معنويت يکي از گمشده هاي نسل حاضر است که از ديرباز نظر بسياري را به خود جلب کرده است.مهارت حل مساله مبتني برمعنويت با کيفيت زندگي در ابعاد (جسمي، رواني، اجتماعي، محيطي) رابطه دارد و مهارت حل مساله مبتني بر معنويت قابليت پيش بيني کيفيت زندگي را دارد. کيفيت زندگي، احساس خوب بودني است که از رضايت يا عدم رضايت از آن دسته از جنبه هاي مختلف زندگي که براي فرد مهم هستند، ناشي مي شود که حل مساله مبتني بر معنويت به عنوان موضوعي اساسي در علوم شناختي، يکي از ابعاد ضروري کيفيت زندگي فردي است و قدرت فرد در حل مسائل، تعيين کننده رشد يک شخصيت سالم و برقراري تعاملات مثبت اجتماعي است. از اين رو مهارت حل مساله مبتني بر معنويت و پرداختن به آن از جمله مهارت هاي اساسي و مورد نياز در زندگي محسوب شده و مفهوم زندگي با کسب اين مهارت يعني مواجه با مسائل و پوشش از ديدگاه معنوي براي فهم و حل آنها گره خورده است. ما در اين پژوهش برانيم که به مطالعه حوزه مهارت هاي حل مساله مبتني بر معنويت و کيفيت زندگي بپردازيم.