چکیده: این پژوهش نشان داد که تفاوت بین دو گروه وابسته به مواد و افراد عادی در تعلق ـ علاقه اجتماعی، توجه طلبی و محتاط بودن معنادار است و در دو سبک سازش و ریاست طلبی معنادار نیست. همچنین گروه عادی در سبک تعلق ـ علاقه اجتماعی و توجه طلبی میانگین بالاتری دارد، در حالی که در سبک محتاط بودن میانگین گروه وابسته به مواد بالاتر است. به لحاظ سبک های فرزندپروری ادراک شده بین افراد وابسته به مواد و افراد عادی تفاوت معنادار وجود نداشت. تفاوت بین دو گروه در تمام انواع عزت نفس (خانوادگی، تحصیلی، اجتماعی و کلی) معنادار است. بین افراد وابسته به مواد و افراد عادی در ترتیب تولد (فرزندان اول، فرزندان وسط، فرزندان آخر و تک فرزندان) تفاوت معنادار وجود دارد. همچنین در این پژوهش بین عزت نفس کلی افراد دارای سبک زندگی مختلف تفاوت معنادار وجود داشت. بین افراد دارای رتبه تولد متفاوت به لحاظ سبک زندگی تفاوت معنادار وجود نداشت. با انجام تحلیل رگرسیون لجستیک نیز نتایج زیر به دست آمد: از مولفه های سبک زندگی، فقط سبک زندگی تعلق ـ علاقه اجتماعی به طور معناداری 19% واریانس را تبیین می کند. بقیه سبک ها، به ترتیب توجه طلبی (13%)، ریاست طلبی (12%)، محتاط بودن (8%) و سازش (6%) و کل مولفه ها (56%) واریانس را تبیین می کنند. نتایج تحلیل مسیر در مورد وابستگی به مواد نیز نشان داد که سبک تعلق ـ علاقه اجتماعی رابطه منفی و نسبتا قوی با وابستگی به مواد و سوء مصرف مواد دارد. سبک سازش نیز ارتباط ناچیزی با وابستگی به مواد دارد اما با سوء مصرف مواد ارتباط آن بیشتر است. سبک توجه طلبی با وابستگی به مواد رابطه نسبتا قوی و با سوء مصرف مواد رابطه ناچیزی دارد. رابطه آن با وابستگی به مواد رابطه معکوس است. عزت نفس با وابستگی به مواد رابطه معکوس و نسبتا پایینی دارد در حالی که با سوء مصرف مواد رابطه اندکی دارد. به طور کلی 12% متغیرهای مرتبط با وابستگی به مواد و 7% متغیرهای مرتبط با سوء مصرف مواد را سبک های زندگی و عزت نفس تشکیل می دهند.
|