دولت الکترونيک نياز روزافزون جوامع بشري بر اثر تحولات ناشي از عصر دانش است، تحولاتي که از آن ها با عنوان «انقلاب اطلاعات و ارتباطات» ياد مي شود. در حالي که تحقق دولت الکترونيک در روستاها، به دليل شرايط خاص فضايي آن ها، در مقايسه با شهرها اهميت بيشتري دارد، متاسفانه کمتر مورد توجه قرار گرفته است. همچنين، با وجود مباحث بسيار گسترده درباره دولت الکترونيک، به شاخص هاي مورد پذيرش ارزيابي تحقق دولت الکترونيک کمتر توجه شده است. اين مقاله کاوشي است براي دست يابي به اين هدف. روش اين تحقيق توصيفي - تحليلي (مطالعات اسنادي در تعيين شاخص ها و نشانگرها و مطالعه ميداني به منظور بومي سازي و وزن دهي آن ها) است. با توجه به بررسي هاي انجام شده، در تحقق دولت الکترونيک دو بعد سخت و نرم مطرح مي شود: در بعد سخت شاخص هاي شبکه ارتباطي و تجهيزات و در بعد نرم شاخص هاي سياست، مقررات و قوانين و ... به چشم مي خورد. نتايج تحقيق حاکي از اهميت بيشتر شاخص هاي شبکه ارتباطي، تجهيزات و فرهنگ در مقايسه با ساير شاخص هاست.