چکیده: در طول قرن 19 و مخصوصا در نیمه اول این قرن، بعلت پیشرفت امور تولیدی و اقتصادی و توسعه تجارت و ازدیاد سازمانهای مالی و اقتصادی عواید سرشاری نصیب سرمایه داران گردید و سطح زندگی این طبقه بصورت مشهودی بالا رفته و از زندگی مرفه و مجلل بهره مند شدند بطوریکه وضع زندگی آنان فاصله زیادی با سایر طبقات پیدا کرد. در صورتی که طبقات پایین و کارگران با همه کوشش و فعالیتی که برای ازدیاد عواید و مزد خود کردند نتوانستند قیمت کار خود را به نسبت عواید سرمایه بالا برند و طبق گزارشهای رسمی و قابل اعتمادی که در آن زمان منتشر شد. شرایط کار و وضع زندگی کارگران بسیار سخت و رقت بار بوده و عواید کارگران در مقابل عواید سرمایه داران ناچیز مانده بود و در نتیجه اختلاف طبقاتی شدید را پدید آورد. ایجاد چنین محیطی که در آن هیچگونه تعادلی بین عواید طبقات مختلف و طرز زندگی آنها وجود نداشت نمی توانست در افکار بی اثر بماند و بدون تردید اختلاف طبقاتی شدیدی که در نتیجه حاکمیت لیبرالیسم در قرن 19 بوجود آمد یکی از عوامل موثر پیدایش افکار و عقاید تند و افراطی در بین عده ای از علما و اقتصاد یون آن قرن بوده است.
|