از ابتداي قرن دوم هچري شاهد انتقادهاي گوناگوني به آداب و رفتارهاي صوفيه هستيم لذا نگارنده را بر آن داشت تا با روش کتابخانه اي به شيوه توصيفي، به معرفي آثار اين منتقدان از ابتدا تا کنون بپردازد، با گسترش روز افزون تصوف از قرن سوم هجري و نقش صوفيه در تحول افکار و رفتار جامعه اسلامي، علماء، اهل شريعت و حتي برخي ديگر از متصوفه، رفتار اجتماعي آنها را پيوسته ارزيابي و نقد کرده اند،.البته منتقدان گاهي خود صوفيه بوده اند که بر صوفي نمايان نقد داشته اند و گاهي افراد ديگر چون فقها و علما به نقد پرداخته اند، که در اين مقاله منتقدان بيروني و آثار آنها را بر اساس سير تاريخي در قرون معرفي نموده که از جمله ابن جوزي، ملاصدرا، جواد تهراني و ابوالحسن ملطي مي باشند. بر اساس بررسي انتقادهاي انديشمندان مي توان گفت عللي چون بي توجهي برخي صوفيه به آداب شرع، موجبات نقد تصوف گرديده است.