شناخت نيروي کار کشور در مقاطع زماني، پايه اي براي تعيين روند جاري و تغييرات حاصله در بازارکار و وضعيت اشتغال بازار کار در آينده مي باشد. شناخت عرضه نيروي کار و ويژگيهاي آن پايه اي براي برنامه ريزي صحيح جهت استفاده بهينه از نيروي انساني کشور مي باشد. از ميان اطلاعات مربوط به نيروي انساني، بحث تحصيلات و آموزش از ويژگي و اهميت خاصي برخوردار است. در واقع تحصيلکردگان و دانش آموختگان به عنوان نيروي کار ماهر با ايفاي مسووليت در مشاغل کارشناسي و بالاتر نقش مهمي در رشد و توسعه يک کشور ايفا مي کنند و عموما در مباحث مربوط به بازارکار و اشتغال به اين مهم توجه خاصي شده است .
در حال حاضر رشد سريع و چشمگير تعداد دانشجويان زن از يک سو و از سوي ديگر گسترش فرصتهاي شغلي آنان، از مباحث بسيار مهم کوتاه مدت و بلند مدت در زمينه توسعه فرصتهاي شغلي متناسب با تخصص دانش آموختگان زن مي باشد. بخصوص که زنان با توجه به مسووليت خانه و خانواده از يک سو و مسووليت ناشي از شغل، بايد طراحي و برنامه ريزي مشاغل براي آنان به گونه اي باشد که هر دو نياز را پوشش داده تا هم با حفظ نظام خانواده و هم با بهره گيري از نيروهاي متخصص جامعه، امکان رشد و توسعه کشور فراهم شود.
از اين رو در اين مقاله سعي مي شود تا با اطلاعات مرکز آمار ايران به بررسي آمار پذيرفته شدگان آموزش عالي و فرصتهاي شغلي ايجاد شده براي دانش آموختگان بر حسب رشته هاي مختلف پرداخته تا ضمن بررسي کمبودها و نارساييها، راهکارهايي براي استفاده مناسب از نيروي انساني ماهر ارايه دهد.