نتایج جستجو

6276

نتیجه یافت شد

مرتبط ترین ها

اعمال فیلتر

به روزترین ها

اعمال فیلتر

پربازدید ترین ها

اعمال فیلتر

پر دانلودترین‌ها

اعمال فیلتر

پر استنادترین‌ها

اعمال فیلتر

تعداد صفحات

628

انتقال به صفحه



فیلترها/جستجو در نتایج    

فیلترها

سال

بانک‌ها



گروه تخصصی











متن کامل


مرکز اطلاعات علمی SID1
اسکوپوس
دانشگاه غیر انتفاعی مهر اروند
ریسرچگیت
strs
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1395
  • دوره: 

    13
  • شماره: 

    61
  • صفحات: 

    163-176
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    1208
  • دانلود: 

    597
چکیده: 

امروزه تقاضا جهت تولید محصولات رژیمی و کم چرب به دلیل اهمیتی که افراد جامعه به سلامت خود می دهند، رواج بسیاری یافته اما در این میان تولید مواد غذایی بدون گلوتن کم چرب کمتر مورد توجه قرار گرفته است. از این رو در این تحقیق از فیبر رژیمی بتاگلوکان سورگوم در سطوح 0.25، 0.50، 0.75 و 1 درصد به ترتیب به عنوان جایگزین 25، 50، 75 و 100 درصد چربی موجود در فرمولاسیون کیک برنجی بدون گلوتن استفاده شد. نتایج نشان داد که با افزایش سطح مصرف بتاگلوکان در فرمولاسیون بر میزان رطوبت و مولفه رنگی a* افزوده شد. این در حالی بود که نمونه حاوی 0.5 درصد بتاگلوکان دارای بیش ترین میزان مولفه رنگی L* بود. هم چنین نمونه حاوی 0.25 و 0.5 درصد بتاگلوکان دارای میزان سفتی کمتری نسبت به سایر نمونه های تولیدی در بازه زمانی 2 ساعت پس از پخت بودند. از سوی دیگر نتایج ارزیابی میزان سفتی بافت در بازه زمانی یک هفته پس از پخت بیانگر نرمی بیشتر بافت سه نمونه حاوی 0.25، 0.5 و 0.75 درصد بتاگلوگان نسبت به نمونه شاهد بود. علاوه بر این بر اساس نتایج مشخص گردید که نمونه حاوی 0.25 و 0.5 درصد بتاگلوکان (به خصوص نمونه حاوی 0.5 درصد از این فیبر رژیمی) دارای میزان تخلخل و حجم مخصوص بیشتری بودند. در نهایت داوران چشایی نمونه حاوی 0.5 بتاگلوکان (نمونه ای که در آن 50 درصد روغن جایگزین شده بود) را به عنوان بهترین نمونه به لحاظ خصوصیات حسی جهت عرضه به بازار مصرف معرفی نمودند.

آمار یکساله:  

بازدید 1208

دانلود 597 استناد 0 مرجع 0
نویسندگان: 

نشریه: 

CELL REPORTS

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2019
  • دوره: 

    27
  • شماره: 

    10
  • صفحات: 

    2809-2816
تعامل: 
  • استنادات: 

    232
  • بازدید: 

    2572
  • دانلود: 

    21793
کلیدواژه: 
چکیده: 

آمار یکساله:  

بازدید 2572

دانلود 21793 استناد 232 مرجع 0
نویسندگان: 

TCHKONIA T. | MORBECK D.E. | VON ZGLINICKI T.

نشریه: 

AGING CELL

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2010
  • دوره: 

    9
  • شماره: 

    5
  • صفحات: 

    667-684
تعامل: 
  • استنادات: 

    464
  • بازدید: 

    14354
  • دانلود: 

    29822
کلیدواژه: 
چکیده: 

آمار یکساله:  

بازدید 14354

دانلود 29822 استناد 464 مرجع 0
گارگاه ها آموزشی
نویسندگان: 

نشریه: 

ACTA CARDIOLOGICA SINICA

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2019
  • دوره: 

    35
  • شماره: 

    5
  • صفحات: 

    546-547
تعامل: 
  • استنادات: 

    469
  • بازدید: 

    12585
  • دانلود: 

    30797
کلیدواژه: 
چکیده: 

آمار یکساله:  

بازدید 12585

دانلود 30797 استناد 469 مرجع 0
نویسندگان: 

MAHDIAN E. | KARAZHIAN R.

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    2013
  • دوره: 

    15
  • شماره: 

    6
  • صفحات: 

    1163-1174
تعامل: 
  • استنادات: 

    454
  • بازدید: 

    115254
  • دانلود: 

    93036
چکیده: 

Current interests towards lowering FAT content in food products and producing healthier and safer foods, have convinced ice cream manufacturers to substitute milk FAT in ice cream with either carbohydrate or protein based FAT replacers. In the present work, reduced-FAT ice cream (5% FAT) was produced using milk protein concentrate (65%) and inulin as FAT replacers (0, 2 and 4%) as well as two types of commercial stabilizer-emulsifier blends (Stab-IC80 and Stab-6924) at levels of 0.3 and 0.4%. Rheological, physicochemical and sensory properties of ice cream mix and final ice cream were evaluated. All the mixes were pseudoplastic fluids with apparent viscosity values decreasing with increasing shear rate. Mix viscosity and consistency coefficient increased while flow behaviour index decreasing by use of MPC (Milk Protein Concentrate) and inulin and as well with an increase in either type of stabilizer level. Ice cream hardness was not affected by type and amount of FAT replacer and stabilizer but overrun values decreased with increasing MPC, inulin and stabilizers’ level in the product formulation. In general, samples containing Stab-IC80 had greater values of overrun and melting resistance than samples with Stab-6924. According to panel test results, the highest score for sensory evaluation was given to sample containing 2% inulin.

آمار یکساله:  

بازدید 115254

دانلود 93036 استناد 454 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1391
  • دوره: 

    8
  • شماره: 

    2
  • صفحات: 

    103-114
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    1069
  • دانلود: 

    364
چکیده: 

در این پژوهش تاثیر استفاده از کاراگینان در دامنه 0.05 تا 0.2 درصد و ترکیب آن با 0.5 تا 1.5 درصد کنسانتره پروتئین آب پنیر(WPC)  بر خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و حسی پنیر موزارلای کم چرب مورد بررسی قرار گرفت. استفاده از این نوع جایگزین های چربی منجر به ایجاد تفاوت معنی داری (P£0.05) در خصوصیات شیمیایی شد به طوری که افزایش در میزان کاراگینان و WPC سبب افزایش محتوای رطوبتی و درصد پروتئین گشت، در حالی که افزایش WPC منجر به کاهش pH شد و البته کاراگینان در این مورد بی تاثیر بود. خصوصیات فیزیکی پنیر موزارلا نیز به طور کامل تحت تاثیر قرار گرفتند به طوری که افزایش میزان کاراگینان و WPC سبب افزایش ذوب پذیری گشتند، هر چند که کاراگینان سهم بیشتری را به خود اختصاص داد. افزایش کاراگینان باعث افزایش درصد سطح روغنی شده گشت، در حالی که افزایش WPC تغییر معنی داری را ایجاد نکرد. طول کش تحت تاثیر میزان کاراگینان قرار نگرفت ولی افزایشWPC  منجر به کاهش طول کش شد. افزایش کاراگینان بر پارامترهای حسی رنگ، بو و مزه تاثیر نداشت، اما امتیاز بافت و پذیرش کلی افزایش یافت. افزایش WPC منجر به کاهش امتیاز رنگ، بو و مزه شد، اما بافت پنیر امتیاز بیشتری را کسب کرد. پذیرش کلی تیمارهایی که دارای بیشترین درصد کاراگینان و مقادیر بینابینی WPC بودند بالاترین امتیاز را به دست آوردند. در نهایت بررسی آماری نتایج حاصل از طرح آزمایشی مخلوط نشان داد بهترین پنیر موزارلای کم چرب زمانی به دست می آید که از ترکیب کاراگینان به میزان 0.2 درصد و WPC حداکثر تا 1 درصد به عنوان جایگزین چربی استفاده شود.

آمار یکساله:  

بازدید 1069

دانلود 364 استناد 0 مرجع 0
strs
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    16
  • شماره: 

    87
  • صفحات: 

    239-251
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    398
  • دانلود: 

    200
چکیده: 

در این تحقیق اثر مقادیر مختلف صمغ کنجاک ( 2/0 تا 6/0 درصد)، میزان چربی ( 18 تا 25 درصد) و فشار هموژن (100 تا 200 بار) بر ویژگی های رئولوژیکی خامه کم چرب مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمون اکستروژن برگشتی نشان داد که با افزایش میزان فشار هموژن، صمغ کنجاک و چربی، سختی، قوام و چسبندگی نمونه ها به طور معنی دار افزایش یافت. افزایش همزمان فشار هموژن و چربی نیز منجر به تشدید چسبندگی نمونه ها شد که نشان دهنده اثر سینرزیستی چربی و فشار هموژن بر روی چسبندگی نمونه ها بود. نتایج حاصل از آزمون برشی پایا نیز نشان داد که شاخص جریان (n) تمامی نمونه ها کمتر از یک بود که نشان دهنده رفتار شل شونده با برش (سودوپلاستیک) نمونه های خامه بود. همچنین با افزایش میزان چربی شاخص رفتار جریان نمونه ها به طور معنی دار کاهش و ضریب قوام افزایش یافت. افزایش صمغ کنجاک و فشار هموژن به تنهایی هیچگونه اثر معنی داری بر شاخص رفتار جریان نمونه ها نداشتند. به منظور بهینه سازی صفات در این تحقیق، سختی، قوام، شاخص قوام، حداکثر و رفتار جریان حداقل، در نظر گرفته شدند که با توجه به صفات مذکور، میزان فشار هموژن 51/146 بار، مقدار چربی 01/18 درصد و غلظت صمغ کنجاک 59/0 درصد به دست آمد.

آمار یکساله:  

بازدید 398

دانلود 200 استناد 0 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1400
  • دوره: 

    19
  • شماره: 

    1 (پیاپی 73)
  • صفحات: 

    29-44
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    232
  • دانلود: 

    178
چکیده: 

مقدمه: با توجه به افزایش چشمگیر مصرف غذاهای پرچرب در دهه های اخیر و ارتباط آن با گسترش بیماری های قلبی-عروقی، توسعه فرمولاسیون های غذایی کم چرب از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ترکیبات هیدروکلوئیدی مانند صمغ ها دارای پتانسیل بالایی برای شبیه سازی نقش چربی در مواد غذایی می باشند. هدف از این پژوهش، بررسی قابلیت صمغ کنجاک به عنوان جایگزین چربی در سس مایونز بود. مواد و روش ها: غلظت های 25/0، 5/0، 75/0 و 1 درصد از صمغ کنجاک به ترتیب با نمونه های سس مایونز که روغن آنها به میزان 20، 30، 40 و 50 درصد کاهش یافته بود تلفیق شدند. ویژگی های رئولوژیکی پایا (رفتار جریانی) و نوسانی (روبش کرنش و روبش فرکانس) سس های مایونز کم چرب بوسیله یک دستگاه رئومتر و خصوصیات حسی بوسیله یک تیم ارزیاب 10 نفره مورد بررسی قرار گرفتند و نتایج بدست آمده، در قالب یک طرح آماری کاملا تصادفی با سه تکرار، با یکدیگر و با نمونه شاهد کم چرب (30 درصد روغن) در سطح اطمینان 95 درصد مورد مقایسه قرار گرفتند. یافته ها: نتایج برازش داده های رئولوژیکی به مدل قانون توان و هرشل بالکلی نشان دهنده رفتار شل شونده بابرش همگی نمونه ها بود. نمونه های کم چرب حاوی جایگزین چربی، از اندیس رفتار جریان کمتر و اندیس قوام بالاتری نسبت به نمونه شاهد برخوردار بودند که با افزایش غلظت صمغ تشدید شد. تنش تسلیم نیز با افزایش غلظت صمغ تا 5/0 درصد افزایش یافت ولی پس از آن متحمل کاهش شد. یافته های آزمون روبش فرکانس نشان داد که در تمامی نمونه ها، مدول ذخیره بیشتر از مدول افت و تانژانت افت کمتر از یک بود که نشان دهنده رفتار ویسکوالاستیک نمونه ها می باشد. به علاوه، تانژانت افت با افزایش درصد جایگزینی روغن با صمغ کنجاک، به طور پیوسته ای کاهش پیدا کرد. همچنین، افزایش غلظت صمغ، به گونه معنی داری بهبود شاخص پایداری را در پی داشت. یافته های ارزیابی حسی نشان داد که کنجاک به صورت معنی داری باعث بهبود مطلوبیت بافت، ویسکوزیته و پذیرش کلی سس مایونز شد ولی از تاثیر معنی داری بر طعم و بوی محصول برخوردار نبود. نتیجه گیری: نمونه ای که 30 درصد روغن آن با 5/0 درصد کنجاک جایگزین شده بود، به دلیل برخورداری از بهترین ویژگی های رئولوژیکی و حسی در بین نمونه های کم چرب، به عنوان نمونه برتر انتخاب شد.

آمار یکساله:  

بازدید 232

دانلود 178 استناد 0 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1396
  • دوره: 

    14
  • شماره: 

    70
  • صفحات: 

    57-66
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    1017
  • دانلود: 

    538
چکیده: 

لطفا برای مشاهده چکیده به متن کامل (PDF) مراجعه فرمایید.

آمار یکساله:  

بازدید 1017

دانلود 538 استناد 0 مرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1396
  • دوره: 

    24
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    49-54
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    1285
  • دانلود: 

    447
چکیده: 

مقدمه: امروزه چاقی را به عنوان یک عامل خطر در دیابت نوع دو محسوب می کنند. اندازه گیری ترکیبات بدن به روش (Bioelectrical Impedance Analysis:BIA) یک متد جدید می باشد که دقت آن تایید شده است. هدف این مطالعه، مقایسه میزان چربی بدن، چربی در ناحیه تنه، بافت بدون چربی بدن به همراه نسبت دور کمر به باسن بین افراد دیابتیک نوع دو و افراد سالم همسان شده است.روش کار: در این مطالعه توصیفی – مقطعی از میان 23395 نفر که در طی پنج سال به روش متوالی انتخاب شدند، تعداد 928 نفر بیمار دیابتیک نوع دو و 928 نفر به عنوان گروه شاهد به روش همسان سازی (Matching) (سن، جنس، قد و وزن) انتخاب گردیدند. اندازه گیری ترکیبات بدن به روش BIA انجام گرفت. مقایسات آماری به روش تی تست و تی زوج با توجه به دسته بندی سنی و جنسی انجام گرفت.یافته ها: هیچ نوع تفاوت معنی داری بین متغیرهای مورد بررسی در بین مردان مورد بررسی با توجه به رده بندی سنی دیده نشد. در زنان دیابتیک، تغییرات در ترکیبات بدن، بین سن 40 تا 60 سالگی دیده شد که شامل کاهش میزان درصد چربی، کل چربی بدن، و چربی در ناحیه تنه و افزایش در میزان توده بدون چربی بدن بود. در زنان دیابتیک بین 50 تا 60 سال کاهش نسبت دور کمر به باسن هم دیده شد. در سایر گروه های سنی زنان تفاوتی مشاهده نشد.نتیجه گیری: دیابت تاثیری بر روی ترکیبات بدن در مردان مورد بررسی ندارد ولی در زنان دیابتیک، بیشترین تفاوت ها در سنین 40 تا 60 سالگی دیده شد که شامل کاهش چربی و افزایش میزان بافت بدون چربی بدن بود که می تواند دلیل آن تغییرات هورمونی در این سال ها باشد. کاهش شاخص نسبت دور کمر به باسن در زنان بین 50 تا 60 سال می تواند ناشی از کاهش کل چربی بدن و کاهش بافت چربی در ناحیه تنه در این محدوده سنی باشد.

آمار یکساله:  

بازدید 1285

دانلود 447 استناد 0 مرجع 4
litScript