مشکل کمبود آب در مناطق خشک و نيمه خشک، ناشي از بارندگي کم و نيز توزيع نامناسب آن مي باشد که باعث شده است کشاورزي در اين مناطق اقتصادي نباشد. منابع معمول تامين آب نظير چاهها هم در صورت وجود اغلب دچار اضافه برداشت هستند که بايد براي جبران عواقب اقتصادي و اجتماعي ناشي از آن چاره اي انديشيد. به عنوان يک راه حل در دهه هاي اخير، توجه دنيا به سمت روزآمد نمودن بعضي روش هاي سنتي که علاوه بر ساده و ارزان قيمت بودن، قابل اطمينان نيز هستند، جلب شده است. از اين ميان، استحصال آب باران يکي از شاخص ترين تکنيک هاي مديريت بهره برداري از آب باران براي مقابله با کم آبي مي باشد که در نقاط مشکل دار بسرعت در حال توسعه مي باشد. مبناي اين روش اختصاص سطحي از زمين براي جمع آوري نزولات و سپس ذخيره سازي آن براي استفاده در زمان مورد نياز مي باشد. با توجه به تنوع روشهاي استحصال آب باران، بايد در انتخاب روش مناسب به ويژگيهايي از قبيل مقدار بارندگي و نحوه توزيع آن، توپوگرافي زمين، نوع خاک، عمق خاک و عوامل اقتصادي و اجتماعي هر منطقه توجه جدي نمود. در اين مقاله، نتايج طراحي و اجراي يک طرح پايلوت استحصال آب باران، متناسب با شرايط اقليمي مناطق خشک کشور و با هدف آبياري تکميلي کشت ديم، منعکس گرديده است.