يکي از ويژگي هاي عمومي کشورهاي حوزه «خليج فارس» را بايد در سنت گرايي و ترکيب آن با مولفه هايي از دين گرايي دانست. شهروندان حوزه جنوبي خليج فارس به طور قالب شيعه مذهب مي باشند و همانند بسياري ديگر از گروه هاي اجتماعي، ملجاء و پناهگاه خود را در دين جست وجو مي کنند و بر اساس قالب ها و قواعد ديني، هويت مي يابند. همچنين منطقه خليج فارس به عنوان مرکز ثقل ژئوپليتيکي و ژئواستراتژيکي خاورميانه، همواره شاهد جنبش هاي اسلام متاثر از تشيع به دلايل در انزوا نهادن و محدوديت هاي به عمل آمده از سوي حکام دست نشانده در کشورهاي اين حوزه مي باشند. با در نظر گرفتن چنين ويژگي هايي سوال اصلي اين مقاله آن است که جايگاه ژئوپليتيک شيعيان در حوزه استراتژيک خليج فارس چگونه است؟ در پاسخ به سوال ياد شده، بايد تاکيد داشت که شيعيان طي سال هاي گذشته با وجود توانايي هاي بالقوه خويش همواره از سوي گروه هاي ناسيوناليسم عرب که عموما جلوه هايي از راديکاليسم سياسي سني را بر منطقه حاکم کرده اند در محروميت و انزوا و فشار قرار داشته اند، با وجود اين، شيعيان به عنوان يکي از عناصر اصلي معماي امنيتي (Secarty Dlamma)منطقه ايفاي نقش مي نمايند.