هدف: در سال هاي اخير داروي والپروات سديم دراختلال هاي روان پزشکي کاربرد گسترده اي يافته است. با آنکه اين دارو در اختلال هاي خلقي به عنوان تثبيت کننده خلق و داروي تقويتي در درمان اختلال هاي سايکوتيک نيز به کار رفته، اما کمتر در باره آن بررسي شده و اختلاف نظرهايي درزمينه اثر بخشي آن در تقويت داروهاي ضد پسيکوز وجود دارد. هدف اين پژوهش تعيين اثر بخشي والپروات سديم در ترکيب با ريسپريدون در درمان مرحله فعال اسکيزوفرنيا بود.
روش: اين بررسي از نوع کارآزمايي باليني دو سوکور تصادفي شده درسال 1387 بر روي 35 بيمار در مرحله فعال اسکيزوفرنيا (65-18 سال) در بخش اعصاب و روان بيمارستان گلستان اهواز انجام شد. تشخيص اسکيزوفرنيا بر پايه معيارهاي تشخيصي DSM-IV-TR صورت گرفت. گروه نخست با ترکيب والپروات سديم و ريسپريدون و گروه ديگر با ترکيب دارونما و ريسپريدون درمان شدند. همه بيماران در روزهاي صفر، چهاردهم و بيست و هشتم با مقياس مجموعه علايم مثبت و منفي ارزيابي شدند. داده هاي به دست آمده به کمک آزمون آماري t در نرم افزار رايانه اي SPSS تحليل شدند.
يافته ها: در روز اول ميانگين علايم مثبت گروه دارو نسبت به گروه دارونما بالاتر بود (p<0.001)، ولي در پايان بررسي، ميانگين نمرات علايم مثبت گروه دارو کاهش بيشتري نشان داد و تفاوت دو گروه به سطح غير معني دار رسيد. از نظر علايم آسيب شناسي رواني عمومي نيز ميانگين نمرات گروه دارو بالاتر بود (p<0.05) ولي در پايان پژوهش گروه دارو کاهش بيشتري نشان داد و تفاوت پديد آمده از نظر آماري معني دار نبود.
نتيجه گيري: سديم والپروات به همراه داروهاي ضد جنون مي تواند به افزايش اثربخشي درمان در مرحله فعال اسکيزوفرنيا بيانجامد و سرعت بهبودي علايم مثبت و آسيب شناسي رواني عمومي را بالا برد.