اين مقاله در سه بخش تنظيم شده است. در بخش اول به اين پرسش پرداخته مي شود که چرا جامعه ايران با مساله اي به نام قانون گريزي مواجه است؟ در بخش دوم سعي شده تا مطالعاتي که به موضوع قانون و رعايت آن پرداخته اند، مورد نقد و ارزيابي قرار گيرد. استدلال اصلي ما در اين مقاله آن است که تحليل هاي ارايه شده در اين زمينه ناکار آمدند. لذا، در بخش نهايي با طرح مفاهيمي نظير «جامعه بي انضباط» و «نهادهاي مراقبت و تنبيه»، الگوي ديگري براي مطالعه قانون گريزي در ايران پيشنهاد شده است.