علل و عوامل مختلف و جريان هاي اجتماعي، سياسي عصر مشروطه، باعث شد تا شعر اين دوره نيز سيري متفاوت را برگزيند. دنياي شگفت انگيز و متحول جديد، ادبيات، خصوصا شعر را دستخوش تحول نمود و ساختار دروني و محتوايي آن را در هم ريخت. شاعران با توجه به نياز مخاطبين شعر مي سرودند. از همين رو، شعر ساده شد تا بيشتر مورد پسند عامه قرار گيرد و ابزاري چون طنز و نقيضه به همراه سادگي به کمک شاعر آمد تا سلاح مبارزه او با هر گونه بي عدالتي و عقب ماندگي باشد و با جذابيت خاص خود يکي از عوامل ماندگاري شعر دوره مشروطه در دوره هاي بعد از خود نيز گرديد. شعرايي چون نسيم شمال، اديب الممالک فراهاني، دهخدا و بهار در اين دايره خوش درخشيدند که الگوي اوليه اين طنزگويي ها را از قلي زاده (يک ايراني تبار ساکن قفقاز) و علي اکبر طاهرزاده (متخلص به صابر) از گردانندگان روزنامه ملانصرالدين برگرفتند. نقيضه نيز در طنز عصر مشروطه از پديده هاي اين دوره به حساب مي آمد که باعث شيرين و جذاب تر شدن طنز اين دوران شد و در اين زمينه نيز ايرج ميرزا، ميرزاده عشقي بيشتر هنرنمايي نموده اند.