در انگلستان یک مستمع مودب با دقت کامل به صاحب سخن خیره می شود و گهگاه پلک بر هم می زند تا اشتیاق خود را به موضوع صحبت نشان دهد. این گونه پلک زدن برای آمریکاییها بی معناست. آمریکایی انتظار دارد مستمع سر خود را به علامت تایید تکان دهد و گاهی زیر لب بگوید: آها، آها. در مناطقی از خاور دور هیچ نگاهی به طرف مقابل در حین صحبت جایز نیست.در آموزش زبان خارجی ، معمولا گفته می شود که فرهنگ با زبان آمیخته است و در تدریس زبان حذف عامل فرهنگ امکان پذیر نیست . اما این مهم چندان در کتابها و کلاسهای آموزش زبان ملموس نبود تا اینکه روش ارتباطی با گرایشی جامعه شناسانه پا به عرصه آموزش زبان گذاشت. این روش سعی داشته تا آنجا که ممکن است زبان را به شکل واقعی و طبیعی آن که توسط گویشوران زبان هدف مورد استفاده قرار می گیرد در کلاس درس ارایه کند.با این حال مساله فرهنگ به همین جا ختم نمی شود. امروزه زبانهای خارجی با اهداف متفاوت و متنوع آموخته می شود. آیا همه زبان آموزان نیازمند آن اند که با فرهنگ بیگانه آشنا شوند؟ آیا یادگیری زبان، آن طور که شومن مدعی است، بدون ترک فرهنگ خودی و پذیرش فرهنگ گویشوران زبان هدف امکان پذیر نیست؟ اصولا فرهنگ در حیطه آموزش زبان چگونه تعریف می شود؟ در کشورمان، ایران، این مساله چه شکلهایی پیدا می کند؟ اینها برخی از سوالاتی است که مقاله حاضر به آن پرداخته ولی لزوما جوابی قطعی به آنها ارائه نمی شود. بلکه حیطه هایی برای تحقیق در مقوله فرهنگ و آموزش زبان خارجی مطرح می شود.