سيگنال تحليلي با استفاده از مشتق در جهات مختلف اثر روند منطقه اي که از نوع درجه اول مي باشد را در سه جهت حذف مي کند و با حذف اثر آنومالي هاي سطحي (نوفه) بدنه مغناطيسي را بهتر نشان مي دهد. سيگنال تحليلي يکي از روش هاي تفسير داده هاي ميدان پتانسيل است. ماکزيمم در دامنه سيگنال تحليلي ميدان بي هنجاري کل مستقل از جهت مغناطيس شدگي است و در تعيين بدنه مغناطيسي راهنما است. به کارگيري اين روش براي تعيين مرز بدنه مغناطيسي باعث کاهش محاسبات پيچيده و نيز کاهش اثر تداخل مي شود.
مشکلات اين روش يکي فاصله بدنه مغناطيسي نسبت به سطح زمين است که هر چه نزديک تر باشد پاسخ مناسب تري داريم و ديگري اختلاف اثر خودپذيري بدنه مغناطيسي و سنگ هاي اطراف است که هر چه اختلاف بيشتر باشد نقشه سيگنال تحليلي واضح تر است.
در اين مقاله تلاش شده است تا اثر آليازينگ بر نقشه هاي پربندي ميدان مغناطيسي و سيگنال تحليلي بصورت کيفي نشان داده شود و تاثير چگالي شبکه برداشت بر نقشه هاي سيگنال تحليلي و ميدان کل بررسي شود و شبکه مناسب نيز بررسي شود.
در اين مطالعه براي تهيه نقشه ها از نرم افزار سرفر 1 استفاده شده است. همچنين نقشه هاي سيگنال تحليلي و تخمين عمق با استفاده از بسته نرم افزاري USGS با نام PF و ورژن 2.2 مي باشند.