امروزه توجه روزافزوني از سوي دانشگاهها، موسسات آموزش عالي، دولت ها و شرکت ها به موضوع آموزش کارآفريني معطوف گرديده است وکارآفريني و مطالعات مربوط به آن در سراسر دنيا به شدت در حال توسعه است. کارآفريني فرايندي است که براساس مجموعه اي از متغيرهاي کلي نگر، ديناميک، منحصربه فرد و حساس تعريف مي شود. دسته اي از صاحب نظران مي گويند که کارآفريني به مثابه يک راز يا معما است و هر گونه رخداد کارآفرينانه داراي شرايط منحصر به فرد خود است اما دسته اي ديگر از صاحب نظران اين عرصه معتقدند که کارآفريني داراي چارچوب موضوعي و هدف مشخص است که به شکل هاي مختلف آموزش داده مي شود. آموزش کارآفريني کليد اصلي ارتقاء، درک و توسعه ديدگاه افراد در جامعه نسبت به کارآفريني مي باشد.
به دليل ماهيت متفاوت آموزش کارآفريني با آموزش آکادميک، نوع مدل هاي آموزشي در کشوهاي مختلف، با يکديگر متفاوت است.
هدف اين مقاله بررسي تحقيقات و مقالات در چند دهه اخير است تا روشن شود که آيا کارآفريني قابل آموزش است و اگر قابل آموزش است، اين آموزش مفيد و موثر است يا نه؟ و انواع مدل هايي که براي آموزش کارآفريني ارائه شده است را برررسي مي کنيم. بر اساس ترتيب زماني، همه مدل هاي آموزش کارآفريني استخراج شده و هر مدل به طور کامل شرح داده شده است.