مقدمه و هدف: در یادگیری یک مهارت جدید، تمرین بدنی تنها روش کسب یک مهارت تازه نیستند و مدل های یادگیری مشاهده ای، یادگیری دامنه ای از حرکات را تسهیل می کند. هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی تاثیر کاهش فراوانی نسبی بازخورد و نوع تمرین مشاهده ایی و ترکیبی بر یادگیری زمان بندی نسبی است.روش شناسی: بدین منظور 60 دانشجوی دختر غیررشته تربیت بدنی که در سال تحصیلی 89-88 مشغول به تحصیل و فاقد تجربه قبلی در تکلیف مورد نظر بودند، از میان 300 دانشجوی دانشجویی غیرتربیت بدنی دانشگاه خوارزمی انتخاب شدند و بر اساس نوع تمرین و نوع بازخورد به طور تصادفی به 4 گروه مشاهده با بازخورد 33%، مشاهده با بازخورد 100%، ترکیبی با بازخورد 33% و ترکیبی با باخورد 100% تقسیم شدند. آزمودنی ها یک تکلیف زمانبندی متوالی را که شامل فشردن کلیدهای 2، 6، 8 و 4 با حفظ زمان بندی نسبی بود، انجام دادند. این پژوهش شامل 2 مرحله اکتساب و یادداری است. در مرحله اکتساب گروه مشاهده ایی با بازخورد 33% و مشاهده ای با بازخورد 100%، 4 بلوک 12 کوششی از الگویی را مشاهده کردند. دو گروه دیگر که شامل گروه ترکیبی با بازخورد 33% و ترکیبی با بازخورد 100% بودند در این مرحله ابتدا 2 بلوک 12 کوششی مشاهده و سپس 2 بلوک 12 کوششی تمرین بدنی اجرا نمودند. آزمودنی ها در مرحله یادداری هر 4 گروه 1 بلوک 12 کوششی از یک تکلیف با حفظ زمانبندی نسبی یکسان با مرحله اکتساب اجرا کردند.یافته ها: برای تحلیل نتایج از تحلیل واریانس یک راهه با اندازه گیری های مکرر در مرحله اکتساب و تحلیل عاملی دوراهه 2×2 برای بررسی داده ها در مرحله یادداری استفاده شد. نتایج در مرحله اکتساب تفاوت معنی داری در اثر اصلی بازخورد (P<0.001، F=14.868) و بلوک (P<0.000، F=21.265) در یادگیری زمان بندی نسبی وجود دارد و در مرحله یادداری تفاوت معنی داری و در اثر اصلی بازخورد (P<0.007، F=7.989) و نوع تمرین (P<0.008، F=7.495) در یادگیری زمان بندی نسبی وجود دارد.بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج تحقیق، تمرین ترکیبی موجب افزایش یادگیری زمان بندی نسبی و تمرین مشاهده ای موجب کاهش یادگیری زمان بندی نسبی شد، و در نوع بازخورد، بازخورد 100% موجب کاهش یادگیری زمان بندی نسبی و بازخورد 33% موجب یادگیری زمان بندی نسبی شد.