امروزه مساله تامين مالي يکي از مسايل مهمي است که هر شرکتي به نحوي با آن رو به رو است. يکي از مهمترين منبع شرکت ها جهت تامين مالي انتشار و فروش اوراق قرضه و سهام مي باشد، که بازار سرمايه مکاني مناسب براي اين امر تلقي مي گردد. گسترش و توسعه اين بازار مي تواند نقش عمده اي را در توسعه صنعتي کشور ايفا نمايد. نقش بورس اوراق بهادار به عنوان بخشي از بازار سرمايه جهت داد و ستد اين نوع اوراق بهادار در خور توجه است. از سوي ديگر، در مديريت مالي فرضيه بازار کارا، توجه و حمايت زيادي را به خود جلب نموده است. در اين راستا در طي ساليان اخير، اين فرضيه به عنوان يکي از موضوعاتي است که در مديريت مالي تحقيقات زيادي در مورد آن انجام شده است. نقش اصلي بورس اوراق بهادار جذب و هدايت پس اندازها و نقدينگي سرگردان و پراکنده در اقتصاد به سوي مسيرهاي بهينه آن است. به گونه اي که منجر به تخصيص بهينه منابع کمياب مالي شود. اما اين امر مهم منوط به وجود کارايي بازارهاي مالي است. به طوري که عدم کارايي بازار منجر به اين امر مي شود که شرکت ها در مساله تامين مالي با مشکلاتي مواجه شوند. در اين راستا هدف اين پژوهش، بررسي موانع تامين مالي شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از مفهوم کارايي بازار سرمايه مي باشد. بنابراين، با به کارگيري تکنيک هاي نوين مديريتي به اولويت بندي موانع مذکور جهت بهبود سيستم تامين مالي شرکت ها و رفع آن موانع بپردازد. روش تحقيق، توصيفي-پيمايشي بوده و روش جمع آوري داده ها، کتابخانه اي-ميداني مي باشد. بدين ترتيب، نخست با به کارگيري نظرات خبرگان و کارشناسان با استفاده از تکنيک دلفي، 36 مانع فرعي شناسايي و در پنج گروه دسته بندي گرديد. در نهايت؛ اين موانع با استفاده از روش هاي آماري و تکنيک هاي MADM مورد رتبه بندي قرار گرفت. نتايج به کارگيري تکنيک هاي MADM نظير AHP و TOPSIS حاکي از آن است که از بين موانع کلي پنج گانه، موانع «ساختاري بازار» بيشترين تاثير بر تامين مالي شرکت ها دارا است. همچنين در پايان، پيشنهاداتي به منظور بهبود و ارتقا سيستم تامين مالي شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ارايه شده است.