فرسايش خاک تهديدي جدي براي محيط زيست، سلامت و رفاه انسان ها بوده و پس از رشد جمعيت دومين چالش مهم زيست محيطي فرا روي جهان مي باشد (Piementel et.al.1995). مطالعه فرسايش خاک در ايران قدمتي 40 ساله داشته و به دليل مشکلات موجود در زمينه حفاظت خاک و مبارزه با فرسايش خاک در کشور و اقتباسي بودن بيشتر روش هاي مورد استفاده از ساير کشورها، اين مدل ها تاکنون نتوانسته اند جواب مناسب، منطقي و مورد انتظار به دست دهند، از اين رو جهت رفع اين معضل اساسي در کشور نياز به ابداع و ارائه يک روش کمي برآورد فرسايش و رسوب مبتني بر شرايط اقليمي متنوع آبخيزهاي ايران کاملا ضروري بوده است. نظر به اينکه روش کيفي ژئومورفولوژي (احمدي، 1374)، براي برآورد وضعيت فرسايش و رسوب در طي سال هاي اخير در مناطق مختلف ايران به کار گرفته شده و نتايج قابل قبولي داشته است، تحقيق حاضر اولين تلاش در جهت کمي نمودن اين روش محسوب مي شود. در اين تحقيق که در حوزه آبخيز سد لتيان به انجام رسيده است، تعداد 81 شاخص در قالب 9 معيار موثر در فرسايش خاک و توليد رسوب شامل رخساره هاي ژئومرفولوژي، سنگ شناسي، توپوگرافي، اقليم، هيدرولوژي، خاک، نحوه استفاده از زمين، پوشش گياهي و اقتصادي- اجتماعي مورد بررسي قرار گرفت. با انجام آزمون هاي آماري، 19 شاخص مربوط به معيارهاي ذکر شده، براي تعيين شدت فرسايش خاک در قالب مدل مفهومي مورد استفاده قرار گرفت. براي کمي کردن مدل مفهومي، از نظريه مجموعه هاي فازي استفاده و با به کارگيري هفت عملگر فازي نقشه هاي شدت فرسايش تهيه شد. بالاترين دقت مربوط به نقشه تهيه شده با استفاده از عملگر گاماي فازي 0.8 بوده که در آن ضريب صحت کلي به 91 درصد رسيده است. همچنين بهترين معادله رگرسيوني برآورد رسوب، با استفاده از متغيرهاي ضريب شدت فرسايش و مساحت زيرحوزه به دست آمد که مقدار ضريب همبستگي تعديل شده در مدل رگرسيوني نهايي به 99.09 درصد رسيد.