فراگیر شدن فرهنگ منبعث از قرآن و عترت (ع)، همواره به تلاشی مضاعف و بهینه سازی و تمهید زمینه های لازم نیاز دارد. ازاین رو هدف پژوهشِ حاضر آسیب شناسی مهم ترین موانع توسعۀ فرهنگ قرآنی و نیز تبیین اقدامات اصلاحیِ متناظر با آن، با نگاه تحلیلی به منشور توسعۀ فرهنگ قرآنی کشور است. سؤال اصلی پژوهش چنین است: مهم ترین موانع و ضروری ترین اقدامات اصلاحیِ لازم برای تحقّق توسعۀ فرهنگ قرآنی در جامعه چیست؟ در این پژوهش، با طراحی و ارائۀ پرسش نامه، از روش توصیفی پیمایشی و نیز مطالعات کتابخانه ای استفاده کرده و با طرح ده سؤال اساسی، از نظرات فعالان و کارشناسان قرآنی کشور با جامعۀ آماری بالغ بر 1450 نفر بهره برده ایم. نویسنده پس از بررسی طیف وسیعی از موانع و اقدامات اصلاحیِ متناسب با آن، این موانع را بر اساس میزان اثرگذاریِ هریک، به دو بخش موانع ساختاری و فرعی تقسیم کرده است. تعدّد و تکثّر متولیان دولتیِ قرآن کریم، باورمندیِ ناکافی به محوریت و اولویت قرآن کریم در مدیریت کلان کشور و حمایت های غیرمنسجم از فعالان قرآنی از مهم ترین موانع ساختاری به شمار می رود. توجه ناکافی به تربیت و جذب حداکثری فعالان قرآنیِ کارآمد و متخصّص، فقدان نظام جامع ارزیابی و نظارتِ مستمرّ بر فعالیت های قرآنی و فقدان سامانه های نوین و جامع اطلاعاتی و به روزرسانی مستمرّ آن نیز از مهم ترین موانع فرعی است. نتایج این پژوهش نشان داد توسعۀ فرهنگ قرآنی در جامعه امری امکان پذیر و تحقّق آن نیازمند مانع زدایی و طیف وسیعی از اقدامات اصلاحی با محوریت منشور توسعۀ فرهنگ قرآنی است.