بيش از يكصد سال است كه زبان شناسان غربي و شرقي مبادرت به تحقيق و تفحص درباره ي متون قديم اوستاي نموده، نظريات و تفسيرهاي مختلفي را در اين راستا ارايه كرده اند. گرچه اين تفاسير در خور توجه اند، اما بسياري از نكات مذهبي موجود در اين متون، هنوز مجهول و ناشناخته باقي مانده است.
هدف از پژوهش حاضر، بررسي گاهان از دو جنبه ي زبان شناسي و مذهبي است. از لحاظ زبان شناسي، چگونگي نگارش متون گاهاني و بخش هاي پنج گانه ي آن، بررسي شده و جنبه ي مذهبي آن، كه موضوع اصلي در اين پژوهش است، به معرفي اهورامزدا به عنوان خداي يگانه و آفرينش جلوه هايش درگاهان، مي پردازد.
تاليف گاهان به عنوان سروده هاي زردشت، دقيقا مربوط به زماني است كه «خدا» در انديشه ي مردم به گونه اي انتزاعي درآمده بود و تاكيد زردشت بر يكتا پرستي، از ميان اين نصوص كهن كاملا به چشم مي خورد. «سپند مينو»، «اشه»، «وهومنه» و «آرمييتي»، عناصر الهي و قابل پرستشي هستند كه درگاهان به عنوان جلوه هاي اهورا مزدا مطرح شده و آفريده ي او به شمار مي روند. آنها داراي مقاوم الوهيت اند و به عنوان هسته ي مركزي آييني، پديده هاي الهي كم اهميت و بالقوه اي- كه در يسن هفته ها نيز حضور مي يابند- تابع آنها مي شوند. بعدا در اوستاي متاخر آنها نام «امشاسپندان» را به خود مي گيرند.