نتایج جستجو

1310

نتیجه یافت شد

مرتبط ترین ها

اعمال فیلتر

به روزترین ها

اعمال فیلتر

پربازدید ترین ها

اعمال فیلتر

پر دانلودترین‌ها

اعمال فیلتر

پر استنادترین‌ها

اعمال فیلتر

تعداد صفحات

131

انتقال به صفحه



فیلترها/جستجو در نتایج    

فیلترها

سال

بانک‌ها



گروه تخصصی









متن کامل


مرکز اطلاعات علمی SID1
اسکوپوس
دانشگاه غیر انتفاعی مهر اروند
ریسرچگیت
strs
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1386
  • دوره: 

    20
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    5-14
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    1299
  • دانلود: 

    364
چکیده: 

جنس ASPERGILLUS از دسته قارچ های ناقص و با تنوع گونه ای فراوان است. برخی از گونه های این قارچ باعث آلودگی در انسان، حیوان، گیاه و خشکبار می گردند. اکثر گونه های ASPERGILLUS به واسطه تولید آنزیم پکتیناز توانایی تجزیه مواد گیاهی را دارند. از گونه های مهم این جنس می توان به دو گونه ASPERGILLUS flavus و A. niger اشاره نمود. هرچند با استفاده از روش های معمول ریخت شناسی تفاوت های بین این دو گونه ASPERGILLUS را می توان تعیین نمود، ولی این روش ها نمی تواند نمایانگر تنوع های درون گونه ای باشد. از آنجا که این دوگونه قادر به ترشح آنزیم پکتیناز می باشند، لذا در این مطالعه از روش پکتیک زایموگرام بعنوان روشی ساده و کارآمد برای آشکار ساختن این تفاوت ها استفاده شد. در این بررسی ابتدا نمونه های غذایی، محصولات کشاورزی و غیره جهت جداسازی قارچ به محیط های کشت انتقال داده شد. سپس قارچ های ASPERGILLUS بدست آمده خالص سازی و بر اساس صفات ظاهری مورد شناسایی قرار گرفتند. در این راستا 40 جدایه A. niger و 30 جدایه A. FALVUS شناسایی گردید. سپس نمونه های خالص را تحت شرایط استریل به محیط کشت مایع انتقال داده و سیتروس پکتین بعنوان تنها منبع کربن در این محیط باعث القای ترشح آنزیم خارج سلولی پکتیناز توسط قارچ گردید. پس از انکوباسیون نمونه های یاد شده، پکتیناز ترشح شده از آنها استخراج و تغلیظ شد و در ژل پلی اکریل آمید افقی الکتروفورز گردید. حاصل الکتروفورز به دست آمدن 18 الگوی زایموگرام برای A. niger و 8 الگو برای A. flavus بود. با بررسی الگوهای آنزیمی حاصله از روش الکتروفورزی پکتیک زایموگرام مربوط به دوگونه مذکور علاوه بر مشاهده اختلافات بین گونه ای، تفاوت های درون گونه ای نیز به وضوح قابل تشخیص بود. با استفاده از این روش علاوه بر شناسایی گونه ها و تنوع درون و بین گونه ای می توان اپیدمیولوژی این قارچ ها را نیز مورد مطا لعه قرار داد.

آمار یکساله:  

بازدید 1299

دانلود 364 استناد 0 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1395
  • دوره: 

    5
  • شماره: 

    2
  • صفحات: 

    161-174
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    594
  • دانلود: 

    264
چکیده: 

استفاده از اسانس گیاهان دارویی به منظور کنترل عوامل بیماریزای گیاهی با مشکلاتی مانند ناپایداری، تبخیر و تجزیه در مقابل شرایط محیطی و شیمیایی روبرو است. به منظورمرتفع کردن مشکلات استفاده از اسانس آویشن شیرازی و افزایش کارایی آن در کنترل عوامل بیماریزای قارچی (ASPERGILLUS flavus, ASPERGILLUS nigerوASPERGILLUS ochraceus) از سیستم حامل نانوذارت لیپیدی جامد استفاده شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار به روش اختلاط اسانس و نانوذرات لیپیدی جامد حاوی اسانس با محیط کشت سیب زمینی دکستروز آگار با چهار غلظت 20، 50، 100 و 200 میکرولیتر اسانس بر لیتر محیط کشت بود. نانوذرات لیپیدی جامد حاوی اسانس با استفاده از امواج فراصوت تهیه شد. اندازه نانوذرات لیپیدی جامد حاوی اسانس تهیه شده کمتر از 200 نانومتر، شاخص پراکندگی 483/0، پتانسیل زتا 6/42-میلی ولت و شکل نانو ذرات نیز کروی بود. حداقل غلظت بازدارنده برای اسانس به فرم آزاد در گونه A. niger200 میکرولیتر بر لیترو برای گونه های A. ochraceusوA. flavus 300 میکرولیتر بر لیتر بود. همچنین حداقل غلظت بازدارنده برای نانوذرات لیپیدی جامد حاوی اسانس برای تمامی گونه های قارچی 200 میکرولیتر بر لیتر بود. بر اساس این نتایج نانو ذرات لیپیدی جامد حاوی اسانس نسبت به فرم آزاد اسانس باعث افزایش 38 درصدی بازدارندگی بر روی رشد عوامل بیماریزای قارچی مورد آزمایش شدند. این نتایج نشان داد نانوذرات لیپیدی جامد می تواند حامل مناسبی برای اسانس آویشن شیرازی در جهت افزایش کارایی و کنترل عوامل پوسیدگیA. ochraceus، A. flavus وA. nigerباشد.

آمار یکساله:  

بازدید 594

دانلود 264 استناد 0 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1396
  • دوره: 

    6
  • شماره: 

    2
  • صفحات: 

    37-47
تعامل: 
  • استنادات: 

    1234
  • بازدید: 

    1081
  • دانلود: 

    244
چکیده: 

قارچ های ASPERGILLUS parasiticusو ASPERGILLUS flavusاز مهم ترین عوامل آلوده کننده ی موادغذایی و دارای قابلیت تولید توکسین های سرطان زا می باشند. آگاهی از شرایط بهینه ی رشد، به کنترل و ممانعت از آلودگی و سم زایی این قارچ ها کمک می کند. این آزمایش به منظور بررسی تأثیر دما، pH و میزان رطوبت بذر بر رشد این دو گونه قارچ اجرا شد. تاثیر رطوبت بذر (در سطوح 15، 18، 21، 24، 27 و 30 درصد) و دما (در سطوح 18، 22، 25، 28، 31 و 34 درجه ی سانتی گراد) در محیط کشت PDA و تاثیر pH (در سطوح 3، 4، 5، 6 و 7) در محیط کشت PDB مورد بررسی قرار گرفت. برای مشخص کردن توکسین زا بودن قارچ ها از محیط کشت نارگیل-آگار استفاده شد. میزان رشد قطری قارچ ها و وزن خشک میسلیوم قارچی در تیمارهای مختلف در 4 تکرار و در قالب طرح کاملاً تصادفی ارزیابی شد. تجزیه وتحلیل آماری داده ها با استفاده از نرم افزار SAS 9. 1 انجام شد. شرایطبهینه ی رشد برای A. parasiticus، دمای 31 درجه ی سانتی گراد، 5=pH و رطوبت بذری 27 درصد و برای A. flavus دمای 28 درجه ی سانتی گراد، 6=pH و رطوبت بذری 27 درصد تعیین گردید. همچنین این دو قارچ دارای قابلیت تولید افلاتوکسین بودند. این قارچ ها در مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری رشد مطلوبی دارند و کاهش رطوبت بذر و دماهای پایین و خنک در انبار می تواند در جلوگیری از رشد قارچ نقش مؤثری داشته باشد. با توجه به تولید افلاتوکسین توسط این دو قارچ می توان با رعایت بهداشت و کنترل عوامل محیطی از تولید این توکسین ها جلوگیری به عمل آورد.

آمار یکساله:  

بازدید 1081

دانلود 244 استناد 1234 مرجع 0
گارگاه ها آموزشی
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1391
  • دوره: 

    26
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    29-36
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    885
  • دانلود: 

    232
چکیده: 

گونه های جنس آسپرژیلوس روی مواد غذایی مورد استفاده انسان و دام رشد کرده و با تولید متابولیت های ثانویه از جمله آفلاتوکسین ها خسارات زیادی را باعث می شوند و از ارزش غذایی آن ها می کاهند. در این مطالعه اثر غلظت های مختلف اسید سیتریک و اسید پروپیونیک و عصاره گیاه آلوئه ورا روی رشد پرگنه قارچ های ASPERGILLUS flavus و ASPERGILLUS parasiticus مورد بررسی قرار گرفت برای این منظور غلظت های مورد نظر از این ترکیبات تهیه و به محیط کشت چاپک دوکس آگار اضافه شد، این محیط ها سپس بوسیله یک دیسک پنج میلی متری حاوی کشت تازه ASPERGILLUS parasiticus تلقیح گردیده و نتایج حاصله نشان داد که اسید پروپیونیک در غلظت های 0.5، 0.8، 1، 1.5 درصد به طور کامل از رشد پرگنه جلوگیری کرد. اسید سیتریک در غلظت های 0.5، 0.8، 1 درصد، خواص ضد قارچی متوسط داشت و در غلظت 1.5 درصد تاثیری در کاهش قطر پرگنه نداشت. عصاره گیاه آلوئه ورا با غلظت 6، 4، 2 درصد اثر بازدارندگی نشان داد. در بررسی رابطه بین تولید اسکلرت و آفلاتوکسین، جدایه های ASPERGILLUS parasiticus و ASPERGILLUS flavus در محیط کشت چاپک کشت داده شدند، و با روش کروماتوگرافی مایع با فشار بالا میزان آفلاتوکسین تولید شده اندازه گیری شد، در مقایسه با میزان کل آفلاتوکسین تولید شده توسط جدایه های مزبور، گروه دارای اسکلرت کوچک آفلاتوکسین بیشتری در مقایسه با گروه فاقد اسکلرت و دارای اسکلرت بزرگ تولید کردند.

آمار یکساله:  

بازدید 885

دانلود 232 استناد 0 مرجع 1
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1385
  • دوره: 

    19
  • شماره: 

    2 (پی آیند 71) در امور دام و آبزیان
  • صفحات: 

    93-94
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    1099
  • دانلود: 

    166
کلیدواژه: 
چکیده: 

بیماری های قارچی عمدتا جزو بیماری های نوزادان زنبور عسل محسوب می شوند، زیرا درون سلول ها شرایط مناسب حرارتی، رطوبت و مواد غذایی مطلوب، جهت رشد قارچ ها وجود دارد (5). لارو گچی بیماری است که فقط لاروهای زنبور عسل را مبتلا ساخته و از بین می برد (8، 11، 12). بیماری در اثر قارچی از جنس آسکوسفرا به نام Ascosphaera apis ایجاد می شوند. هاگ عامل بیماری مقاوم بوده و تا 15 سال می تواند عفونت زا باقی بماند (2، 7). لارو زنبور عسل بیشترین حساسیت را به بیماری لارو گچی دارد به شرط آنکه اسپورهای قارچ را زمانی که 3 یا 4 روز از سن آنها گذشته باشد ببلعند. زنبورانی که حرارت کندو را تنظیم می کنند چون قادر به انتقال حرارت مناسب به کناره های شان نمی باشند سرد بودن این نقاط زمینه مساعدتری را برای ایجاد بیماری فراهم می کند (2، 10). در صورتی که رشد و تکثیر قارچ به صورت جنسی باشد یعنی میسلیوم های نر و ماده با یکدیگر تلاقی کنند رنگ لارو گچی شده سیاه تا خاکستری است. در انتقال آلودگی گرده (2، 11) و عسل آلوده به هاگ، وسایل زنبورداری (2) ملکه (2، 4) نقش دارند. در گسترش بیماری وجود آب و هوای سرد و مرطوب (2) تهویه نامناسب کندو (7) شرایط نامناسب و طولانی مدت شهدیابی و گرده یابی (2، 7) کلنی های ضعیف و باز، عوامل وراثتی (2، 7) شرایط استرس زا (9) وجود محیط اسیدی ناشی از آلودگی هوا (7) موثرند. بیماری قارچی دیگر که توسط آسپرژیلوس ها ایجاد می شود. بیماری سنگی شدن لارو است که لاروهای آلوده با توده ای از میسیلیوم های خاکستری رنگ پوشیده می شوند و لاروهای مرده و مومیایی شده سخت و شکننده هستند (1). روش نمونه گیری در این طرح، خوشه ای و چند مرحله ای بوده است. 5 شهرستان انتخاب شده و در هر شهرستان 40 نمونه اخذ شد.

آمار یکساله:  

بازدید 1099

دانلود 166 استناد 0 مرجع 1
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1386
  • دوره: 

    20
  • شماره: 

    4 (پی آیند 77) در زراعت و باغبانی
  • صفحات: 

    104-110
تعامل: 
  • استنادات: 

    3
  • بازدید: 

    2061
  • دانلود: 

    448
چکیده: 

یکی از مهمترین مراحل د ر خصوص آلود گی میوه پسته به گونه های مختلف جنس قارچ ASPERGILLUS و توکسین های آنها ترمینال های فرآوری است که د ر ارایه یک محصول عاری از آلود گی نقش مهمی د ارند لذا تحقیق روی آنها ضروری به نظر می رسد . د ر این تحقیق نتایج بررسی تراکم جمعیت قارچ های گروه ASPERGILLUS flavus و A.niger د ر پسته های فراوری شد ه 17 ترمینال فرآوری پسته ارایه گرد ید ه است. برای این منظور از مراحل مختلف فرآوری میوه پسته د ر ترمینال های سنتی و نیمه مکانیزه نمونه برد اری گرد ید . نمونه ها به آزمایشگاه منتقل و با استفاد ه از محیط کشت های AFPA و CZ و روش تهیه سوسپانسیون و رقیق سازی متوالی تراکم جمعیت قارچ های فوق الذکر بررسی شد . نتایج نشان د اد که تراکم جمعیت قارچ های فوق د ر ترمینال های سنتی 2.6 برابر ترمینال های نیمه مکانیزه (ترمینال های سنتی 27764.2 کلنی به ازای هر میوه و د ر ترمینال های نیمه مکانیزه 10671.82) بود . مقایسه سیستم های مختلف شستشو نشان د اد که استفاد ه از سیستم د وش آب با د امنه کارایی 39.8-6.1 نسبت به حوضچه ها با آب ثابت با د امنه کارایی 14.7-0 و یا آب د ر جریان 10.7-0.1 برای کاهش تراکم جمعیت قارچ های مورد مطالعه کارایی بیشتری د ارد . ترکیب د و سیستم فوق د ر ایجاد یک سیستم مناسب شستشو و جد اسازی پسته های آلود ه از سالم مفید می باشد . د ر میان پسته های فرآوری شد ه پسته های با پوست استخوانی رنگ د ار 140 برابر پسته های با رنگ پوست طبیعی 602:84135) کلنی د ر هر میوه) آلود گی قارچی د اشتند که از آن می توان به عنوان معیاری جهت جد اسازی پسته های آلود ه استفاد ه نمود . تراکم جمعیت قارچ های مورد مطالعه همراه پسته، د ر روز های مختلف خشک کرد ن از نظر آماری تفاوت معنی د اری ند اشت و به نظر می رسد امکان رشد بعد ی قارچ های مولد آفلاتوکسین د ر زمان خشک کرد ن پسته د ر محل آفتاب د هی فراهم نباشد . نتایج حاصل از تحقیق حاضر نشان د اد که اگر چه شرایط برای آلود گی و تولید آفلاتوکسین د ر باغ مهیا است، ولی شرایط فرآوری و انبارد اری برای آلود گی مجد د مناسب نیست. تراکم قارچ های مورد مطالعه د ر پسته های ریز از غیر قابل تشخیص تا 4000 کلنی د ر واحد میوه پسته متغیر بود به طوری که د ر تعد اد ی از نمونه ها بالا و د ر بقیه پایین بود . نتایج این تحقیق می تواند د ر بهبود سیستم های فرآوری موجود و جد اسازی منابع آلود گی قارچی د ر ترمینال های پسته مفید واقع گرد د .

آمار یکساله:  

بازدید 2061

دانلود 448 استناد 3 مرجع 0
strs
نشریه: 

گیاه پزشکی

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    8
  • شماره: 

    4
  • صفحات: 

    441-448
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    326
  • دانلود: 

    80
چکیده: 

متن کامل این مقاله به زبان انگلیسی می باشد. لطفا برای مشاهده متن کامل مقاله به بخش انگلیسی مراجعه فرمایید.لطفا برای مشاهده متن کامل این مقاله اینجا را کلیک کنید.

آمار یکساله:  

بازدید 326

دانلود 80 استناد 0 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1395
  • دوره: 

    23
  • شماره: 

    151
  • صفحات: 

    10-20
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    1105
  • دانلود: 

    365
چکیده: 

زمینه و هدف: آسپرژیلوس ها نقش قابل توجهی در بروز آلرژی های تنفسی دارند. هدف این مطالعه بررسی الگوی پاسخ ایمونولوژیک هومورال IgE گونه های آسپرژیلوس فومیگاتوس، آسپرژیلوس فلاووس و آسپرژیلوس نایجر با سرم بیماران دچار ازدیاد حساسیت تیپ یک به آسپرژیلوس ها بود.روش کار: در این مطالعه تجربی عصاره تهیه شده از قارچ های مورد نظر دیالیز و غلظت پروتئینی عصاره ها با روش برادفورد اندازه گیری شد و الگوی الکتروفورزی پروتئین ها با الکتروفورز روی ژل آکریل آمید بررسی گردید. بیماران حساس و کنترل ها بر اساس علائم بالینی و تست پریک انتخاب شدند و با استفاده از سرم بیماران و روش های الایزا و وسترن بلات واکنش متقاطع IgE بین آلرژن های سوش های مورد نظر بررسی گردید.یافته ها: در الکتروفورز عصاره گونه ها، باندهای پروتئینی در محدوده 11 الی 100 کیلودالتون مشاهده شد که باندهای پروتئینی واضح تر در محدوده 46 تا 100 کیلودالتون قرار داشتند. در آزمون الایزا اختلاف چشمگیری در واکنش سرم بیماران آلرژیک و گروه کنترل در مورد هر سه قارچ مشاهده شد. اما نتایج الایزای بیماران در سه گونه مطرح شده با هم اختلاف فاحشی نشان نمی داد. در وسترن بلات نیز باندهای شاخصی در وزن های مختلف مشاهده شد.نتیجه گیری: پروتئین های آلرژی زا در گونه های بررسی شده تا حدودی متفاوت هستند بنابراین تفاوت واکنش ایمنی بیماران می تواند مربوط به تفاوت زمینه ژنتیکی افراد مورد مطالعه، تفاوت سطح مواجه بیماران با قارچ های محیطی و یا تفاوت قدرت آلرژی زایی عصاره های مورد مطالعه و تکنیک های به کار رفته باشد.

آمار یکساله:  

بازدید 1105

دانلود 365 استناد 0 مرجع 4
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1383
  • دوره: 

    40
  • شماره: 

    4-3
  • صفحات: 

    221-234
تعامل: 
  • استنادات: 

    3
  • بازدید: 

    1446
  • دانلود: 

    210
چکیده: 

تراکم جمعیت قارچهای گروه A.flavus و A.niger در انواع بقایای گیاهی، خاک و انواع کودهای حیوانی در باغهای شهرستانهای سیرجان،کرمان، زرند و رفسنجان در طی سالهای 1377 تا 1380 مورد بررسی قرار گرفت. نقش بقایای گیاهی، خاک و انواع کودهای حیوانی در زمستان گذرانی قارچهای فوق با استفاده از روش Soil dilution method و محیطهای کشت AFPA و CZ بررسی شد. نتایج حاصله نشان می دهد که فراوانی قارچهای گروه A.niger بیشترازگروه A.flavus می باشد و درسطح 5%اختلاف معنی داری بین دو گروه وجود دارد. تراکم جمعیت قارچهای گروه A.flavus و A.niger در بقایای گیاهی نشان داد که تراکم آنها در زائده های حاصل از فرآوری به ترتیب از صفر تا 4.56´106 و صفر تا 5.2´106 برای برگ از صفر تا 6.82´103 و از صفر تا 5.44´104 متفاوت می باشد. درصد فراوانی بازیافت گونه های مختلف قارچ آسپرژیلوس در نمونه های مورد بررسی برای پوست سبز و برگ به ترتیب بین 85 تا 81 درصد متغیر بود. بررسی انواع کودهای حیوانی نشان داد که میانگین تراکم جمعیت قارچهای گروه A.flavus در کودهای گوسفندی، گاوی و مرغی به ترتیب از صفر تا 4.2´105، از صفر تا 1.7´104 و از صفر تا 8.7´104 و برای قارچهای گروه A.niger به ترتیب از صفر تا 1.7´104، از صفر تا 3´104 و از صفر تا 1.25´103 در گرم کودهای فوق متغیر می باشد و درصد بازیافت گونه های آسپرژیلوس برای قارچهای گروه A.flavus و A.niger در کودهای گوسفندی، گاوی و مرغی به ترتیب 69 و 75، 59 و 51 و 43 و 50 درصد متغیر بود. نتایج نشان می دهد که قارچ آسپرژیلوس در مناطق پسته کاری خاکزاد بوده و به نظر می رسد که جمعیت های آن در خاک می تواند تحت تاثیر دور و زمان آبیاری باشد.

آمار یکساله:  

بازدید 1446

دانلود 210 استناد 3 مرجع 0
نویسندگان: 

BADALI HAMID

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2014
  • دوره: 

    43
  • شماره: 

    SUPPLEMENT 2
  • صفحات: 

    77-77
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    57374
  • دانلود: 

    32550
چکیده: 

Background: ASPERGILLUS flavus and A. fumigatus are the leading causes of invasive and non-invasive aspergillosis. The occurrence of A. flavus is worldwide especially in tropical and subtropical regions. The vital importance of A. flavus has increased in the last years. Presently the emergence of resistance to antifungal agents among ASPERGILLUS species is dramatically increasing. Therefore, in the present study, we evaluated the in vitro activity of five antifungal agents against A. flavus and A. fumigatus isolated from different sources.Methods: In total, 100 strains of A. flavus, which have been isolated from various specimens (nail, bronchoalveolar lavage, paranasal sinus) from suspected patients of aspergillosis patients. All strains were identified based on conventional methods and subsequently confirmed by DNA sequencing of the β-tubulin gene. The minimal inhibitory concentrations (MIC) of Amphotericin B, itraconazole, voriconazole, posaconazole and minimal effective concentrations (MEC) for caspofungin were determined using the broth micro dilution method in accordance with the guidelines of Clinical and Laboratory Standards Institute (CLSI) document M38-A2. Results: The resulting MIC90 s for A. flavus strains showed an increasing order, as follows: Caspofungin (0.031 mg/ml), posaconazole (0.25 mg/ml); voriconazole (0.5 mg/ml), itraconazole (1 mg/ml) and amphotericin B (4 mg/ml). Although MIC90 for A. fumigatus strains was different as follows: Caspofungin (0.016 mg/ml), posaconazole (0.125 mg/ml); voriconazole (0.5 mg/ml), itraconazole (0.5 mg/ml) and amphotericin B (2 mg/ml).Conclusion: The present study based on in vitro activity showed that posaconazole followed by caspofungin, voriconazole might have a potent activity, and it could be the best alternative for previous antifungal.

آمار یکساله:  

بازدید 57374

دانلود 32550 استناد 0 مرجع 0
litScript