بيماران دچار اختلال هاي دو قطبي نوع I يا II نزديک به نيم تا يک سوم از عمر خود را با نشانه هاي افسردگي سپري مي کنند. بيماري افسردگي نزديک به سه برابر بيماري هاي مانيا يا هيپومانيا است. آغاز زودرس افسردگي يک عامل مهم پيش آگهي ضعيف آن مي باشد. اين امر که درمانهاي اصلي افسردگي دوقطبي بايد داروهاي ضد افسردگي باشند، منطقي به نظر مي رسد ولي متاسفانه شواهد علمي و بررسي هاي باليني نشان مي دهند که کاربرد داروهاي ضد افسردگي در درمان افسردگي دو قطبي راه حل درستي نيست. يافته ها نشان مي دهند که داروهاي ضدافسردگي در مقايسه با به کار نبردن دارو، در درمان افسردگي اساسي تاثيرگذار هستند. به طور کلي براي پيشگيري بلند مدت، بهره گيري از داروهاي ضدافسردگي موثر نيستند. از ديدگاه سالم بودن داروهاي ضد افسردگي، مصرف اين داروها سبب بروز دوره هاي مانيا يا هيپو مانيا در 20 تا 50 درصد مبتلايان به اختلال هاي دو قطبي به ويژه نوع I يا II مي شوند. از اين رو به نظر مي رسد که بايد تاثير کاربرد ساير گروه هاي دارويي در درمان افسردگي دوقطبي بررسي شود. دراين نوشتار به بحث در باره تاثير ساير گروههاي دارويي در درمان افسردگي دوقطبي پرداخته شده است.