چکیده: هدف از این پژوهش، کشف و بازیابی توان فرهنگی و بازشناخت پیام های اصیل، پرجاذبه و متمایز ادبیات فارسی برای جهانیان امروز و عرصه امتیاز فرهنگی و تمدنی ایرانی است و در نتیجه جهت گیری، اصلاح و تقویت سیاست های فرهنگ کشور می تواند منطبق بر آن باشد. با عنایت به ماهیت بین رشته ای تحقیق مصاحبه هایی در سه سطح متفکران و صاحب نظران عرصه فلسفه و فرهنگ و تاریخ و تمدن، استادان زبان و ادبیات فارسی و مدیران اجرایی امر گسترش زبان و ادبیات صورت گرفت. در این بین از روش اسنادی و کتابخانه ای نیز استفاده شده است. روش تحقیق در این پژوهش در چهارچوب رهیافت هومنوتیک در عین لحاظ داشتن اصول رویکرد بینامتنیت و منطق مکالمه متن طراحی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که همه آثار به صورت مطلق متناظر به همه بحران های بشر امروز، پیام و سخنی تازه ندارند. بلکه فردوسی از جهت ضرورت توجه داشتن بر امید به آینده، ساحتهای والا و آرمان های بلند انسانی، غلبه بر شکاکیت و ... عطار، از جهت توجه دادن به بدایت و غایت قدسی انسانی، غلبه بر بحران بی باوری انسان ها و ... مولوی، از حیث وجودشناختی و هستی شناسی عاشقانه، اصالت گفتگو و متمایل با آدمیان و ... و سعدی، از جهت مقابله با پوچ گرایی، مبارزه با بی معنا دانستن زندگی، اعتدال، تساهل و ... و حافظ، از دیدگاه پاکبازی و پاکخواری و وارستگی، دفع موانع شناخت حقیقت و نفی شهرت ستیزی و ... هر یک با تاکیداتی ویژه بر پیشگیری از وقوع بحران های معنوی و مادی بشر، حرفی تازه برای جهانیان و انسان مدرن به ارمغان گذاشته اند.
|