هدف: خشک سالی به عنوان یکی از بلایای طبیعی، بر جنبه های مختلف زندگی بشر اثرهای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی دارد. یکی از پیامدهای اقتصادی آن، تأثیری است که بر تصمیم های ساختار سرمایۀ شرکت ها می گذارد؛ زیرا ریسک خشک سالی، جزء ریسک های کلی کسب وکار است و به دلیل تغییرات چشمگیر در محیط کسب وکار، استراتژی های متنوعی که مدیران اتخاذ می کنند، آیندۀ شرکت را تعیین می کند و در نتیجه، روی ارزش آتی شرکت نقش مهمی دارد. هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر ریسک خشک سالی استان های مختلف، بر ساختار سرمایۀ شرکت ها و سرعت تعدیل ساختار سرمایه و نقش تعدیلگر جریان های نقد عملیاتی است.
روش: فرضیه های این پژوهش با نمونه ای مشتمل بر 151 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی بازۀ زمانی 1390 تا 1401 و با استفاده از الگوهای رگرسیونی چندمتغیره و داده های ترکیبی آزمون شده است. این پژوهش از جنبۀ هدف، کاربردی است و از نظر نحوۀ استنباط فرضیه ها، در حوزۀ پژوهش های توصیفی ـ هم بستگی قرار دارد. در این مطالعه برای اندازه گیری خشک سالی در استان های مختلف ایران، از شاخص استاندارد شده بارش (SPI) استفاده شده است که این شاخص بر اساس داده های مرکز ملی خشک سالی و مدیریت بحران کشور، به تفکیک استان ها ارائه می شود.
یافتهها: یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که خشک سالی بر ساختار سرمایه و سرعت تعدیل ساختار سرمایه، تأثیر منفی و معناداری دارد. از سوی دیگر، جریان های نقد عملیاتی، به عنوان متغیر تعدیلی بر تأثیر خشک سالی بر ساختار سرمایه شرکت ها، تأثیر مثبت و معناداری دارد؛ اما این متغیر تعدیلی، بر شدت تأثیر خشک سالی روی سرعت تعدیل ساختار سرمایه تأثیر معناداری ندارد.
نتیجه گیری: از آنجا که ریسک خشک سالی جزء ریسک های کلی کسب وکار محسوب می شود و خشک سالی یکی از دلایل اصلی بحران آب و گرم شدن کره زمین است، می تواند بر فعالیت شرکت ها اثرگذار باشد. بر اساس نظریۀ توازی ایستا، عناصری نظیر هزینه های فرصت ناشی از انحراف از ساختار بهینۀ سرمایه و ریسک ورشکستگی مرتبط با آن، در تعیین ساختار سرمایه و سرعت تعدیل ساختار سرمایه با اهمیت هستند. طبق نتایج پژوهش، خشک سالی بر ساختار سرمایه و سرعت تعدیل ساختار سرمایه، تأثیر منفی و معنادار دارد. از طرف دیگر، هرچه جریان نقد عملیاتی شرکت ها بیشتر باشد، عدم قطعیت جریان های نقدی کمتر و نیاز به دریافت وام کمتر می شود و تأثیر منفی خشک سالی بر ساختار سرمایه در شرایط جریان های نقدی عملیاتی بالاتر، کاهش می یابد؛ بنابراین تأثیر خشک سالی بر ساختار سرمایه را کاهش می دهد. بر اساس یافته ها، جریان های نقد عملیاتی، تأثیر منفی خشک سالی بر سرعت تعدیل ساختار سرمایه را تعدیل نمی کند که این امر می تواند از احتیاط و محافظه کاری شرکت ها، در کاهش وام و تعدیل ساختار سرمایه به سمت اهرم هدف نشئت گرفته باشد. همچنین مدیران از تداوم افزایش جریان های نقد عملیاتی در سال های آتی تردید دارند، به همین دلایل سرعت تعدیل ساختار سرمایه را با روند کُندتری روبه رو می کند.