اين مقاله شامل سه بخش است. در بخش اول ضمن بيان مقدمه اي کوتاه به اين بحث پرداخته ايم که در مثنوي معنوي و گيتا بهاشيه مباحث و مفاهيم بسياري مطرح شده اند که يکي از آنها مقام تسليم است. در اين بخش نويسنده بر اين باور است که شان حقيقي انسان در اين جهان آن است که در برابر حق تسليم باشد. در بخش دوم مقاله، ضمن بيان سخناني درباره چيستي تسليم، مراتب مختلف تسليم در مثنوي و گيتا بهاشيه بيان شده اند. آن مرتبه اي از تسليم که نتيجه زهد و مجاهدت است، مرتبه فروتر تسليم است، در حالي که مرتبه برتر تسليم، نتيجه فيض و رحمت حق است. در بخش سوم به تفسير مقام تسليم پرداخته شده است. در اين بخش آمده است که مقصود اصلي مثنوي و گيتا بهاشيه از طرح مقام تسليم، بيان فراموشي تدبير و اراده و پناه جستن به حق است؛ يعني انسان به جاي تکيه بر پيچيدگي انديشه هاي فلسفي و مقولات ذهني بايد عاشقانه خود را تسليم حق کند تا زودتر و آسان تر به نجات دست يابد.