موضوع حسن يا زيبايي يکي از مهمترين موضوعات مطرح شده در انديشه عرفاني است. در همان نگاه نخست به اين عنوان، به نظر مي رسد که واژه حسن و معادل فارسي آن «نيکويي»، داراي نوعي دلالت اخلاقي است. کلماتي چون احسان و محسن که از مشتقات حسن است، غالبا در حوزه اخلاقي به کار مي روند. همين نکته حاکي از آن است که بحث از زيبايي و حسن در عرفان اسلامي نمي تواند يک بحث زيباشناختي صرف به شمار رود و بايد به گونه اي به دنبال تبيين پيوند ميان زيبايي و اخلاق در اين حوزه بود. اين نوشتار بر آن است تا با ارائه تعريفي اجمالي از حسن و انواع آن، مقدمات پرداخت به چگونگي رابطه ميان زيبايي و اخلاق در انديشه عرفاني را فراهم بسازد. به عبارت ديگر، مساله اصلي اين مقاله، کوشش براي يافتن مبناي مابعدالطبيعي اين ارتباط است. به نظر مي رسد که بحث از رحمت امتناني در انديشه عرفاني (انديشمندان بزرگي چون ابن عربي، شيخ محمود شبستري و...) و مساوقت آن با وجود، و از سوي ديگر، مساوقت زيبايي با وجود، دلالت بر پيوند ژرف ميان زيبايي و اخلاق دارد.