نتایج جستجو

67

نتیجه یافت شد

مرتبط ترین ها

اعمال فیلتر

به روزترین ها

اعمال فیلتر

پربازدید ترین ها

اعمال فیلتر

پر دانلودترین‌ها

اعمال فیلتر

پر استنادترین‌ها

اعمال فیلتر

تعداد صفحات

7

انتقال به صفحه



فیلترها/جستجو در نتایج    

فیلترها

سال

بانک‌ها


گروه تخصصی








متن کامل


مرکز اطلاعات علمی SID1
اسکوپوس
دانشگاه غیر انتفاعی مهر اروند
ریسرچگیت
strs
نشریه: 

علوم محیطی

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    17
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    151-162
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    471
  • دانلود: 

    258
چکیده: 

سابقه و هدف: الگوریتم سنجه گردوغبار آئروسل بر اساس اندازه گیری در طول موج های دیپ بلو (412 نانومتر)، آبی (440 نانومتر) و موج کوتاه IR ( 2130 نانومتر( با استفاده از مشاهده های مودیس(MODIS) توسعه داده شده است. اندازه گیری هایی که در بخش کوتاه طول موج مرئی مانند بخش دیپ بلو یا فرابنفش صورت گرفته است. بخوبی قادر به شناسایی ریز گرد در ناحیه های بیابانی می باشد. بدین وسیله با استفاده از امواج کوتاه محدوده مرئی بازیابی اطلاعات توده های ریز گرد بویژه در منطقه های بیابانی با دقت بالایی صورت گرفت. منطقه های غرب و جنوب غرب ایران بدلیل مجاورت با بیابان کشورهای مجاور، همواره در معرض سامانه های گردوغباری قرارگرفته است. با توجه به اینکه پیش ازاین بیشتر سنجه های طیفی مطرح شده برای شناسایی گردوغبار بر اساس اندازه گیری های سنجه های ماهواره ای برای منطقه-های بیابانی آزمون و اجراشده است، این سنجه ها و حد آستانه مربوط به آن ها برای منطقه های با توپوگرافی پیچیده تر نیاز به بررسی های بیشتر و دقیق تری دارند. ازاین رو در منطقه های غرب و جنوب غرب ایران که شرایط کوهستانی با تنوع پوشش گیاهی حکم فرماست، لازم است روش های شناسایی گردوغبار، آزمون و ارزیابی شوند. مواد و روش ها: محدوده مورد پژوهش شامل استان های خوزستان، ایلام و کرمانشاه می باشد. این منطقه مساحتی حدود 107307 کیلومترمربع را پوشش می دهد. در این مطالعه از داده های MODIS L1B از ماهواره Aqua برای روزهای گرد و غباری 18 می و 25ژوئن سال 2013 و 2015 استفاده گردید. قبل از انجام محاسبات طیفی بر روی محصول های مختلف مادیس باید داده های این سنجنده پیش پردازش شوند. پیش پردازش های انجام شده شامل تصحیح هندسی تصاویر ها، ژئورفرنس کردن، ماسک ابر و آب با ENVI و توسط ماژول conversion Tool است. پس از پیش پردازش (ژئورفرنس کردن, جدا کردن محدوده مورد مطالعه, و ماسک آب و پوشش ابر) از داده های ماهواره ای، رادیانس طیفی TOA بازیابی شده با استفاده از داده های ماهواره ای با توجه به شرایط نور خورشید برای هر طول موج نرمالیزه شده است. نتایج و بحث: به طور کلی، مشخص شد که تمام نقشه های AOD با استفاده از روش مستقیم، توزیع مکانی بسیار خوب الگوی آئروسل محلی در مقایسه با روش های دیگر را نشان داد. واضح است نقشه AOD بازیابی شده از طیف L1B می تواند نشان دهد که توزیع مکانی AOD محلی بسیار واضح است، . الگوریتم سنجه DAI شبیه سازی وابستگی طیفی بالای اتمسفر در منطقه طول موج آبی برای شرایط مختلف سطح و جو با یک نسخه برداری کاملاً تست شده از کد انتقال تابشی-6S می باشد. این سنجه، مشابه سنجه AI بوده که سنجه غبار آلودگی می باشد که ازجمله محصول های سنجنده TOMS بوده که از ابزارهای قابل اعتماد در ارتباط با اندازه گیری های ذرات معلق بر فراز اقیانوس ها، تمام سطح های مختلف زمین و همچنین ابرها بشمار می رود. نتیجه گیری: برخلاف برخی از الگوریتم های تشخیص گردوغبار که با استفاده از اندازه گیری ها در باند مادون قرمز حرارتی انجام می شود، مزیت این الگوریتم استفاده از وابستگی طیفی پراکندگی ریلی، بازتاب سطح و جذب گردوغبار موجود در هوا برای تشخیص گردوغبار می باشد. مزیت استفاده از اندازه گیری در منطقه طول موج آبی (410 تا 490 نانومتر) برای بازیابی خواص نوری آئروسل می باشد.

آمار یکساله:  

بازدید 471

دانلود 258 استناد 0 مرجع 0
نشریه: 

محیط شناسی

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    45
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    379-394
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    210
  • دانلود: 

    214
چکیده: 

ذرات معلق موجود در جو نقش چشمگیری در سامانه آب وهوا و سلامت عمومی دارند. اهمیت ذرات معلق توجه زیادی را به توسعه روش هایی برای برآورد ذرات معلق (PM2. 5) کرده است. هدف از این پژوهش توزیع زمانی-مکانی ذرات معلق (PM2. 5) در غرب و جنوب غرب ایران است در این راستا داده های عمق نوری هواویز (AOD550nm) سه سنجنده SeaWifs، MISR و MODIS طی دوره آماری 1998 تا 2016 اخذ و سپس با استفاده از روش رگرسیون وزن دار جغرافیایی (GWR) با کاربست ایستگاهای کنترل کیفی هوا مقدار PM2. 5 با تفکیک 01/0 درجه قوسی محاسبه شد. کارایی مقادیر برآورد شده با استفاده از روش های R2 و RMSE مورد تأیید قرار گرفت. نتایج نشان داد استان خوزستان (µ m/m3 29/15) بیشینه و استان همدان (µ m/m3 16/10) کمینه PM2. 5 را دارا می باشند. بیشینه ضریب تغییرات و روند PM2. 5 در مناطق مرزی به دلیل بار ورودی هواویزهای گردوغباری است. مقدار ذرات معلق از جنوب به شمال و غرب به شرق روندی کاهشی را به دلیل توپوگرافی پیچیده، عوامل بیوفیزیکی، عوامل هواشناسی و دوری از چشمه های گردوغباری دارند. بر اساس دستورالعمل کیفیت هوا (AQG) و استاندارد سازمان محیط زیست ایران بترتیب 31/26 و 11/40 درصد از منطقه موردمطالعه کمتر از دستورالعمل های نامبرده قرار دارند.

آمار یکساله:  

بازدید 210

دانلود 214 استناد 0 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    8
  • شماره: 

    19
  • صفحات: 

    151-174
تعامل: 
  • استنادات: 

    219
  • بازدید: 

    204
  • دانلود: 

    187
چکیده: 

کشور ایران خشک و کم آب است، حاکمیت این شرایط و موقعیت قرارگیری آن در کمربند ریزگرد جهانی شرایط بسیار نامطلوبی به ارمغان آورده است. ریزگردها طی سال های اخیر با شدت و فراونی بیشتری به وقوع پیوسته اند و عمده مناطق ایران را تحت تاثیر قرار داده اند لذا به لحاظ مسائل زیست محیطی مطالعه و مدیریت کاهش آثار آن در اولویت می باشد. هدف از این پژوهش، ارزیابی نقش لایه مرزی در انتقال، شرایط به وجود آورنده و تشدیدکننده آشفتگی گردوغبار به جنوب غرب کشور است. ابتدا روزهای توأم با گردوغبار استخراج و یک دوره که این پدیده به شکل فراگیر و با شدت زیاد در منطقه موردمطالعه به وقوع پیوسته (21 تا 24 فوریه 2016) برای پایش گزینش شد. سپس داده های ارتفاع لایه مرزی (BLH) مبتنی بر برونداد پایگاه ECMWF، پارامتری های هواسپهر از پایگاه NCEP/NCAR و عمق نوری ذرات (AOD) از سنجنده MODIS استخراج گردید. علاوه بر این به منظور ارزیابی شرایط به وجود آورنده و تشدیدکننده آشفتگی مقدار عددی ریچاردسون برای دو ایستگاه رادیوگمانه[1]اهواز و آبادان محاسبه شد. نتایج نشان داد، لایه مرزی هواسپهر در ایجاد تلاطم و انتقال گردوغبار به کشور نقش مهم و غیرقابل انکاری را دارا می باشد بطوریکه در هر 4 روز مورد مطالعه همبستگی بین ارتفاع لایه مرزی و عمق نوری ذرات بیشتر از 70/0 بوده است. شرایط هواسپهری ناپایدار همچون قرارگیری ناوه ای بسیار عمیق، چرخند قوی همراه با تاوایی مثبت قابل توجه در محور ناوه، به همراه امگای منفی که گویای صعود، ناپایداری هوا و به تبع آن ایجاد شرایطی ناآرام و متلاطم در منطقه را فراهم نموده شرایط بسیار مساعد و تقویت برداشت گردوغبار را به وجود آورده است. مقدار عددی ریچاردسون طی روزهای منتخب معرف پیشی گرفتن نیروی مکانیکی تولیدکننده گردابه از نیروی بازدارنده حرارتی بوده که در نتیجه آن جریان ناپایدار و آشفته تر شده و فرآیند اختلاط راحت تر و سریع تر صورت گرفته است.

آمار یکساله:  

بازدید 204

دانلود 187 استناد 219 مرجع 0
گارگاه ها آموزشی
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2016
  • دوره: 

    14
  • شماره: 

    4
  • صفحات: 

    0-0
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    61536
  • دانلود: 

    30797
چکیده: 

Atmospheric dust particles originating in the arid and semi arid regions of the world are known to be principal sources of mineral dust. The use of satellite remote sensing dust, the potential of this technique is created to provide valuable information to assist in the design of network measurement and estimation dust in marine environments. Dust deposited provides key nutrients such as iron to oceanic phytoplankton. Aerosol optical depth were reviewed in the study between March 2008 and December 2013 in the Persian Gulf. Aqua and Terra satellites for the MODIS sensor data as well as aerosol data (PM10) and Environmental stations and optical depth stations AERONET, used to evaluate the aerosol optical depth. The results showed that the data of MODIS AOD has acceptable accuracy and very high correlation between the values measured by MODIS and network AERONET, there (correlation coefficient:90.0). Comparison between AOD values derived from measurements by satellites Aqua and Terra MODIS sensor and the amount of aerosol (PM10) estimated environmental stations in the Persian Gulf region also took place. The results showed that between these two values correlated to the Aqua and Terra satellites in the study area, and the correlation coefficient was greater in summer than winter. The results of this study showed that the optical depth data from the MODIS satellite images can provide accurate information dusts the Persian Gulf.

آمار یکساله:  

بازدید 61536

دانلود 30797 استناد 0 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2022
  • دوره: 

    10
  • شماره: 

    3 (99)
  • صفحات: 

    15552-15566
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    1471
  • دانلود: 

    390
چکیده: 

Background: Diabetes mellitus type I (DMT1) is a highlighted endocrine and digestive issue that involves the heart organs,with more effect when lipids profiles are considered. The study aimed to assess the variations in echocardiographic findings due to the changes in lipids profiles among children with DMT1. Methods: This case-control study was performed on 96 DMT1 and 96 healthy children. The DMT1 was confirmed by clinical manifestations and laboratory measures. Both groups underwent conventional echocardiography and HbA1c,diabetic duration and lipids profiles were measured for the children with diabetes. Data was analyzed via SPSS 18. 0 and P < 0. 05 was considered as the significance level. Results: It was found that the left MPI was higher in patients (p=0. 001) than in healthy controls. Patients with poor control had higher levels of LVMI and left deceleration time (p<0. 05) compared to optimal controls. Patients with abnormal CHO had higher ejection fraction, fraction of shortening, Left E/A, LAd/AOD, LAs/Aos, left ejection time and PWD while right deceleration time, Aortic diameter in diastole, aortic diameter in systole, left MPI and left deceleration time had lower levels. LDL changes affected aorta diameter in diastole, right deceleration time, aorta diameter in systole, left MPI and left deceleration time, fractional shortening, Left E/A, LAd / AOD, LAs/Aos, aortic ejection time and PWD. Patients with an abnormal HDL, had higher left MPI and lower left ejection time. Conclusion: It was concluded that more conventional echocardiography involvement is observed in DMT1 children who have abnormal lipids profiles as well as abnormal HbA1c and longer diabetes durations.

آمار یکساله:  

بازدید 1471

دانلود 390 استناد 0 مرجع 663
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1399
  • دوره: 

    11
  • شماره: 

    4 (پیاپی 41)
  • صفحات: 

    47-64
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    339
  • دانلود: 

    200
چکیده: 

پیشینه و هدف: در سال های اخیر، بحران ناشی از ورود گرد وغبارها در مناطق جنوب شرقی کشور یکی از ملموس ترین حوادث طبیعی-انسانی مؤثر بر زندگی روزمره شهروندان و همچنین اقتصاد این منطقه بوده است. افزایش دسترسی به منابع مختلف پردازش داده، موجب گسترش مدل سازی گردوغبار در سطوح مختلف ازجمله سطوح محلی، منطقه ای و جهانی شده است و باعث درک سازوکار سیستم های پیچیده طبیعی می شود. مدل سازی پدیده گردوغبار، به شناسایی عوامل اصلی ایجاد آن در یک منطقه و میزان اهمیت هر عامل کمک بسزایی می کند. یکی از این مدل ها که برای تشخیص غلظت و شدت گردوغبار موجود در جو و نمایش محدوده دارای این پدیده و تعیین منشأ آن استفاده می شود مدل گردوغبار (NMMB/BSC) است. هدف این مقاله نیز شناسایی و پایش گردوغبار مؤثر و متأثر از حوزه تالاب گاوخونی از دو روش تفسیر بصری و رهگیری در تصاویر ماهواره ای با استفاده از مدل مذکور است. شناسایی مناطق مستعد وقوع پدیده گردوغبار با این مدل و بررسی همدیدی آن می تواند گامی در جهت مدیریت این پدیده در منطقه باشد. مواد و روش ها: جهت تعیین مناطق مستعد وقوع غلظت های بالای گردوغبار در منطقه ابتدا در دوره زمانی سال های 2014-2016 طوفان های فراگیر در منطقه به صورت ماهانه براساس پارامتر عمق نوری ذرات معلق در هوا (AOD) تعیین گردید و سپس توسط پارامتر میدان دید حداقل و تداوم وقایع گردوغبار حاصل از اطلاعات ایستگاه های سینوپتیک سازمان هواشناسی، روزهای با کمترین میدان دید و بیشترین تداوم در بازه ماه های تعیین شده (ماه های با بیشترین غلظت AOD) انتخاب گردید عمق نوری ذرات معلق در هوا با استفاده از حسگر مودیس و الگوریتم دیپ بلو محاسبه گردید. به منظور تعیین شناسایی مناطق با بیشترین استعداد وقوع گردوغبار در حوزه آبخیز گاوخونی از مدل MMB/BSC-Dust استفاده گردید. با استفاده از این مدل مسیرهای انتقال غلظت های گردوغبار تا 72 ساعت بعد از وقوع به صورت بازه های سه ساعته رصد گردید. براین اساس درگام بعدی از بین 25 نقشه خروجی مدل برای هر مقطع زمانی، یک نقشه با بیشترین غلظت گردوغبار به وقوع پیوسته در حوزه مشخص گردید. سپس با نقشه های همدیدی و تصاویر طوفان های گردوغبار سنجنده مودیس حاصل از پایگاه وردویو (worldview) مقایسه گردید. تا ارتباط این پارامترها بر غلظت های بالای گردوغبار به وقوع پیوسته آزموده شود. در مطالعات همدیدی، هدف تبیین روابط کلیدی میان جو و محیط است. به منظور تعین الگوهای جوی حاکم بر حوزه در تاریخ های موردبررسی، محدوده جغرافیایی 20 تا 50 درجه شمالی و 40 تا 65 درجه شرقی برای دریافت داده های رقومی تعیین شد. در ادامه داده های ساعتی رقومی بادهای منطقه ای ترازهای مختلف جوی 100، 500، 700 و 850 هکتوپاسکال برای روزهای با بالاترین غلظت گردوغبار از مرکز ملی پیش بینی محیطی آمریکا/ مرکز ملی پژوهش های جوی (NCEP/NCAR) دریافت گردید و نقشه های به دست آمده با هرکدام از الگوهای غلظت گردوغبار مورد مقایسه و تحلیل قرار گرفت. نتایج و بحث: تصویر منتخب از بازه 72 ساعته در تاریخ 4/6/2014 نشان از متأثرشدن حوزه از مناطق جنوب غربی کشور و به خصوص کانون های گردوغبار خوزستان و عراق است که در طی حرکت به سمت مناطق مرکزی کشور به تدریج حوزه را متأثر می سازد. تصاویر سنجنده مودیس نیز وجود این توده گردوغبار برروی نواحی جنوب غربی کشور در این تاریخ و متأثر کردن حوزه را به اثبات رساند. تصویر متعلق به تاریخ 25/4/2015 وجود یک توده متراکم گردوغبار در نواحی جنوب غرب کشور و متأثر شدن حوزه گاوخونی از این توده را به اثبات رساند. در این تاریخ بخش هایی از حوزه ازجمله بخش شرقی تالاب گاوخونی و مرکز حوزه خود چشمه کوچک تولید گردوغبار بوده اند. واقعه گردوغبار رخ داده در تاریخ 1/10/2016 نشان از متأثر شدن حوزه از چشمه های گردوغبار در کویر مرکزی دارد به طوری که با حرکت توده های متراکم گردوغبار از سمت کویر مرکزی و کویر سیاه شاهد تحت تأثیر قرار گرفتن حوزه بوده ایم. و نواحی مرکزی حوزه خود به صورت چشمه گردوغبار عمل کرده و در تشدید غلظت گردوغبار نقش داشت. به منظور بررسی میزان انطباق غلظت های گردوغبار با وضعیت بادهای منطقه از میان 25 تصویر در بازه 72 ساعت یک تصویر با بیشترین غلظت گردوغبار در منطقه انتخاب گردید و با وضعیت بادهای منطقه در فشارهای مختلف 100، 500، 700 و 850 پاسکال موردبررسی قرار گرفت. همان طوری که در تحلیل همدیدی گردوغبار مشاهده گردید به دلیل قرارگیری یک کم فشار در مرکز ایران با توجه به چرخش سیکلونی (پادساعتگرد در نیمکره شمالی) در سمت شمالی و جنوبی به ترتیب باد شرقی و باد غربی تسلط یافته است. تسلط باد غربی با حرکت مداری در وقایع گردوغباری رخ داده حوزه در بیشتر تاریخ های شناسایی شده به اثبات رسیده است. در آخرین واقعه در سال 2016 شاهد گسترش یک مرکز پرفشار برروی کشور و تغییر این جریان و غالبیت باد شرقی در ترازهای بالایی جو بودیم. بررسی وضعیت بادهای رخ داده در تاریخ 13/3/2014 در ساعت 0 تا 06 به وقت گرینویچ نشان دهنده تشکیل مراکز با سرعت های بالاتر از 12 متر بر ثانیه در محدوده شکل گیری کانون های گردوغبار است. جهت وزش بادها از غرب به شرق است و گردوغبار عبوری از حوزه از نواحی غربی کشور ازجمله کانون های گردوغبار استان خوزستان و عراق منشأ گرفته است. در این واقعه شاهد حاکمیت مراکز کم فشار ناپایدار بر روی سطح حوزه بوده ایم که خود می تواند یکی از عوامل اساسی در تشدید پدیده گردوغبار بر روی سطح حوزه باشد. بررسی بادهای امگا (بادهای عمودی در سطح زمین) نشان از شکل گیری یک مرکز صعود هوا بر روی محدوده شکل گیری هسته پرسرعت باد و کانون های گردوغبار دارد. دومین واقعه موردبررسی در تاریخ 2/2/2015 در ساعت 3 به وقت گرینویچ به وقوع پیوسته است. بررسی نقشه های جهت باد نشانگر شکل گیری مراکز با سرعت بالاتر از 25 متر بر ثانیه با جهت غرب به شرق بر روی سطح مناطق غربی کشور و حوزه گاوخونی بوده ایم که این وضعیت باعث تشدید تولید گردوغبار در کانون های حساس منطقه ازجمله خوزستان و حرکت آن به سمت حوزه گاوخونی و متأثر کردن حوزه است. بررسی وضعیت باد تا ترازهای بالایی جو نیز نشان از ثابت بودن رژیم باد در عین افزایش سرعت آن در تمامی ترازهای جو داشت. بررسی نقشه های بادهای امگا (بادهای عمودی در سطح زمین) و فشار سطح دریا نشان از شکل گیری یک مرکز صعود هوا (کم فشار) و ناپایدار بر روی منطقه درنتیجه کمک به تشدید وضعیت گردوغبار منطقه دارد. بررسی واقعه گردوغبار رخ داده در تاریخ 1/10/2016 در ساعت 18 به وقت گرینویچ نشان از شکل گیری هسته های با سرعت بالای باد بالاتر از 17 متر بر ثانیه در مناطق شرقی کشور داشت که در تراز 850 هکتو پاسکال دارای جهت شرقی-غربی است شکل گیری این هسته های پرسرعت و وزش بادها از سمت شرق به حوزه سبب متأثر شدن حوزه گاوخونی از گردوغبار تولیدشده از کویر مرکزی و کویر سیاه شده است. بادهای عمودی نیز نشان دهنده تقابل جریان صعودی و نزولی در یک راستا و حرکت از سمت پرفشار (شرق) به سمت کم فشار (غرب) و شکل گیری جریان شرقی-غربی دارد. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که منشأ وقوع گردوغبار در حوزه گاوخونی کانون های تولید گردوغبار خوزستان و عراق، کویر مرکزی و بخش های کوچکی از مرکز حوزه و اطراف تالاب گاوخونی است. علاوه بر این بررسی همدیدی مناطق مستعد گردوغبار نشان داد که در تاریخ های وقوع گردوغبار مناطق کم فشار و هسته های با سرعت های بالای باد (غالباً با سرعت بالای 12 متر بر ثانیه) در ترازهای مختلف جو بر روی منطقه تشکیل شده است که با جهت بادها و به حرکت درآمدن توده های متراکم گردوغبار به سمت حوزه و درنتیجه وقوع طوفان گردوغبار همراه است.

آمار یکساله:  

بازدید 339

دانلود 200 استناد 0 مرجع 0
strs
نویسندگان: 

Rezaei m. | FARAJZADEH M. | GHAVIDEL Y. | ALAM K.

نشریه: 

POLLUTION

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2018
  • دوره: 

    4
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    53-67
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    47917
  • دانلود: 

    23139
چکیده: 

The present study is the first attempt to examine temporal and spatial characteristics of aerosol properties and classify their modes over Iran. The data used in this study include the records of Aerosol Optical Depth (AOD) and Angstrom Exponent (AE) from MODerate Resolution Imaging Spectroradiometer (MODIS) and Aerosol Index (AI) from the Ozone Monitoring Instrument (OMI), obtained from 2005 to 2015. The high concentration of AOD and AI values (representing high-high cluster) have been observed in the southwest and east regions, while their low concentrations (representing low-low cluster) have been found in the high mountainous areas. Based on AE values, Iran has been divided into three distinct regions, including fine, mixture, and coarse aerosol modes in each season. Results show that the maximum/minimum area under fine aerosols mode has occurred in the autumn, covering an area of 84. 15% and in the spring, covering an area of 40. 5%. In the case of coarse mode, the maximum/minimum area has been found in the spring, covered area=53. 5% / in the Autumn covered area=12. 5%. The different aerosol modes regions strongly coincide with the topographical structure. To analyze the relation between aerosol properties and topography, Aerosol Properties Index (API) has been developed by combining OMI and MODIS datasets. API is a simple indicator, capable of showing the degree of aerosol coarseness in each pixel. There is a negative correlation between API and topography over the studied region, meaning that aerosol concentrations are high in the lowlands, but low in the highlands. However, this relation differs in various geographic regions, as Geographically Weighted Regression (GWR) model shows a higher determination coefficient in all seasons, in comparison to Ordinary Least Squares (OLS).

آمار یکساله:  

بازدید 47917

دانلود 23139 استناد 0 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1397
  • دوره: 

    8
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    101-112
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    571
  • دانلود: 

    285
چکیده: 

بدست آوردن اطلاعات مکانی دقیق در مورد میزان غلظت و نحوه پراکندگی آلاینده ها در سطح شهر از اهمیت بالایی برخوردار است. ذرات معلق با قطر کمتر از 10 میکرون از جمله آلاینده های موجود در شهرها می باشد که به دلیل داشتن اثرات مخرب جدی بر روی سلامت افراد جامعه و محیط زیست بسیار مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته اند. بدین منظور ایستگاه های آلودگی سنجی که توانایی اندازه گیری مقادیر آلاینده های متفاوت را دارند در سطح شهر قرار داده شده اند. اگرچه این ایستگاه ها مقادیر آلاینده ها را با دقت بالایی اندازه گیری می کنند لیکن از نظر مکانی دارای پیوستگی نبوده و تنها مشاهدات نقطه ای را در اختیار می گذارند. برای بر طرف کردن این مشکل می توان از تصاویر و یا محصولات سنجش از دوری در کنار اندازه گیری های زمینی جهت تخمین مقدار آلاینده ها با پیوستگی مکانی و تولید نقشه آلودگی استفاده نمود. در این تحقیق از اطلاعات ثبت شده توسط 13 ایستگاه اندازه گیری در کنار تصاویر سنجنده مادیس برای تخمین مقدار آلاینده ذرات معلق با قطر کمتر از 10 میکرون و تولید نقشه های آلودگی شهرستان تهران استفاده شده است. در این تحقیق به جای استفاده از تصاویر عمق نوری هواویز که غالبا در زمینه آلودگی مورد استفاده قرار گرفته اند از تصاویر بازتاباندگی ظاهری سهم هواویز استفاده شده است. در این زمینه تحقیقات محدودی بر روی عملکرد تصاویر بازتابندگی ظاهری سهم هواویز صورت گرفته است که این مسئله لزوم انجام تحقیقات بیشتر برای بررسی کارایی تصاویر بازتابندگی ظاهری سهم هواویز را نشان می دهد. در این تحقیق هدف بررسی عملکرد شبکه های عصبی مصنوعی برای مدل سازی و برقراری ارتباط بین مقادیر بازتابندگی ظاهری سهم هواویز و مقادیر اندازه گیری شده زمینی می باشد. نتایج تحقیق بر روی 12 روز با بالاترین میزان همبستگی 9805/0 نشان دهنده کاربرد و توانایی بالای شبکه عصبی مصنوعی در این حوزه می باشد. علاوه بر مدل سازی روزانه یک شبکه عصبی مصنوعی با بالاترین میزان همبستگی 503/0 برای تمام روزهای مورد بررسی به صورت کلی آموزش داده شده است.

آمار یکساله:  

بازدید 571

دانلود 285 استناد 0 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1396
  • دوره: 

    4
  • شماره: 

    4
  • صفحات: 

    1-18
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    993
  • دانلود: 

    309
چکیده: 

وسعت بسیار زیاد مناطق خشک و بیابانی در کشور و فرکانس بالای پدیده های گرد و غبار در آن باعث شده است، شناسایی دقیق کانون های تولید گرد و غبار همواره یکی از اهداف اصلی پیش نیاز عملیاتهای احیائی و بیابان زدایی به شمار آید. هدف از مطالعه حاضر، اعتبارسنجی کانون های شناسایی شده تولید گرد و غبار در استان البرز با استفاده از سری زمانی داده های ماهواره ای و داده های ایستگاه های هواشناسی می باشد. بدین منظور داده های TRMM سنجنده TMI، داده 16 روزه پوشش گیاهی، داده 8 روزه درجه حرارت سطح زمین و عمق اپتیکی هواویز مودیس و همچنین اطلاعات زمینی گرد و غبار ایستگاه های سینوپتیک و پایش آلودگی هوا دریافت شدند. تجزیه و تحلیل روند تغییرات رطوبت خاک، درجه حرارت و پوشش گیاهی در یک دوره زمانی 15 ساله صورت پذیرفت. همچنین عمق اپتیکی هواویز در رویدادهای ریزگرد با غلظت بالا برای کانون های محتمل مورد بررسی قرار گرفت. علاوه بر این مناطقی که در طی دوره زمانی، عمق اپتیکی گرد و غبار بالاتری نسبت به نواحی دیگر داشتند، مشخص شدند. درنهایت با استفاده از اطلاعات زمینی گرد و غبار، عمل واسنجی برای کانون های شناسایی شده انجام گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل روند تغییرات، نشان دهنده کاهش معنی دار پوشش گیاهی، رطوبت خاک و دمای سطح زمین در محل کانون های محتمل تولید ریزگرد در طی دوره زمانی مورد مطالعه بود. کاهش درجه حرارت در بخش جنوبی استان البرز و غرب تهران با فرکانس بالای غبار در ناحیه در ارتباط بود که این تکرار رویداد گرد و غبار در بررسی سری زمانی داده های عمق اپتیکی هواویز نیز نشان داده شد. بررسی سری زمانی عمق اپتیکی هواویز نشان داد که تمرکز ریزگرد در نزدیکی یا بر روی کانون های شناسایی شده وجود دارد و بالا بودن مقدار غلظت در این نواحی، نشان دهنده صحت کانون های شناسایی شده گرد و غبار می باشد. همچنین بررسی عمق اپتیکی در رویدادهای با غلظت بالا و بررسی همزمان جهت حرکت هوا نشان داد کانون های شناسایی شده به درستی انتخاب گردیده است. تلفیق اطلاعات زمینی گرد و غبار با جهت حرکت باد نیز صحت کانون های ریزگرد شناسایی شده را تایید نمود. در کل یافته های تحقیق نشان دهنده قابلیت بالای سری های زمانی داده های سنجش از دور در اعتبارسنجی کانون های شناسایی شده تولید ریزگرد می باشد. نتایج تحلیل سری های زمانی داده های ماهواره ای نشان داد که درجه حرارت سطح زمین به عنوان یک پارامتر اقلیمی مهم در شناسایی و اعتبارسنجی کانون های گرد و غبار به شمار می رود. بر اساس نتایج تحلیل در جایی که فرکانس وقوع گرد و غبار بالا است، کاهش معنی دار درجه حرارت سطح زمین مشاهده می شود.

آمار یکساله:  

بازدید 993

دانلود 309 استناد 0 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1400
  • دوره: 

    12
  • شماره: 

    1 (پیاپی 42)
  • صفحات: 

    63-85
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    453
  • دانلود: 

    267
چکیده: 

پیشینه و هدف: کشور ایران بدلیل قرار گرفتن در کمربند خشک و نیمه خشک جهان، در معرض پدیده های محلی و منطقه ای گرد و غبار قرار دارد. میانگین روزهای تؤام با گرد و غبار در استان یزد بالغ بر 43 روز در سال است و این مهم به نحوی بر سلامت و کیفیت زندگی مردم اثرات مخربی وارد آورده است. میزان غلظت ذرات معلق و شاخص عمق اُپتیکی هواویز (AOD) در پی وقایع گرد و غبار یکی از شاخص های کیفیت هوا می باشد. بنابراین بررسی و تهیه نقشه های پهنه بندی حساسیت با هدف شناسایی مناطق دارای قابلیت بالای تولید گرد و غبار، در محدوده فعالیت های بشری دارای اهمیت است و جهت کاهش خسارات احتمالی و مدیریت خطر، اقداماتی مانند پهنه بندی عرصه های مختلف تولید گرد و غبار می تواند مؤثر واقع شود. هدف از پژوهش حاضر پهنه بندی پتانسیل عرصه های مختلف مستعد گرد و غبار با استفاده از مدل های داده کاوی و شناسایی مهم ترین متغیرها بر این پدیده و بهره مندی از سنجش از دور در این راستا در استان یزد می باشد. مواد و روش ها: در این تحقیق ابتدا متغیرهای اقلیمی مختلف (از تصاویر ماهواره ای مختلف) از جمله سرعت باد در ارتفاع ده متری سطح زمین (Vs)، رطوبت خاک (Soil)، بارش تجمعی (Pr)، شاخص خشکسالی پالمر (Pdsi)، شاخص پوشش گیاهی نرمال شده (NDVI)، خشکی خاک یا کمبود آب خاک (Def)، تبخیر و تعرق مرجع (Pet) و واقعی (Aet)، بعد توپوگرافی (TD)، رادیانس طول موج کوتاه رسیده به زمین (Srad)، حداقل دمای هوا (Tmmn)، حداکثر دمای هوا (Tmmx)، فشار بخار (Vap)، کمبود فشار بخار(Vpd) و درصد رس (Clay) با استفاده از کدنویسی در سامانه آنلاین گوگل ارت انجین (GEE) استخراج شدند. سپس نمونه ها از مناطق بحرانی و مستعد گرد و غبار در سیستم اطلاعات جغرافیایی و به کمک تصاویر AOD مودیس استخراج شدند و این ویژگی و همچنین سایر ویژگی ها در متغیرهای اقلیمی وارد سه مدل داده کاوی الگوریتم درختان رگرسیون و طبقه بندی (CART)، رگرسیون انطباقی چندمتغیره اسپیلاین (MARS) و درختان رگرسیون چندگانه جمع شدنی (TreeNet) شدند. در نهایت نتایج پیش بینی این مدل های داده کاوی در سیستم اطلاعات جغرافیایی تبدیل به نقشه و پهنه های مختلف پتانسیل خطر خیزش گرد و غبار شدند. نتایج و بحث: در روش CART متغیرهایی هم چون شاخص پوشش گیاهی نرمال شده، تبخیر و تعرق واقعی، مدل رقومی ارتفاع، طول موج کوتاه رسیده به سطح زمین، شاخص خشکسالی پالمر، سرعت باد و درصد رس، گره های انتهایی جهت شناسایی مناطق با میانگین بالای عمق اپتیکی هواویزها می باشد. در این روش رطوبت خاک، مدل رقومی ارتفاعی و تبخیر تعرق رفرنس بیشترین اهمیت نسبی را در شناسایی مناطق بحرانی خیزش گرد و غبار نشان دادند. ضریب همبستگی مدل مقدار 0. 85 را نشان داد. نتایج داده کاوی به روش MARS نشان داد متغیرهای تبخیر و تعرق واقعی، رطوبت خاک و شاخص خشکسالی پالمر بیشترین اهمیت نسبی را در شناسایی مناطق بحرانی خیزش گرد و غبار داشته اند. ضریب همبستگی مدل مقدار 0. 72 را نشان داد. همچنین در روش TreeNet متغیرهای رطوبت خاک، شاخص خشکسالی پالمر و تبخیر و تعرق واقعی بیشترین اهمیت نسبی را نشان دادند. ضریب همبستگی مدل 0. 75 بود. همچنین مناطق با حساسیت بسیار زیاد، زیاد، متوسط، کم و بسیار کم به ترتیب حدود 16%، 19%، 26%، 20% و 20%، استان یزد را اشغال کردند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج یاد شده در مورد شناسایی تأثیرگذارترین متغیرها بر گرد و غبار در مناطق مختلف، نمی توان یک یا چند متغیر را در پدیده خیزش گرد و غبار برای همه مناطق، مشترک در نظر گرفت و این مهم از منطقه به منطقه ای دیگر تغییر می کند. کما اینکه متغیرهای زمین شناسی و کاربری اراضی در پژوهش حاضر جزء متغیرهایی بودند که هیچ گونه اثری بر متغیر وابسته یعنی حساسیت به گرد و غبار نداشتند. در پژوهش حاضر، اشتراکات متغیرهای مستقل مهم و چرخه تصمیم گیری شامل تبخیر و تعرق واقعی، رطوبت خاک، شاخص خشکسالی پالمر، سرعت باد، ارتفاع، شاخص پوشش گیاهی و حداقل دمای روزانه بودند. هیچ کدام از پژوهش های مرتبط در مورد موضوع پژوهش، در انتخاب بهترین مدل داده کاوی، همپوشانی نداشتند و مدل داده کاوی واحدی برای بررسی حساسیت مناطق مختلف به پدیده گرد و غبار در ایران یافت نشد. شایان ذکر است، در این پژوهش مدل الگوریتم درختان رگرسیون و طبقه بندی انتخاب شد. پژوهش حاضر در نوع مدل های داده کاوی استفاده شده و متغیرهای مستقل با پژوهش های یاد شده متفاوت بوده و با توجه به عدم همپوشانی نتایج انتخاب مدل برتر، نمی توان نسخه واحدی برای انتخاب بهترین مدل داده کاوی برای ایران در بحث گرد و غبار ارائه نمود. لذا پیشنهاد می شود از بهترین مدل های منتخب در پژوهش های یاد شده برای داده کاوی پدیده گرد و غبار در پژوهش های آتی استفاده و مورد قیاس قرار گیرند.

آمار یکساله:  

بازدید 453

دانلود 267 استناد 0 مرجع 0
litScript