نتایج جستجو

592

نتیجه یافت شد

مرتبط ترین ها

اعمال فیلتر

به روزترین ها

اعمال فیلتر

پربازدید ترین ها

اعمال فیلتر

پر دانلودترین‌ها

اعمال فیلتر

پر استنادترین‌ها

اعمال فیلتر

تعداد صفحات

60

انتقال به صفحه



فیلترها/جستجو در نتایج    

فیلترها

سال

بانک‌ها



گروه تخصصی










متن کامل


مرکز اطلاعات علمی SID1
اسکوپوس
دانشگاه غیر انتفاعی مهر اروند
ریسرچگیت
strs
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1395
  • دوره: 

    12
  • شماره: 

    30
  • صفحات: 

    25-32
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    801
  • دانلود: 

    256
چکیده: 

در این تحقیق لایه نازک نانو ساختار اکسید روی دارای آلایش آلومینیوم و تیتانیم (ATZO) به روش سل ژل تهیه گردید. آنالیز فازی توسط تکنیک پراش پرتو ایکس (XRD)، مشاهدات ریز ساختاری و آنالیز عنصری توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی گسیل میدانی (FE-SEM) و ابزار طیف سنج تفکیک انرژی (EDX) انجام شده و زبری سطح با استفاده از میکروسکوپ نیروی اتمی (AFM) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج XRD نشان داد که حضور اتمسفر احیایی باعث بهبود بلورینگی لایه نازک ATZO می گردد. همچنین مشخص شد که استفاده از اتمسفر احیایی موجب افزایش متوسط عبور نور از 86.39% به 88.41% و کاهش چشمگیر میزان مقاومت ویژه الکتریکی از 13´106 Wcm تا 0.006´106 Wcm گردیده است. اندازه دانه لایه های نازک مختلف در محدوده 23 nm الی 29 nm بوده و میزان زبری سطح آنها در حدود 8 nm اندازه گیری شد. با توجه به میزان شفافیت و مقدار مقاومت ویژه، ATZO دارای قابلیت کاربرد در ترانزیستور های لایه نازک است.

آمار یکساله:  

بازدید 801

دانلود 256 استناد 0 مرجع 0
نویسندگان: 

KHAJE S. | JAMSHIDI M.

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2015
  • دوره: 

    2
  • شماره: 

    4
  • صفحات: 

    124-132
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    95479
  • دانلود: 

    54321
چکیده: 

Statement of Problem: Mechanical strength and durability of dental composites are the main topics studied in this field of science today. This study examined fumed silica-based composite as a strong and durable restorative material through flexural and cycling test methods.Objectives: The purpose of this study was to evaluate the effect of silanization, ageing, cycling and hybridizing on mechanical properties of fumed silica-based resin composite.Materials and Methods: Composites were made of light-cured copolymer based on Bisphenol A glycolmethacrylate (Bis-GMA) and Triethylene glycoldimethacrylate (TEGDMA) at proportion of 50:50 which reinforced by fumed silica filler. For each composite sample, 5 specimen bars were made using Teflon mould (2 x 2 x 25 mm3). The samples with 12 wt% fumed silica (FS) were considered as a base line group. The samples were exposed to cyclic cold water (FS-CCW) and hot water (FS-CHW). The effect of silanization and adding more filler was studied together with samples containing 12 wt% (FS-S (12), 16 wt% (FS-S (16) and 20 wt% (FS-S (20) fumed silica filler. The filler was silanized with ( g-MPS). The degree of conversion was assessed with Fourier Transform Infra-Red spectroscopy. Flexural properties were evaluated with the Three-Point Bending test. Flexural data were analyzed with Excel software. Hardness was measured with an Atomic Force Microscope (AFM).Results: The degree of conversion of the resin reached 74% within 24 hrs. Salinization allowed more filler to be wetted by resin. Addition of silanized particles from sample FS-S (12) to sample FS-S (20) improved the mechanical strength. Hybridizing fumed silica with nano-silica (FS-N) had no significant effect on the strength, but nano-hardness improved greatly. Ageing and cycling had adverse effects on the strength of the sample FS. The flexural strength of FS-CHW was 72% less than FS sample.Conclusions: Sample FS-N with low diluent and filler percentage complied with the requirements of flexural strength was established by ISO 4049/2009 and may be cost benefit to be used as a dental composite for clinical application.

آمار یکساله:  

بازدید 95479

دانلود 54321 استناد 0 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1391
  • دوره: 

    -
  • شماره: 

    13
  • صفحات: 

    1-13
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    926
  • دانلود: 

    285
چکیده: 

هدف از پژوهش حاضر ارزیابی و مقایسه مشخصه های ساختار سطحی آلیاژ Ti 6Al 4V پس از انجام دو فرآیند مهندسی سطح شامل فرآیند نیتروژن دهی پلاسمایی و فرآیند دوتایی نیتروژن دهی پلاسمایی و لایه نشانی نیترید تیتانیم به وسیله رسوب فیزیکی از فاز بخار است. عملیات نیتروژن دهی پلاسمایی در دماهای 700، 750، 800 و 850oC به مدت 10 ساعت با ترکیب گاز نیتروژن و هیدروژن با نسبت 4 به 1 انجام شد. جهت انجام فرآیند دوتایی، لایه TiN به روش رسوب فیزیکی بخار به کمک پلاسمای قوس کاتدی، روی سطح نمونه های نیتروژن دهی پلاسمایی شده، نشانده شد. مشخصه یابی ساختار سطح و مقطع نمونه ها توسط میکروسکوپ نیروی اتمی (AFM)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)، طیف سنج تفکیک کننده انرژی (EDS)، پراش سنج پرتو ایکس (XRD) و سختی سنج ویکرز انجام شد. در حالی که لایه نشانی نیترید تیتانیم به تنهایی منجر به تشکیل فاز d-TIN شـده، نیتروژن دهی پلاسـمایی آلیاژ Ti 6Al 4V، باعث ایجـاد لایه ترکیبی، شامل فـازهای d-TIN و e-TI2N، ناحیه غنی از آلومینیم و ناحیه نفوذی حاصل از نفوذ نیتروژن و تشکیل محلول جامد بین نشین، شده است. الگوهای پراش پرتو ایکس مربوط به فرآیند دوتایی نشان دهنده حضور هم زمان پیک های متعلق به فازهای تشکیل شده در اثر هر دو فرآیند است. هرچند ساختارهای حاصل از هرکدام از دو فرآیند به تنهایی سختی سطح را افزایش داده است، سختی سطح خارجی در شرایط پوشش دوتایی در مقایسه با نمونه های نیتروژن دهی پلاسمایی شده به طور قابل توجهی افزایش یافته است. فصل مشترک ممزوج شده لایه TiN (حاصل از فرآیند PVD) با لایه ترکیبی (حاصل از نیتروژن دهی پلاسمایی) نقش مهمی در کارایی پوشش دوتایی داشته است. با افزایش دمای نیتروژن دهی پلاسمایی نه تنها نرخ تشکیل لایه TiN ایجاد شده با روش رسوب فیزیکی بخار افزایش یافته، بلکه پیوستگی لایه TiN به لایه ترکیبی نیز بهبود یافته است.

آمار یکساله:  

بازدید 926

دانلود 285 استناد 0 مرجع 0
گارگاه ها آموزشی
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1392
  • دوره: 

    5
  • شماره: 

    13
  • صفحات: 

    20-28
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    1337
  • دانلود: 

    241
چکیده: 

در این تحقیق، لایه های نازک نانوساختار اکسید قلع خالص و آلاییده شده با فلز روی به روش لایه نشانی اشعه الکترونی لایه نشانی شدند. پراش اشعه ایکس از لایه های نازک ایجاد شده وجود اکسید قلع آمورف با ترکیب شیمیایی (SnO2) را نشان داد. سیکل عملیات حرارتی در دمای 500oC و به مدت 10 ساعت بر روی فیلم های نازک تشکیل شده انجام شد که منجر به ایجاد ساختار تتراگونال دی اکسید قلع (SnO2) نانوساختار شد. تصاویر میکروسکوپ نیروی اتمی (AFM) نشان دادند که مورفولوژی فیلم های نازک ایجاد شده بعد از لایه نشانی بسیار صاف و ریز می باشد، اما با اعمال عملیات حرارتی بر روی آنها مورفولوژی فیلم ها به تدریج خشن می شود. علاوه بر این تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) نشان دادند که ساختار فیلم های نازک ایجاد شده همگن و فشرده می باشد. همچنین نقشه عنصری از فیلم های نازک، توزیع همگن عنصر روی در ساختار دی اکسید قلع را اثبات کرد. در انتها ارزیابی الکتروشیمیایی لایه های نازک دی اکسید قلع خالص و آلاییده شده به عنوان آند به صورت گالوانواستاتیکی در محدوده پتانسیل صفر تا 1.7 ولت انجام شد. نتایج نشان دادند که در طول فرآیند شارژ/ دشارژ ظرفیت ویژه لایه های نازک اکسید قلع خالص از 69.5 mAhcm-2mm-1 به 137.6 mAhcm-2mm-1 برای لایه های نازک اکسید قلع آلاییده با فلز روی افزایش می یابد.

آمار یکساله:  

بازدید 1337

دانلود 241 استناد 0 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1386
  • دوره: 

    7
  • شماره: 

    4
  • صفحات: 

    213-218
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    797
  • دانلود: 

    167
چکیده: 

در این تحقیق، سیستم لایه نازک Ag-SiO2 با غلظتهای مختلف نقره (%0.2، %0.4، %1.6 و %8) بر سطح زیر لایه soda-lime ساخته شدند. پس از مرحله پخت نمونه ها، بررسی خواص فیزیکی و شیمیایی لایه های نازک سیلیکا (SiO2) حاوی نانوذرات نقره، توسط اندازه گیهای اپتیکی برای تعیین خواص نوری لایه ها، توپوگرافی و ریزساختار نمونه ها توسط میکروسکوپ نیروی اتمی (AFM) و میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)، اندازه گیری دقیق سایز نانوذرات نقره و توزیع آنها در سطح و حجم لایه ها با استفاده از میکروسکوپ الکترونی عبوری (TEM) انجام شد. بر اساس تحلیل نتایج به دست آمده از روشهای مذکور، بدون انجام عملیات حرارتی مناسب، نانوذرات نقره در غلظتهای خیلی کم نقره (%0.2) و یا خیلی زیاد آن (%8) تشکیل نمی شوند، بلکه با در نظر گرفتن غلظت اولیه نقره در یک ناحیه میانی این امر صورت می گیرد. در واقع نانوذرات Ag در این غلظتهای حدی در دمای پخت 200oC تشکیل می شود. همچنین بر اساس مشاهدات TEM، حداقل متوسط اندازه ذرات سنتز شده، برای غلظت %0.2 نقره در حدود 4nm تعیین گردید.

آمار یکساله:  

بازدید 797

دانلود 167 استناد 0 مرجع 0
نویسندگان: 

Amiri M. | Tanideh P. | Tanideh P.

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2020
  • دوره: 

    19
  • شماره: 

    6
  • صفحات: 

    1-14
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    304
  • دانلود: 

    9132
چکیده: 

Background and Objective: Chemical attacks through concrete pores destroy concrete structures and reduce their structural integrity in sulfate environments. The durability of concrete in harsh environments is a crucial issue worldwide. Specifically, environments like coastalareas, saline-alkali lands and salt lakes contain many sulfate ions, which could penetrate into the concrete foundation facilities like pier, bridge and tunnel. It is generally accepted that the ingression of sulfate ions in concrete causes serious deterioration, such as cracking, expansion and strength loss. This phenomenon is mainly attributed to the formation of gypsum and ettringit. Ordinary Portland Cement (OPC) concrete has long been used in construction of civil infrastructure and its deterioration over time due to sulphate attack has been widely observed and documented. Investigations have revealed that the degradation of OPC concrete takes place due to reactions between cement hydration products and sulphate-bearing solutions. Degradation of concrete strength due to sulphate attack takes place when the calcium and hydroxide ions dissolve out of the matrix, causing an increase in porosity and permeability of the concrete surface. Maintaining the durability of concrete structures against corrosion in acidic environments is an important challenge. Investigating concrete microstructure makes it possible to understand concrete porosity and structural composition in micro-and nano-scales, and makes concrete more concentrated, durable and strong. Accordingly, the present study is a microstructural analysis of the long-and short-term impacts of the conditions of different sulfate environments on concrete strength parameters. Material and method: This study evaluated about 200 concrete samples. The samples were preserved for 3 months in simulated environments with 0. 1%, 0. 25%, 0. 5%, 1%, 2. 5%, 5% and 7. 5% sulfuric acid concentrations. Compressive strength, weight percentage, ultrasonic wave, permeability and pH change tests were then performed after 1, 3, 7, 14, 28 and 90 days on all the samples in the preserving environment. Images from the scanning electronic microscope (SEM) test were used for microstructural analysis. Result and discussion: The results indicate that the strength of samples preserved in the sulfate environment compared to the control sample depended on the amount of sulfate. In the majority of sulfate attacks, the most vulnerable compounds to react with waterborne sulfate ions are calcium hydroxide (CH) and phases containing aluminium, such as AFM (e. g. monosulfate) and unreacted C3A. After 28 days, the compressive strength of samples preserved in the 5% concentration sulfuric acid sulfate environment was reduced by about 63% compared to control samples. This reduction in compressive strength is inversely related to the results from the ultrasonic test of samples preserved in the 5% percent concentration sulfate environment. The environment’, s wave velocity increased by 27% after 90 days. Consequently, expansion and cracking result in severely compromised structural integrity of the attacked concrete. Cracking also leads to further propagation of the attack. The increase in ultrasonic wave velocity of samples was accompanied by a loss of strength and mass due to destruction of concrete strength structures, including the C-S-H nanostructure, and formation of ettringite due to exposing samples to sulfate.

آمار یکساله:  

بازدید 304

دانلود 9132 استناد 0 مرجع 0
strs
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1390
  • دوره: 

    30
  • شماره: 

    2
  • صفحات: 

    61-68
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    1033
  • دانلود: 

    291
چکیده: 

نانوپوسته های طلا نوع تازه ای از نانوذرات اند که شامل یک هسته سیلیکایی و یک پوسته طلا هستند. با تغییر قطر هسته وضخامت پوسته ونسبت این دو پارامتر می توان ویژگیهای نوری نانوپوسته ها را به گونه ای تنظیم کرد که در بازه طیف مرئی تا فروسرخ نزدیک بیشترین جذب را داشته باشد. هدف از این تحقیق، ساخت و مشخصه یابی نانوپوسته های طلا برای کاربردهای پزشکی و به ویژه برای لحیم کاری لیزری پوست بود. برای ساخت نانوپوسته های طلا روش استوبر به کار رفت. نانوپوسته های طلا با دو ترکیب گوناگون مواد اولیه ساخته و با استفاده از تحلیلهای طیف سنجی فرابنفش - مرئی، طیف سنجی فروسرخ (FTIR)، پراش پرتو ایکس (XRD) و میکروسکوپی نیروی اتمی (AFM) ویژگی یابی شدند. نتایج طیف سنجی فروسرخ اتصال گروه های آمینی به سطح هسته سیلیکا را به اثبات رساند. طیف جذبی بین 470 تا 600 nm یا قله جذب بین 530 تا 560 nm برای نمونه های نانوپوسته دیده شد. بر اساس پراش پرتو ایکس نیز سه قله (111)، (200) و (220) که نشان دهنده وجود طلاست قابل تشخیص بود. میکروسکوپی نیروی اتمی نیز نشان داد که قطر نانوپوسته های ساخته شده در حدود 100 nm  وضخامت لایه طلا حدود 10 nm است. نتایج طیف جذبی مرئی - فرابنفش نشان می دهد که این نانوپوسته را می توان همراه با لیزرهای مرئی مانند لیزر آرگون و لیزرهای فروسرخ مانند لیزر دیود برای کاربردهای پزشکی مورد استفاده قرار داد.

آمار یکساله:  

بازدید 1033

دانلود 291 استناد 0 مرجع 0
نویسندگان: 

رامشینی حسن

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1390
  • دوره: 

    18
  • شماره: 

    2 (مسلسل 60)
  • صفحات: 

    71-81
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    473
  • دانلود: 

    110
چکیده: 

زمینه و هدف: تشکیل رسوبات پروتئینی آمیلوئیدی از ویژگی های مشترک گروهی از بیماری های وابسته به آمیلوئید از جمله آلزایمر، پارکینسون، دیابت نوع II و پریون می باشد. نوع تجمعات تشکیل شده در شرایط مختلف و مکانیزم تخریب عملکرد سلولی توسط این تجمعات، هنوز کاملا مشخص نیست. در مطالعه حاضر توانایی هگزوکیناز نوع B مخمر (YHKB) برای تشکیل تجمعات منظم آمیلوئیدی و یا بی شکل در شرایط گوناگون و سمیت این تجمعات روی سلول ها مورد بررسی قرار گرفته است.مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی برای القای آمیلوئید از سه روش مرسوم ایجاد آمیلوئید استفاده شد. این روش ها شامل قرار دادن (1) YHKB در pH اسیدی، دمای 55 درجه ولی با هم زدن مداوم، (2) در pH اسیدی در حضور نمک و در دمای آزمایشگاه بدون هم زدن مداوم و (3) در حضور تری فلوئور و اتانول (TFE) بودند. نوع تجمعات تشکیل یافته در شرایط فوق به وسیله توانایی شان برای اتصال با رنگ تیوفلاوین T (شاخص آمیلوئید) و شکل تجمعات با عکس برداری به وسیله میکروسکوپ نیروی اتمی بررسی شد. همچنین سمیت تجمعات تشکیل یافته در شرایط ذکر شده، به وسیله اثر دادن آن ها روی سلول های نروبلاستومای انسانی SH-SY5Y و از طریق روش احیای MTT مقایسه شد.یافته ها: تجمعات ایجاد شده در هر سه شرایط، توانایی اتصال به تیوفلاوین T ((ThT را داشتند ولی میزان اتصالشان متفاوت بود. عکس های میکروسکوپ نیروی اتمی (AFM) و الکترونی عبوری (TEM) نیز نشان داد که ساختارهای ایجاد شده از نظر ظاهری کاملا با هم متفاوتند. تجمعات بی شکل و نامنظم این آنزیم هم برای مقایسه با تجمعات منظم به دست آمد. سنجش سمیت به وسیله روش احیای MTT نشان داد که تجمعات بی شکل در مقایسه با کنترل سمیتی برای سلول های نوروبلاستوما نداشتند ولی تجمعات حاصله در هر سه روش مذکور باعث تخریب سلول ها با شدت های متفاوت شدند.نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، اختلاف در سمیت مشاهده شده تجمعات را می توان به اختلاف در مورفولوژی تجمعات تولیدی در شرایط مختلف و مکانیزم عمل متفاوت آن ها روی سلول ها نسبت داد.

آمار یکساله:  

بازدید 473

دانلود 110 استناد 0 مرجع 0
نشریه: 

SCIENTIA IRANICA

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2010
  • دوره: 

    17
  • شماره: 

    1 (TRANSACTION F: NANOTECHNOLOGY)
  • صفحات: 

    12-22
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    99303
  • دانلود: 

    62547
چکیده: 

The comparative study of Active Screen Plasma Nitriding (ASPN) treatment of two Finemet-type alloys with the compositions of Fe73:5Si13:5B9Nb3Cu1 and Fe77Si11B9Nb2:4Cu0.6 was investigated in different temperatures ranging from 410°C to 560°C. Differential Scanning Calorimetry (DSC), X-Ray Diffractometery (XRD), Atomic Force Microscopy (AFM), Scanning Electron Microscopy (SEM), electrical resistivity, microhardness measurements and magnetic characterization by a Vibrating Sample Magnetometer (VSM) were utilized to characterize the treated samples. The comparison of the DSC data for the alloys suggested that the smaller amount of Nb as a growth inhibitor shifted the crystallization temperatures towards lower temperatures. Thus, the crystalline volume fraction and grain size in each temperature for Fe77Si11B9Nb2.4Cu0.6 alloy increased compared to Fe73.5Si13.5B9Nb3Cu1 alloy. The size of iron nitrides on the surface of the ribbons with the lower Si content was larger. The electrical resistively for the annealed and nitrided Fe77Si11B9Nb2.4Cu0.6 alloy was lower compared to the annealed and nitrided Fe73.5Si13.5B9Nb3Cu1 alloy, due to the larger grain size and lower Si content of Fe(Si) phase in Fe77Si11B9Nb2.4Cu0.6 alloy. The VSM results showed that the maximum saturation magnetization and coercivity at 440°C were obtained in Fe77Si11B9Nb2.4Cu0.6 alloy after nitriding under 75% H2 and 75% N2 gas mixture, respectively.

آمار یکساله:  

بازدید 99303

دانلود 62547 استناد 0 مرجع 0
نویسندگان: 

ABBASLOU H. | BAKHTIARI S.

نشریه: 

POLLUTION

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2017
  • دوره: 

    3
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    471-486
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    128605
  • دانلود: 

    71136
چکیده: 

The current study assesses the effect of fibrous clay minerals’ amendments and arbuscular mycorrhiza incubation on heavy metal uptake and translocation in Eucalyptus grandis and Ailanthus altissima plants. For doing so, Eucalyptus and ailanthus trees have been grown in a soil sample, contaminated with heavy metal iron ore mining and collected from southern Iran. The area under study is arid, with the majority of trees being ailanthus and eucalyptus. Amounts of Cd, Pb, Zn, Cu, and Mn have initially been at toxic levels which declined after cultivation. Fibrous clay minerals have been added to soils as a natural adsorbent to adsorb heavy metals like Pb, Cd, Zn, and Mn. Accumulation of the elements in the roots and shoots has been in the following order: Cu>Zn>Mn>Cd>Pb>Fe. The organ metal concentrations have not statistically translocated from roots to shoots of plants, except for Zn and Cu whose concentrations have been significantly higher in roots. Eucalyptus is well capable of extracting elements from contaminated soils, compared to ailanthus, particularly in case of Cu and Cd. The percentage of mycorrhizal colonization proves to be more in pots with ailanthus plants grown in contaminated soil, suggesting enhanced effect of high metal concentrations on plant infection by G. mosseae. AMF assists soil remediation by enhancing the growth and retention of toxic elements by ailanthus, while no substantial change has been observed between inoculated and non-inoculated eucalyptus plants by AFM, regarding translocation of elements to plants. The possibility of increasing metal accumulation in roots is interesting for phytoremediation purposes, since most high-producing biomass plants, such as eucalyptus, retain heavy metals in roots.

آمار یکساله:  

بازدید 128605

دانلود 71136 استناد 0 مرجع 0
litScript