چکیده: هدف اصلی این پژوهش، بررسی وضعیت مهاجرت (تمایل به مهاجرت) جوانان شهر اهواز در طیف سنی 29-18 ساله است. عملیات میدانی این پژوهش در مرداد ماه 1386 در شهر اهواز به اجرا در آمده است. ویژگی های جمعیت شناختی نمونه آماری به قرار ذیل بوده است: 46.8 درصد زن و 53.2 درصد مرد. 69.5 درصد مجرد و 30.5 درصد متاهل. از نظر میزان تحصیلات، 13.2 درصد راهنمایی و متوسطه، 42.9 درصد دیپلم، 38.3 درصد کاردانی و کارشناسی و بالاخره 1.6 درصد بالاتر از کارشناسی بوده اند. از حیث وضعیت شغلی، 17.9 درصد بیکار، 2 درصد کارگر، 3.3 درصد کاسب، 13.8 درصد خانه دار، 4.8 درصد کارگر ماهر، 11.4 درصد کارمند، 1.4 درصد تاجر، 0.6 درصد قاضی و استاد دانشگاه و 38.3 درصد در وضعیت شغلی دانش آموز و دانشجو قرار گرفته اند و بالاخره از لحاظ طبقه اجتماعی (خوداظهاری) وضعیت جوانان پاسخگو چنین بوده است: طبقه پایین (7.6 درصد)، متوسط به پایین (13.6 درصد)، متوسط (52.9 درصد)، متوسط به بالا (25) درصد و طبقه بالا (0.7 درصد). نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین عوامل دافعه منطقه مبدا مهاجرت (شهر اهواز) و نیز عوامل جاذب منطقه مقصد (شهرهای توسعه یافته تر کشور) و تمایل به مهاجرت جوانان شهر اهواز همبستگی مثبت معناداری وجود دارد. علاوه بر این بین برخی عوامل شخصی پاسخگویان و تمایل به مهاجرت آنان رابطه معناداری وجود دارد. محرومیت نسبی از دیگر متغیرهای مستقل این پژوهش بوده است که نتایج نشان می دهد که بین این متغیر و تمایل به مهاجرت جوانان همبستگی مثبت وجود دارد.
کلیدواژگان: مهاجرت جوانان، عوامل دافعه، عوامل جاذبه، محرومیت نسبی
|