میزان آسیب پذیری قابل اغماض، خیلی کم، کم، متوسط و متوسط تا زیاد بودند. به منظور اعتبارسنجی مدل، از مقادیر آلایندة نیترات موجود در آب زیرزمینی آبخوان مورد مطالعه استفاده شد که بر اساس نتایج حاصل، میزان ضریب همبستگی پیرسون برابر 67/0 محاسبه شد. با توجه به شرایط هیدروژئولوژیکی منطقه، از روش تحلیل حساسیت تک پارامتری استفاده شد که بر اساس آن، مقدار ضریب همبستگی پیرسون برای پارامتر عمق سطح ایستابی، بالاترین و برای پارامترهای تغذیة خالص و محیط خاک کمترین بود. به دلیل تطابق نداشتن وزن پارامترهای اختصاص یافته به پارامترها در مدل با نتایج تحلیل حساسیت از روش رتبه بندی AHP استفاده شد. مدل اصلاح شده (DATIC)، منطقه را به سه دستة مختلف آسیب پذیری تقسیم بندی کرد. بر اساس نتایج حاصل، مقدار ضریب همبستگی پیرسون در مدل اصلاح شده از 67 به 79 درصد ارتقا یافت که می تواند تأییدی بر تعریف مدل اصلاح شدة دراستیک در منطقه مورد مطالعه باشد.

آمار یکساله:  

بازدید 425

دانلود 173 استناد 0 مرجع 0
نویسندگان: 

MARSOUSI N. | KHANI M.B.

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2011
  • دوره: 

    42
  • شماره: 

    75
  • صفحات: 

    133-152
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    145867
  • دانلود: 

    29629
چکیده: 

Introduction: From the fore past Tabriz Bazaar had many verity and powerful functions which protected a very vast national and international limited area. In recent decades the inattention of urban projects expose cadence it. Nowadays Tabriz bazaar has various roles such as historical and commercial roles as well as residential ones. In 421 hectare in total with surrounding areas, 13340 commercial units, production units which include 24 percent of all commercial units in Tabriz. This shows the density of different activities in this part of city, which provides the most needs of people. Furthermore, most of political departments such as governorship, governess, municipality and economical affairs organizations are located in this part. The presence of different activities in the area of Tabriz Bazaar have cause of the decreasing quality of commercial values. This study is tries to improve this fact that to revive of identity and book keeping of Tabriz Bazaar, it is necessary for changing and updating the existing land use not to build the new commercial units. One of the main cartelistic of city in Islamic era was in their commercial structure which was located in the intensive sit by the consistently and uniformly set. Central Bazaar in Middle East Islamic cities were the economic center of gravity. They were the places of business, production and focal point of faith and policy. Before 1300 the Iranian cities had the clear tribute of these cities. In Islamic- Persian city Bazaar, Arg (government place) and holistic mosque were the main elements in city body, which by constantly interactive relation supported each other. Tabriz Bazaar has been one of the most important and grateful from the Islamic- Persian era till now. It has been the main business, manufacturing and international trade center of Persian Carpet. It has a good position in the national and international trucking to Europe transit. The objective of this study is to interest the urban planners and managers to pay more attention to protect and reduction the historic- cultural identity of Tabriz Bazaar in order to socio- economic dynamism and development of Tabriz itself. So we analysis the economic functions of bazaar and its effect on its purview. Methodology: To understand and identify the importance of Tabriz Bazaar and its effects on purview as well, the authors have used descriptive and historical method. They studied Tabriz Bazaar`s purview in two levels: regional and international. They used the gravitation and defection point models by using the population data of county cities and their distances from each other.Results and Discussion: Tabriz Bazaar has a central position in East Azarbaijan. It has many functions especially in commerce, tourism and recreation fields. It has dispelled the far regions settlements needs, which is biggest than its existing county sundries. As we know the extent of purview depends on the socio- economics and political powers of the central place. Tabriz as the only city in south west of Iran, has more than one million population. For its historical and geographical position it has an important socio- economic and political role in this region. The study of its purview in county and region show that its boundaries extent all the time in to its neighborhood counties. After the year of 1355 the extent of its purview has moderated progressively. It came down in 1385 to 64/6 percent from 68/7 percent in 1345. One of the reasons of that was the increasing of population density in central cities of its neighborhood provinces, like Ardebil, Oromia, Zanjan and Sanandaj. The results of this study show that the compacting of Tabriz bazaar functions are caused centralization of some functions like services and carpet industries in the historic center of Tabriz. Therefore the most suitable way for achieving sustainable development in Tabriz is: declining the compacting functions and increase the competition between trades and antagonistic activities.The analyses of Defection Point Model also show that the dominance of Tabriz has an important effect on the urban hierarchy and system of county.Conclusion: The centralization of activities in Tabriz is the most important characteristic of spatial DISTRIBUTION of service in this province, and south west of Iran as a whole. The regional, national and international realm of Tabriz is very brood. The miscellany of Tabriz Bazaar and its surrounding areas by 427 hectare vastness is 3 percent of Tabriz. It includes 13340 commercial and 1990 production units, which involve the 24 percent of commercial and production activities in Tabriz. The 50 percent business of commercial units of this city is down in this district. This means that the massive action in this zone.Tabriz Bazaar has also the variety of functions like historical, cultural and so on. It attracts more than 40 percent of daily travels Tabriz. It is expected by empowering of Ardebil and Oromia the firstly city phenomena of Tabriz will be ended next 10 years.

آمار یکساله:  

بازدید 145867

دانلود 29629 استناد 0 مرجع 0
litScript