fiogf49gjkf0d
عدم تعادل هيدرولوژي از جمله مسايل نگران کننده محيط زيست است. هر ساله سيلاب، خسارت زيادي به مزارع و باغات، پل هاي ارتباطي، منازل مسکوني و غيره وارد مي آورد که اکثر موارد با تلفات جاني انسانها و موجودات زنده ديگر همراه است. اين موارد ضرورت تحقيق در باب تعادل هيدرولوژي و اثرات آن بر محيط زيست را دو چندان مي سازد لذا تحقيق در اين باره اهميت مي يابد. روش تحقيق در اين مقاله اسنادي است و تلاش شده ديدگاه هاي مختلف از منابع جديد و قديم، در داخل و خارج و جستجوهاي اينترنتي مورد بررسي قرار گيرند و جامعترين آنها که حتي المقدور با شرايط کشورهاي جهان سوم به خصوص ايران مطابقت دارد پيشنهاد گردد.
ايران يکي از هفت کشور آسيايي است که بيشترين ميزان هدر رفت خاک را دارد. 20 درصد کاهش قابليت توليد محصول نيز يکي ديگر از پيامدهاي اتلاف منابع خاک در کشور به شمار مي آيد. فرايندهاي فيزيکي چون سله بستن، فشرده شدن خاک، فرسايش و فرآيندهاي شيميايي مانند از بين رفتن مواد غذايي بر اثر اسيدي و شور شدن خاک و فرايندهاي بيولوژيک مانند از دست رفتن مواد آلي خاک به همراه ساير عواملي چون خشکسالي، تغييرات آب و هوايي و... روند هدر رفت اين سرمايه ملي را تشديد نموده است. پر شدن سدها، سيل، خشکسالي، صدمه به تالاب ها، شور شدن منابع آبي و... از جمله نتايج بر هم خوردن تعادل هيدرولوژي بوده است که به طور مستقيم و غير مستقيم حاصل برنامه هاي غلط انسان در طبيعت بوده است. جهت کاهش اين عدم تعادل راهکارهايي همچون کشت گياهان و مديريت مرتع و کنترل دامها و گسترش جنگلداري و طرح هاي آبخيزي با کنترل و بهبود حوزه هاي آبريز از گسترش فرسايش و تخريب محيط زيست مفيد هستند.