نتایج جستجو

2683

نتیجه یافت شد

مرتبط ترین ها

اعمال فیلتر

به روزترین ها

اعمال فیلتر

پربازدید ترین ها

اعمال فیلتر

پر دانلودترین‌ها

اعمال فیلتر

پر استنادترین‌ها

اعمال فیلتر

تعداد صفحات

269

انتقال به صفحه



فیلترها/جستجو در نتایج    

فیلترها

سال

بانک‌ها



گروه تخصصی









متن کامل


مرکز اطلاعات علمی SID1
اسکوپوس
دانشگاه غیر انتفاعی مهر اروند
ریسرچگیت
strs
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1381
  • دوره: 

    60
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    242-247
تعامل: 
  • استنادات: 

    1
  • بازدید: 

    820
  • دانلود: 

    388
کلیدواژه: 
چکیده: 

مقدمه: بیماری های ایسکمیک قلب شایع ترین علت مرگ در کشورهای توسعه یافته می باشند. یکی از روشهای درمانی این بیماریها عمل بای پس شریان کرونر قلب( Coronary Artery Bypass GRAFT (CABG است. با توجه به روند صنعتی شدن کشور و افزایش شیوع بیماریهای شرایین کرونر این مطالعه بنا به ضرورت صورت پذیرفت.مواد و روشها: در این مطالعه سه ساله از مهر ماه 1375 الی مهر ماه 1378 عوامل خطر عمل CABG در بیمارستان امام خمینی و میزان تأثیر آنها در مرگ و میر این بیماران مطالعه شد. طی مطالعه، 20 عامل خطر شامل سن، جنس، مصرف سیگار، سابقه خانوادگی بیماریهای قلبی، دیابت، چاقی مفرط، هیپرکلسترولمی، فشار خون بالا، تپش قلب، نارسایی کلیه، بیماری انسدادی مزمن ریه، سابقه انفارکتوس قلبی، نارسایی احتقانی قلب، سابقه PTCA ، سابقه( Cardio Pulmonary Resuscitation (CPR و سابقه اندرآتکتومی بررسی شدند، این مطالعه بصورت مقطعی انجام گردید. یافته ها: تعداد 635 بیمار، 467 مرد( 73.5 درصد) و 168 زن ( 26.5 درصد) تحت بررسی قرار گرفتند. میانگین سنی 58.5 سال با انحراف معیار 9.56 سال بود. از میان عوامل بررسی شده فاکتورهای سیگار Coronary Heart Failure (CHF) ، اندارکتومی، سابقهCPR، سابقه استفاده از pace maker، تپش قلب، در مرگ و میر بیماران مؤثر بود. با توجه به آنالیز آماری انجام شده مشخص گردید سیگار کشیدن در جنس مرد بطور معنی داری به عنوان عامل خطر می باشد (p=0.04)، همچنین CHF در زنان (p=0.03) اندارترکتومی در هر دو جنس (p=0.003) و به تفکیک در مردان (p=0.004)، pace maker در هر دو جنس (p=0.00006) و به تفکیک در زنان (p=0.05) و مردان (p<0.0001)، تپش قلب در هر دو جنس (p=0.0001) و زنان (p=0.002)، CPR درهر دو جنس و مردان (P<0.001) و زنان (P<0.001) در مرگ و میر بعد ازCABG مؤثر بودند.نتیجه گیری و توصیه ها: CHF، آندارترکتومی ساقهCPR ، استفاده از pace maker، تپش قلب و سیگار از عوامل مؤثر در مرگ و میر بعد از CABG شناخته شدند.

آمار یکساله:  

بازدید 820

دانلود 388 استناد 1 مرجع 0
نشریه: 

پایش

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1387
  • دوره: 

    8
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    5-10
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    2463
  • دانلود: 

    585
چکیده: 

بیماری های قلبی، شایع ترین علل مرگ و میر در کشورهای توسعه یافته و همچنین در کل دنیا هستند و طبق پیش بینی سازمان بهداشت جهانی، عامل اصلی مرگ و میر در سراسر دنیا در سال 2020 خواهند بود. شایع ترین عمل جراحی در مبتلایان به تنگی عروق کرونر، جراحی تعویض عروق کرونر (‍Coronary Artery Bypass GRAFT-CABG) است. به منظور تعیین احتمال بقای بیماران مبتلا به تنگی عروق کرونر پس از عمل جراحی (CABG) در سال 1380 در بیمارستان دکتر شریعتی تهران، 340 بیمار (83 زن و 257 مرد) که در مدت 6 ماه تحت عمل Isolated-CABG قرار گرفته بودند، بررسی شدند. عوامل خطر مهم بیماری عروق کرونر از جمله سابقه پر فشاری خون (Hypertension-HTN)، دیابت (Diabetes Mellitus-DM)، چربی خون، مصرف سیگار و سابقه CABG قبلی در بیماران بررسی گردید. عوامل خطر مربوطه، به علاوه سن، نمایه توده بدنی (Body Mass Index-BMI)، کسر تخلیه (Ejection fraction )، اولویت (Priority) عمل جراحی، مدت زمان بیهوشی، پمپ و کلامپ آئورت زنان و مردان نیز مورد مقایسه قرار گرفتند. برای تعیین میزان بقای بیماران نیز از روش تحلیل بقا استفاده گردید. در این مطالعه، مصرف سیگار در مردان نسبت به زنان بیشتر بود. سابقه HTN، DM، چربی خون و میانگین BMI در زنان بیش از مردان بود. همچنین زنان از مردان مسن تر بودند، Ejection fraction آنها بیشتر بود و عمل های جراحی غیرانتخابی در زنان بیشتر از مردان انجام شده بود. از 3 نوع رگی که برای پیوند استفاده شده بود، شریان رادیال در مردان نسبت به زنان بیشتر به کار رفته بود. تعداد پیوند از یک تا شش رگ متفاوت بود، ولی در اکثر موارد 3 یا 4 پیوند استفاده شده بود.متوسط زمان بیهوشی، بستن آئورت (Aortic cross-Clamp) و پمپ در زنان و مردان اختلاف معنی داری نداشت. میانگین مدت اقامت زنان، پس از عمل بیش از مردان بود. در کل، تعداد 7 مرد (2.7 درصد) و 10 زن (12 درصد) در زمان بستری در بیمارستان فوت شدند. احتمال بقای یک ماهه بیماران با روش (Kaplan Meier) در مردان 97.12 درصد، در زنان 88.43 درصد و در کل بیماران، 95.29 درصد به دست آمد. در این مطالعه، عواملی که با کاهش احتمال بقا همراه بودند عبارت بودند از: جنس مونث، سابقه HTN، هیپرلیپیدمی (زیاد بودن چربی خون)، سابقه قبلی CABG، سابقه بستری در بخش مراقبت های ویژه قلبی (‍Cardiac Care Unit-CCU)، عمل های جراحی غیرانتخابی، مدت زمان بیهوشی و کلامپ طولانی.

آمار یکساله:  

بازدید 2463

دانلود 585 استناد 0 مرجع 7
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1382
  • دوره: 

    8
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    60-62
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    1076
  • دانلود: 

    133
چکیده: 

مقدمه: نان یونیون همراه با دفکت یکی از مشکلات ارتوپدی است که اگر همراه با عفونت باشد این مشکل باز هم جدی تر است. در کشور ما به علت جنگ تحمیلی هشت ساله و وجود تصادفات شدید پیوسته با این مشکلات روبرو بوده و خواهیم بود.روشها: تغییراتی کلی در روش Dual Onlay Bone GRAFT داده شده و آن را در 146 بیمار نان یونیون همراه با دفکت وسیع که اکثر آنها مجروحین جنگی بوده اند به کار برده ایم این دفکت ها در ناحیه متافیز و یا متافیز- دیافیز بوده اند با قراردادن پلاک استخوانی در یک طرف دفکت و instrument فلزی در طرف دیگر آن و فیکس کردن این دو به وسیله پیچ به همدیگر به روشی ساده توانستیم فیکساسیونی عالی به دست آورده و حرکات مفاصل را سریعا شروع نماییم صد مورد از این بیماران به مدت 5/2 سال از نظر بالینی و رادیولوژیکی پیگیری نموده ایم.نتایج: در 100 مورد پیگیری شده نود درصد یونیون به دست آمده است. به علاوه، به علت فیکساسیون محکم و حرکات سریع مفاصل جاور دامنه حرکات این مفاصل و عملکرد عضو نسبت به سایر روشها عالی بوده است.بحث: با به دست آمدن یونیون با درصد بالا آن هم در دفکت های وسیع استخوانی در بیمارانی که همراه با ضایعات نسوج نرم هم بوده اند این روش را به عنوان یکی از روشهای عالی و قابل مقایسه با سایر روشها مطرح می کند و ما آن را بخصوص در نان یونیون های همراه با دفکت ناحیه متافیز که به دست آوردن فیکاسیون خوب مشکل است به عنوان روش ایده آل توصیه می کنیم.

آمار یکساله:  

بازدید 1076

دانلود 133 استناد 0 مرجع 0
گارگاه ها آموزشی
عنوان: 
نویسندگان: 

LAURENCIN C. | KHAN Y.

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2006
  • دوره: 

    3
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    49-57
تعامل: 
  • استنادات: 

    455
  • بازدید: 

    31316
  • دانلود: 

    28126
کلیدواژه: 
چکیده: 

آمار یکساله:  

بازدید 31316

دانلود 28126 استناد 455 مرجع 0
نشریه: 

CHRONIC DISEASES JOURNAL

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2019
  • دوره: 

    7
  • شماره: 

    4
  • صفحات: 

    266-271
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    52893
  • دانلود: 

    14745
چکیده: 

BACKGROUND: Coronary artery bypass GRAFT (CABG) surgery remains the gold standard treatment for left main coronary artery and multivessel disease. In the last decade, arterial conduit clearly has had superiority over venous conduit. The aim of this study is to report and compare both types of conduit in Erbil Cardiac Center, Iraq. METHODS: A retrospective cohort study was used to compare patients who received total arterial GRAFTs (n = 25) with patients who had saphenous-vein bypass GRAFTs (n = 25), at the point of gender, age, operation duration, postoperative complications, hospital stay, and the 6-month cardiac ejection fraction (EF) improvement. RESULTS: All patients of arterial group were men in comparison to 68% men versus 32% women in venous group; mean age of the patients was 50 years and 61 years for arterial and venous conduits, respectively. Duration of operation was 3. 97 hours and 4. 27 hours, hospital stay was 5. 42 days and 7. 20 days, and EF improvement was 11. 48% and 4. 40% for arterial and venous conduits, respectively. Although the duration of operation was not statistically significant, the total duration of hospital stay and EF improvement were statistically significant. CONCLUSION: Arterial conduit has started in the last decades. Although it technically needs more accuracy and time, it has a better outcome compared to the venous conduit.

آمار یکساله:  

بازدید 52893

دانلود 14745 استناد 0 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2011
  • دوره: 

    5
  • شماره: 

    SUPLLEMENT 1
  • صفحات: 

    18-18
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    68827
  • دانلود: 

    33150
کلیدواژه: 
چکیده: 

Introduction: The outcome of renal transplantation in children has improved over the last several decades. The aim of this study was to report our experience of pediatric renal transplantation in Imam Reza Hospital Kidney Transplantation Unit (Mashhad University of Medical Sciences) during 2002 to 2010.Methods: A total of 60 living-related donor (LRD) and 39 deceased-related donor (DRD) transplants were performed during the period. The parameters studied included initial GRAFT function and GRAFT survival. For initial GRAFT function, we defined four groups of recipients: immediate GRAFT function (IGF), slow GRAFT function (SGF), delayed GRAFT function (DGF) and primary nonfunctioning (PNF). Overall 1 and 5-year rates were calculated using the Kaplan–Meier method. The log-Rank test was used to determine the statistical differences of GRAFT survival between different variables.Results: Of the 60 recipients who received kidney from LRD donors, IGF was seen in 54 (90%), SGF in 3(5%), DGF in 1 (1.7%), PNF in 2 (3.3%) patients, and of the 39 DRD recipients. IGF was seen in 34 (89.5%), SGF in 1 (2.6%), DGF in 2 (5.3%), and PNF in 1 (2.6%) patients. One- and 5-year GRAFT survival for LRD were 89% and 85% and for DRD were 89% and 85% respectively (P = 0.534). Although GRAFT survival was slightly better in recipients who received kidney from LRD donors, there were no significant differences in 1, and 5 years GRAFT survival between two groups.Conclusions: We conclude that outcome of LRD and LURD is comparable in terms of initial GRAFT function and 1- and 5-year GRAFT survival following renal transplantation in children.

آمار یکساله:  

بازدید 68827

دانلود 33150 استناد 0 مرجع 0
strs
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1388
  • دوره: 

    22
  • شماره: 

    2 (مسلسل 59)
  • صفحات: 

    93-101
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    594
  • دانلود: 

    203
چکیده: 

زمینه و هدف: تا به امروز از روش های جراحی متعددی جهت پوشش سطح ریشه های عریان استفاده گردیده است. در این خصوص روش Subepithelial Connective Tissue GRAFT (SCTG) به عنوان روشی موثر شناخته شده است. از میان جراحی های موکوژنژیوال Semilunar Coronally Positioned Flap (SCPF) تکنیکی ساده جهت پوشش سطح ریشه بوده که در آن نیازی به جراحی دوم جهت برداشتن بافت از کام بیمار نمی باشد. هدف این مطالعه، مقایسه نتایج این دو روش در پوشش سطح ریشه است.روش بررسی: مطالعه بر روی 40 تحلیل لثه باکالی کلاس (≥2mm) Miller I انجام گرفت. نمونه ها به طور تصادفی در دو گروه SCTG،SCPF  قرار گرفتند. ارتفاع تحلیل (RH)، عرض تحلیل (RW)، عرض بافت کراتینیزه (WKT)، عمق پروبینگ (PD)، حد چسبندگی کلینیکی (CAL)، در ابتدای مطالعه و 1، 3 و 6 ماه پس از جراحی اندازه گیری شدند. اطلاعات حاصله از مطالعه با استفاده از آنالیز آماری "Independent t-test" و "Repeated measure ANOVA" بررسی و مقایسه شدند.یافته ها: متوسط پوشش ریشه در SCPF و SCTG به ترتیب %88 و %71 بود، پوشش ریشه به ترتیب %55 و %45 موارد به صورت کامل بود. هیچگونه تفاوت آماری آشکاری بین دو گروه از نظر میزان WKT, CAL, PD, RW وجود نداشت (به استثنا WKT که در ماه سوم پس از جراحی در گروه SCPF اندکی بیشتر بود). کاهش RH به طور آشکاری از ماه دوم تا انتهای مطالعه در گروه SCPF مشاهده گردید که در ارتباط با میزان پوشش بیشتر در این گروه می باشد.نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه، با توجه به اینکه روش SCPF تکنیکی ساده بوده و در عین حال زیبایی پس از درمان، از نظر بیماران مطلوب می باشد، تجربه درد و ناراحتی از سوی بیمار کمتر است و از موفقیتی بالا برخوردار است در صورتی که لثه از ضخامت کافی برخوردار بوده و عرض لثه کراتینیزه در آن کافی باشد، می تواند به عنوان جایگزین روش SCTG در درمان ضایعات Miller class I به کار رود.

آمار یکساله:  

بازدید 594

دانلود 203 استناد 0 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1387
  • دوره: 

    17
  • شماره: 

    66
  • صفحات: 

    44-49
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    2542
  • دانلود: 

    229
چکیده: 

مقدمه: امروزه در بیماران دیالیزی که ورید محیطی خوبی برای ایجاد فیستول شریانی - وریدی ندارند یا ورید محیطی آنها به علت فیستول شریانی - وریدی (AVF) قبلی، دیگر قابل استفاده نیست، استفاده از گرافت های صناعی که شریان و ورید را به هم ارتباط می دهند و زیر جلد کار گذاشته می شوند، رو به افزایش است: در بیمارانی که در اندام فوقانی عروق مناسبی برای دستیابی عروقی (access) به هر دلیلی وجود نداشته باشد می توان از اندام تحتانی استفاده کرد. استفاده از گرافت صناعی در ناحیه ران به عنوان دستیابی عروقی به علت بالا بودن میزان عفونت و نیز خطر آمپوتانسیون اندام در ابتدا با اقبال جراحان همراه نبوده است.هدف: تعیین میزان عفونت و مدت زمان بازماندن (Patancy) گرافت صناعی ناحیه کشاله ران در بیماران همودیالیز مرکز آموزشی – درمانی بیمارستان سینا.مواد و روش ها: این مطالعه به صورت آینده نگر انجام شده است. 41 بیمار که تحت کارگذاری گرافت صناعی شریانی - وریدی با گرافت پلی تترافلورواتیلن در ناحیه ران در فاصله سال های 79 تا 83 در بیمارستان سینا قرار گرفته اند، در این مطالعه وارد شدند. اطلاعات دموگرافیک و عوارض مربوط به گرافت طی حداقل یکسال پی گیری بیماران جمع آوری شده و با آزمون های کاپلان – مایر و  log-rankتجزیه و تحلیل شدند.نتایج: در این مطالعه میزان بازماندن گرافت صناعی پلی تترافلوئورواتیلن(PTFE)  شریانی - وریدی ناحیه ران در ماه سوم، ششم و نهم و یکسال پس از کارگذاری به ترتیب %76، %70، %67 و %60 بود. در 14 بیمار (%34) گرافت از کار افتاد که در 2 مورد (%4.8) به علت عفونت و در 10 مورد (%24.4) به علت ترومبوز بود. در 2 مورد (%4.8) هم به علت ایجاد پسودوآنوریسم در مسیر گرافت بیماران دچار خونریزی شدند.در هیچ بیمــاری ایسکمی انـدام دیده نشد. میزان عفونت در مرد و زن و در سنین مختلف تفاوتی نداشت. میزان بازماندن گرافت نیز ارتباطی با جنس و سن نداشت.نتیجه گیری: در مطالعه حاضر میزان عفونت و ترومبوز در دستیابی عروقی ناحیه ران بیشتر از بقیه مطالعات نبود. بنابراین در بیمارانی که عروق قابل استفاده برای ایجاد دستیابی عروقی در اندام فوقانی ندارند می توان از اندام تحتانی برای تعبیه دستیابی عروقی استفاده کرد.

آمار یکساله:  

بازدید 2542

دانلود 229 استناد 0 مرجع 0
نویسندگان: 

KANEDA T. | LEMURA J. | OKA H. | INOUE T. | ZHANG Z.W. | MATSUMOTO T.

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2001
  • دوره: 

    15
  • شماره: 

    -
  • صفحات: 

    430-434
تعامل: 
  • استنادات: 

    445
  • بازدید: 

    17037
  • دانلود: 

    26097
کلیدواژه: 
چکیده: 

آمار یکساله:  

بازدید 17037

دانلود 26097 استناد 445 مرجع 0
عنوان: 
نویسندگان: 

RAZMJOU H.

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2002
  • دوره: 

    20
  • شماره: 

    65
  • صفحات: 

    27-28
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    58852
  • دانلود: 

    30601
چکیده: 

Corneal GRAFT is the most common tissue transplantation in the world. Its primary goal is to improve vision and maintain eye integrity. This prospective investigation was performed for the first time on 14 eyes of 14 patients who had significant refractive errors for a minimum follow up period of one year after undergoing corneal GRAFT.Preoperative evaluation included: a) Assessment of cycloplegic refraction b) Determination of the best corrected visual acuity with glasses c) Pachymetry d) Keratometry e) Topography Pre-LASIK refraction ranged from moderate to high myopia with significant astigmatism.The lowest and highest measurements of myopia were -1.0 D and -7.0 D respectively, with 1.0 D to 6.0 D of astigmatism. Post-LASIK refraction ranged from an overcorrection of +2.5 D to an undercorrection of 1.5 D. The mean preoperative myopia was -4.6 D, which reached ±0.5D postoperatively. No GRAFT rejection was noticed during this period.LASIK can be considered as a relatively safe and predictable procedure for correction of refractive errors following corneal GRAFT, with no harm to donor cornea.  

آمار یکساله:  

بازدید 58852

دانلود 30601 استناد 0 مرجع 0
litScript