پديدار شدن اقتصاد دانش بنيان و بالتبع آن افزايش اهميت مقولاتي چون دانش، نوآوري و فناوري موجب افزايش تمركز بر مفاهيمي چون مديريت دانش، مديريت فناوري و مديريت نوآوري شده است. در اين تحقيق سعي شده است تا با توجه به اهميت اين سه نوع مديريت بر عملكرد و رقابت پذيري سازمانها، چارچوبي جديد و يكپارچه طراحي شود تا ضمن پوشش ويژگي هاي هر كدام از اين مديريت ها، از اتلاف منابع سازماني ناشي از همپوشاني مديريت دانش، مديريت نوآوري و مديريت فناوري و تقابل آنها با يكديگر جلوگيري شود. چارچوبي كه در اين مقاله بيان شده است، تحت عنوان چار چوب مديريت دانش فن نوآوري نام دارد كه بر گرفته از بخشي از سه واژه مديريت دانش، مديريت نوآوري و مديريت فناوري است.
اين چارچوب سعي نموده است تا مديريت دانش، مديريت نوآوري و مديريت فناوري را تجميع نموده و در چارچوبي جديد ارائه نمايد تا ضمن بهره گيري از ويژگي هاي هر كدام از اين مديريت ها، موجبات پرهيز از دوباره كاري در سازمان را فراهم آورد. چارچوب مذكور داراي 7 فعاليت اصلي به علاوه دو فعاليت پشتيبان مي باشد. در انتهاي اين تحقيق، دو نمونه موردي از صنايع دارويي و پوشاك نيز با توجه به اين چارچوب مورد بررسي قرار گرفته است.