پرداختن به مقوله کارآفريني و تربيت دانش آموختگاني که داراي تواناييها و مهارت هاي لازم براي راه اندازي يک کسب و کار مناسب باشند، از وظايف اصلي هر دانشگاه محسوب مي شود که متاسفانه خلا آن کاملا محسوس است. در جهان رقابتي امروز دانشگاه هايي موفق هستند که قادر به بهره گيري بيشتر و بهتر از دانش باشند، چرا که ديگر مواد اوليه، زمين و ساير مواد طبيعي منبع مهم و اساسي به شمار نمي روند بلکه اين افراد کارآفرين هستند که سرمايه با ارزش دنياي جديد به حساب مي آيند. از اين رو بسياري از دانشگاه هاي کشورهاي پيشرفته و در حال توسعه، بهره گيري از کارآفريني را آغاز نموده اند و اين بذل توجه در قالب تدوين استراتژي ها، سياست ها و برنامه هاي علمي جهت بسط و تقويت روحيه و رفتار کارآفريني و مهمتر از آن آموزش کارآفريني در مراکز علمي و دانشگاهي ظاهر گرديده است.
در اين مقاله پس از بيان مفهوم کارآفريني و تعاريفي چند از کارآفريني و کارآفرين، جنبه هاي نظري آموزش کارآفريني بيان مي گردد. آنگاه نقش دانشگاه در آموزش کارآفريني مطرح مي شود. سپس عمده ترين اهداف آموزش کارآفريني دانشگاه ها تشريح مي گردند. در ادامه، فرايند آموزش کارآفريني و انواع دوره هاي آموزشي آن بررسي و مرور مي شوند. در پايان نيز پيشنهاداتي براي بهبود آموزش کارآفريني در سطح دانشگاهها ارايه مي شود.