نتایج جستجو

1708

نتیجه یافت شد

مرتبط ترین ها

اعمال فیلتر

به روزترین ها

اعمال فیلتر

پربازدید ترین ها

اعمال فیلتر

پر دانلودترین‌ها

اعمال فیلتر

پر استنادترین‌ها

اعمال فیلتر

تعداد صفحات

171

انتقال به صفحه



فیلترها/جستجو در نتایج    

فیلترها

سال

بانک‌ها



گروه تخصصی









متن کامل


مرکز اطلاعات علمی SID1
اسکوپوس
مرکز اطلاعات علمی SID
ریسرچگیت
strs
نشریه: 

یاخته

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1384
  • دوره: 

    7
  • شماره: 

    27
  • صفحات: 

    146-151
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    1183
  • دانلود: 

    220
چکیده: 

هدف: مقایسه فعالیت و مشخصات سینتیکی آنزیم لاکتات دهیدروژناز استخراج شده از کاردیومیوسیت های مشتق از سلول های بنیادی جنینی موش و کاردیومیوسیت های نوزاد موش مواد و روش ها: پس از کشت و تمایز سلول های بنیادی جنینی به کاردیومیوسیت ها و نیز جداسازی کاردیومیوسیت ها از قلب نوزاد موش و انجام مطالعات ایمونوسیتوشیمیایی به منظور استخراج آنزیم، سلول ها با سونیکاتور، لیز و بررسی مشخصات سینتیکی به کمک روش های سنجش آنزیمی انجام شد. یافته ها: تست ایمونوسیتوشیمی وجود و درصد خلوص بالای سلول های عضله قلبی را در دو نمونه تایید کرد. پس از مشاهده فعالیت آنزیم به روش اسپکتروفوتومتری، ثابتهای سینتیکی برای سوبسترایNAD+  در دو نمونه محاسبه شد. در کاردیومیوسیت های مشتق ازسلول های بنیادی جنینی فعالیت ویژه 16.78±1.02 µmol min-1 mg-1(Specific activity) و Km برابر 0.37±0.03 و در سلول های عضله قلبی نوزاد موش فعالیت ویژه 29.41±1.87 µmol min-1 mg-1 و Km برابر 0.69±0.04 (r2>0.95) به دست آمد.pH  بهینه هر دو نمونه در واکنش رفت برابر 8 بوده و بیشترین میزان فعالیت ویژه آنزیم حاصل از سلول های بنیادی در دمای 65درجه سانتی گراد و نمونه طبیعی در دمای 60 درجه سانتی گراد به دست آمد. نتیجه گیری: در این مقایسه اختلاف در خصوصیات سینتیکی دو نمونه مشاهده شد.

آمار یکساله:  

بازدید 1183

دانلود 220 استناد 0 مرجع 36
نویسندگان: 

BEHBOUDI LALEH | EIZADI MOJTABA | Masrour Homa

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2019
  • دوره: 

    5
  • شماره: 

    2
  • صفحات: 

    19-24
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    20041
  • دانلود: 

    9383
چکیده: 

Background: Laboratory studies have revealed that intense exercise is associated with increased production of free radicals, and weakened capacity of antioxidant. The aim of the study was to determine the effect of short-term whey protein supplementation on some oxidant and antioxidant indices following an intense exercise session among nonathletic men. Methods: In this double blind randomized clinical trial study, 24 nonathlete male students (21. 9 ± 1. 19 kg of weight) without any chronic and metabolic diseases were randomly allocated into two groups: males who received whey protein supplement (0. 4 g / kg body weight for 3 consecutive days), and those who received placebo. Blood samples were collected before, immediately, 24, 48, and 72 hours after an intense resistance exercise session, and were analyzed for glutathione peroxidase (GPx) and lactate dehydrogenase (LDH). The repeated measure ANOVA was used to compare GPx and LDH between these two groups. Results: Significant differences were observed in the GPx change pattern between the two groups. On the other hand, at each stage of the sampling, there was a significant increase in the amount of GPx compared to placebo group (1. 164 ± 0. 166 vs 0. 924 ± 0. 054 for 24 recovery; 1. 111 ± 0. 104 vs 0. 896 ± 0. 105 for 48 hours recovery; 1. 036 ± 0. 131 vs 0. 873 ± 0. 083 for 72 hours recovery) (Pvalue < 0. 05). However, no significant difference was observed in the LDH change pattern between the two groups (Pvalue = 0. 99). Conclusions: Whey protein supplementation is associated with the improvement of GPx activity after an intense resistance exercise among non-athletic young men.

آمار یکساله:  

بازدید 20041

دانلود 9383 استناد 0 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2022
  • دوره: 

    30
  • شماره: 

    140
  • صفحات: 

    215-222
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    7553
  • دانلود: 

    9252
چکیده: 

Background & Objective: Measurement of inflammatory markers and lactate dehydrogenase (LDH) may contribute to the evaluation of lung involvement severity. This study aimed to evaluate relationship between severity of primary lung involvement with highest level of erythrocyte sedimentation rate (ESR) and LDH in patients with COVID-19. Materials & Methods: This descriptive-analytical study was conducted on 123 patients with COVID-19 in Shahid Sadoughi Hospital. Data including age, gender, ESR (mm/h), LDH (U/L), and high-resolution Computed Tomography scan (HRCT) findings and hospitalization ward were extracted from medical records. The regression model was used to determine the relation between HRCT findings with LDH and ESR. Results: Mean LDH, ESR, and HRCT findings were 508. 41± 224. 65, 52. 23± 29. 56, and 37. 17± 22. 18 respectively. A significant relation was seen between HRCT findings with highest level of LDH and ESR (P=0. 001). A significant relation was observed between the highest levels of ESR and HRCT findings, regarding age, gender, and hospitalization wards (P<0. 01). There was a significant relation between the highest level of LDH and HRCT findings regarding age group and hospitalization wards (P<0. 01). Conclusion: A significant relation was seen between HRCT findings and highest levels of ESR and LDH in patients with COVID-19. Therefore, it seems that assessment of laboratory findings such as LDH and ESR can be helpful as cost-effective markers instead of chest CT scan for predicting the severity of lung injury when the CT scan report is controversial. The relation between HRCT findings with LDH and ESR were affected by age and hospitalization ward. However, more studies should be conducted in this regard.

آمار یکساله:  

بازدید 7553

دانلود 9252 استناد 0 مرجع 0
گارگاه ها آموزشی
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1397
  • دوره: 

    40
  • شماره: 

    1 (پیاپی 101)
  • صفحات: 

    12-21
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    471
  • دانلود: 

    266
چکیده: 

مقدمه: دوزهای متفاوت از مورفین از طریق رسپتورهای اپیوئیدی کاپا و دلتا بر روی میوسیت های قلبی اثر میگذارند. هدف از این مطالعه بررسی اثرات اعتیاد به مورفین بر وسعت ضایعه انفارکتوس میوکارد ومیزان کراتین فسفوکیناز و لاکتات دهیدروژناز در موشهای صحرایی نر بوده است. مواد و روش ها: این آزمایش بر روی 30 موش صحرایی نر با میانگین وزنی 200-250 گرم انجام گرفت. موش ها به سه گروه کنترل، گروه تجربی 1 (مصرف مزمن مورفین انفارکتوس میلی گرم برکیلوگرم مورفین) و گروه تجربی 2 (مصرف مزمن مورفین انفارکتوس میلی گرم برکیلوگرم مورفین) تقسیم شدند. جراحی به روش لیگاسیون به منظور القاء انفارکتوس در هر سه گروه صورت گرفت. سرانجام بعد از دو روز از همه موش ها نمونه خون برای تعیین میزان آنزیم های کراتین فسفوکیناز و لاکتات دهیدروژناز گرفته شد. در پایان دو روز، موش ها کشته شدند و بافت عضله قلبی جهت اندازه گیری وسعت ضایعه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج: یافته های این مطالعه نشان داد که تجویز مورفین حجم انفارکتوس و سطوح کراتین فسفوکیناز و لاکتات دهیدروژناز را درگروه های مورد مطالعه کاهش داد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این مطالعه چه بسا تجویز مورفین به افراد معتاد، به مقدار مصرف قبلیشان پیش از رخداد انفارکتوس میوکارد، باعث کاهش علائم سندرم ترک شده، کاهش وسعت ضایعه انفارکتوس میوکارد در این افراد را در پی داشته باشد.

آمار یکساله:  

بازدید 471

دانلود 266 استناد 0 مرجع 2
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2014
  • دوره: 

    4
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    7-13
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    72564
  • دانلود: 

    38166
چکیده: 

The rapid advancement of nanotechnology enables us to use Nano scale particles. This material in terms of physical, chemical and biological characteristics are unique compared to larger particles. Increased cell division, apoptosis, oxidative stress has been associated with toxic effects of nano silver. The aim of this study was to evaluate histipotological changes and enzyme activity in nanoparticle silver trated pregnant NMRI mice. These experimental were performed on 35 NMRI mice used for treatment with Ag Nps. The average weight of the animals was 30±3 g that divided into five groups of seven were injected intraperitoneally. After mentioned treatment, the blood sampling was done of NMRI. The co llected tissues were washed with saline and fixed in Boin’s fluid and stained with hematoxylin and eosin for histopathology evaluation. After data collection, statistical analysis was done using SAS software. Histological observations showed that the silver nanoparticles had a major effect on fetal development in each experimental groups compared to the control group. No change of histological characteristics of heart tissues was observed in Ag-nps groups as compared to the control group. Different concentrations of silver nanoparticles increased levels of enzyme lactate dehydrogenase, but no significant differences were observed between control and treated groups (P<0.05). Toxicity of silver nanoparticles injected intraperitoneally into the experimental groups were evaluated which had unfavorable effects on embryonic development. So, further investigates are suggested to predict AgNPs toxicity.

آمار یکساله:  

بازدید 72564

دانلود 38166 استناد 0 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1395
  • دوره: 

    24
  • شماره: 

    2
  • صفحات: 

    47-53
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    731
  • دانلود: 

    301
چکیده: 

مقدمه: آپاندیسیت به عنوان یکی از علل عمده شکم حاد و یکی از شایع ترین اورژانس های جراحی مطرح می باشد. تشخیص آپاندیسیت حاد بر مبنای شرح حال، معاینات بالینی و یافته های آزمایشگاهی مطرح می گردد. هدف از این مطالعه بررسی ارزش تشخیصی اندازه گیری D-lactate سرم در بیماران مشکوک به آپاندیسیت حاد و به طور خاص بررسی در زیر گروه هایی(کودکان، زنان باردار، افراد مسن) که تشخیص کلینیکی با دشواری روبرو است.مواد و روش ها: کلیه بیماران مشکوک به آپاندیسیت حاد مراجعه کننده به اورژانس بیمارستان بعثت همدان در طول 6 ماه مورد بررسی قرار گرفتند. از بیماران مشکوک به آپاندیسیت حاد بستری شده و کاندید عمل (320 بیمار)، در اورژانس نمونه خون محیطی گرفته شد و سطح سرمی D- لاکتات با استفاده از روش اسپکتوفتومتری اندازه گیری شد. سطح سرمی بالاتر از 0.25 میلی گرم در دسی لیتر در بیماران مثبت در نظر گرفته شد.یافته های پژوهش: در کل بیماران حساسیت تست اندازه گیری سرم -Dلاکتات در تشخیص آپاندیسیت حاد 79 درصد، اختصاصیت 58 درصد، ارزش اخباری مثبت 87 درصد، ارزش اخباری منفی 43 درصد محاسبه شد.accuracy تست 74 درصد بود. این یافته ها در گروه کودکان زیر 5 سال به ترتیب 71 درصد، 55 درصد، 78 درصد، 45 درصد و 66 درصد بود و در زنان باردار به ترتیب 68 درصد، 45 درصد، 76 درصد، 35 درصد و 62.5 درصد و در بیماران مسن تر از 50 سال به ترتیب 70.5 درصد، 70 درصد، 80 درصد، 58 درصد و 70 درصد بود.بحث و نتیجه گیری: این تست در بیماران مشکوک به آپاندیسیت حاد حساسیت و اختصاصیت مناسب دارد. در گروه های سنی زیر 5 سال و بالای 50 سال نیز نتایج مشابه است. ارزش اخباری منفی در افراد باردار کمترین میزان است.

آمار یکساله:  

بازدید 731

دانلود 301 استناد 0 مرجع 0
strs
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2022
  • دوره: 

    20
  • شماره: 

    4
  • صفحات: 

    307-318
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    8966
  • دانلود: 

    7515
چکیده: 

Background: Sperm quality has an important role in the success of assisted reproductive techniques, by adding some bioactive agents with a positive impact on sperms, it can be improved. Objective: This study aimed to evaluate the effects of kisspeptin on the sperm motility criteria, lactate dehydrogenase-C (LDHC) activity, acrosomal reaction, and capacitation in the mouse testicular sperm in vitro. Materials and Methods: Sperm samples were extracted from testes of 96 male Balb/C mice weighing 25-30 gr, aged 6-8 wk. Then, they were separated into 4 parts; 2 controls and 2 kisspeptin-treated aliquots; each one incubated for either 15 or 30 min. The sperm motility and the LDHC activity were evaluated, and also the frequency of the non-capacitated, intact, and acrosomal-reacted sperms were evaluated by staining with Wheat germ agglutinin, Peanut agglutinin, and Concanavalin A, respectively. The stained sperms were analyzed by flow cytometry and fluorescent microscope. Results: Our result showed that kisspeptin increased both the sperm motility (p = 0. 04) and LDHC enzyme activity (p = 0. 04) after 15 min of incubation. At the same time, it did not impact the frequency of the non-capacitated, intact and acrosomal-reacted sperms after incubation in the same period (p = 0. 16). Conclusion: A 15 min period of incubation with kisspeptin could be applicable for evaluating sperm motility and LDH activity.

آمار یکساله:  

بازدید 8966

دانلود 7515 استناد 0 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2021
  • دوره: 

    14
  • شماره: 

    3
  • صفحات: 

    0-0
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    8748
  • دانلود: 

    34140
چکیده: 

Background: Oral squamous cell carcinoma (OSCC) is the mostcommonmalignancy of the oral cavity and oral lichen planus (OLP) is considered a premalignant disease. Objectives: This study aims at comparing the salivary levels of lactate dehydrogenase (LDH), C-reactive protein (CRP), and cancer antigen 125 (CA125) among cases with OSCC, OLP, and healthy persons. Methods: In this case-control study, salivary markers were evaluated in 55 cases (15 patients with OSCC, 20 patients with OLP, and 20 healthy persons); non-stimulated saliva samples were collected from the patients and saliva markers weremeasured by the enzymelinked immunosorbent assay (ELISA) method. The data were analyzed, using SPSS 21 software and ANOVA test and P < 0. 05 was regarded as significant. Results: Salivary LDH and CA125 levels were significantly higher in OSCC and OLP patients compared to the control group (P < 0. 05). Salivary CRP levels were significantly higher in OSCC patients compared to OLP patients (P < 0. 05). Besides, salivary CRP levels were higher in OLP subjects than in the control group, but the difference was not significant (P = 0. 56). Conclusions: The identification of the salivary LDH, CA125, and CRP may provide a suitable non-invasive predictive tool for malignant changes. However, its use in clinical practice needs further research.

آمار یکساله:  

بازدید 8748

دانلود 34140 استناد 0 مرجع 0
نشریه: 

فیض

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1399
  • دوره: 

    24
  • شماره: 

    4
  • صفحات: 

    395-403
تعامل: 
  • استنادات: 

    107
  • بازدید: 

    223
  • دانلود: 

    162
چکیده: 

سابقه و هدف: کاربردی ترین نشانه های سرمی آسیب عضلانی، کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز هستند که ممکن است بعد از فعالیت بدنی شدید تغییر یابند. هدف از این مطالعه، بررسی اثرات یک دوره تمرینی تمرینات مقاومتی کل بدن و ثبات مرکزی بر کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز سرم در دختران چاق بود. مواد و روش ها: مطالعه حاضر به روش نیمه تجربی انجام شد. آزمودنی های این پژوهش، شامل 40 نفر از دختران چاق 25-20 سال بودند که به عنوان نمونه تحقیق به صورت تصادفی انتخاب شدند و در چهار گروه: تمرین تمرینات مقاومتی کل بدن، تمرین ثبات مرکزی، تمرین ترکیبی و کنترل قرار گرفتند. پروتکل تمرینی به مدت 8 هفته انجام شد. نمونه خون آزمودنی ها، در دو مرحله قبل و پس از دوره تمرینی اخذ شد و متغیرها مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون کلوموگروف-اسمیرونوف، لون و تحلیل واریانس یک سویه بررسی شدند. با آزمون تعقیبی بونفرونی هم معنی داری نتایج مورد بررسی و تأیید نهایی قرار گرفت. نتایج: میزان کراتین کیناز (0/002 =P) و لاکتات دهیدروژناز (0/001 =P) در هر سه گروه پس از دوره تمرینی نسبت به قبل از تمرین کاهش داشته است که این تغییر نسبت به گروه کنترل معنی دار گزارش شد. اما بین روش های مختلف تمرینی تفاوت معنی دار مشاهده نشد. نتیجه گیری: اجرای هر سه روش تمرینی مقاومتی کل بدن، ثبات مرکزی و ترکیب این دو روش با هم، موجب ایجاد آسیب، التهاب و کوفتگی عضلانی شد اما به تدریج اصل سازگاری تمرین، تولید آنزیم های کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز را تعدیل ساخت. هر سه روش می توانند به عنوان روش های افزایش قدرت عضلانی توصیه شوند.

آمار یکساله:  

بازدید 223

دانلود 162 استناد 107 مرجع 3
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1391
  • دوره: 

    70
  • شماره: 

    4
  • صفحات: 

    212-219
تعامل: 
  • استنادات: 

    1
  • بازدید: 

    1007
  • دانلود: 

    467
چکیده: 

زمینه و هدف: آنزیم های التهابی و رادیکال های آزاد از جمله عوامل موثر بر دستگاه ایمنی هستند اما در مورد این که این عوامل تا چه اندازه ای بیان ژنی سوپراکسیداز دیسموتاز 1 (SOD-1) را در زنان ورزشکار و به خصوص در تمرینات شدید تحت تاثیر قرار می دهند، اطلاع دقیقی در دست نیست. هدف از تحقیق حاضر بررسی ارتباط بیان ژن سوپراکسیداز دیسموتاز 1 با آنزیم لاکتات دهیدروژناز و رادیکال های آزاد در زنان ورزشکار با تمرینات شدید می باشد. روش بررسی: 15 زن ورزشکار شهر ارومیه (24-22 سال) به طور داوطلبانه و پس از اخذ رضایت نامه (در سال 1389) در تحقیق حاضر شرکت کردند. در سه وضعیت پایه، پس از انجام آزمون ورزشی (سرعت: 12 کیلومتر بر ساعت، شیب: پنج درجه، زمان: 20 دقیقه) و سه ساعت بعد از آن (ریکاوری)، خون گیری از ورید بازویی به عمل آمد. برای اندازه گیری mRNA آنزیم سوپر اکسیداز دیسموتاز 1 (SOD-1) از روش Real time-PCR و برای H2O2 و لاکتات دهیدروژناز از Eutoamalyzer استفاده شد.یافته ها: سطح LDH در هر دو مرحله (بعد از فعالیت و ریکاوری) افزایش معنی داری داشت (P1=0.009 و P2=0.026) اما غلظت H2O2 فقط در مرحله ریکاوری افزایش معنی داری یافت (P=0.002) غلظت mRNA آنزیم SOD-1 نیز در هیچ یک از مراحل فعالیت افزایش معنی داری دیده نشد (P=0.05). هم چنین از لحاظ آماری فقط ارتباط بین mRNA آنزیم SOD-1 و تغییرات H2O2 معنی داری گزارش شد (P=0.014).نتیجه گیری: فعالیت شدت فزاینده باعث افزایش سطح H2O2 و LDH در زنان ورزشکار می شود، اما از بین آن ها تنها افزایش رادیکال های آزاد بر بیان ژن SOD-1 تاثیر معنی داری دارد.

آمار یکساله:  

بازدید 1007

دانلود 467 استناد 1 مرجع 0
litScript